-2اعتراض دانشجویان ثمر می دهد و کمیته ای برای بررسی وقف دانشگاه آزاد متشکل از فقها و حقوقدانان تشکیل می شود و رهبر انقلاب مصوبه مجلس آقای لاریجانی (= وقف دانشگاه آزاد) را باطل اعلام می کند؛ «در مملکتی که ولایت فقیه هست بن بست نیست»
-3 فردای تجمع دانشجویان مقابل مجلس در 2 تیر 89، میرحسین موسوی در جلسه هیئت موسس دانشگاه آزاد شرکت می کند. یکی از اعضا اعتراض می کند که طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ایشان دیگر عضو نیست و نباید در جلسات شرکت کند. اما آقای هاشمی اصرار می کند که موسوی بماند و می گوید: «ایشان آمده است، بهتر است که در جلسه بماند!». 2 تیر 89 یعنی هنوز شش ماه از توهین موسوی و پیاده نظامش به انقلاب و اسلام و عاشورا و امام حسین علیه السلام نگذشته است.
4- آقای هاشمی در همان جلسه گفته بود:« ما وقتی می خواستیم این دانشگاه را تاسیس کنیم پنج شش نفر بودیم که رفتیم به ثبت شرکت ها و اینجا را به ثبت رساندیم و از جهت قانونی و قانون ثبت شرکت ها، مالک محسوب می شویم و در صورت فوت ما فرزندان ما می توانند برای تصاحب دانشگاه اقدام نمایند. ما طبق قانون ثبت شرکت ها مالک هستیم و می توانیم این مال را وقف کنیم و اگر وقف را باطل کنند ممکن است فرزندان ما نسبت به مالکیت دانشگاه اقامه دعوی کنند!!«
18 -5اسفند 92 بود که هاشمی رفسنجانی در جلسه دست اندرکاران علوم پزشکی دانشگاه آزاد حرفهای مشابهی زد و گفت:« رژیم شاه حسینیه ارشاد را تصرف نکرد ولی نظام اسلامی دانشگاه آزاد را تصرف کرد. ما شکایت کردیم ولی نظام قاضی را خفه کرد«
-6هاشمی رفسنجانی در آخرین پرده از اظهاراتش چهارشنبه گذشته در جشن سالگرد دانشگاه آزاد در تناقض با اظهارات گذشته اش که دانشگاه آزاد را ملک فرزندانش خوانده بود، دانشگاه آزاد را ملک خدا عنوان کرد و گفت:« این دانشگاه ملک خداوند است و به هیچ بشری تعلق ندارد.«
همه این چند بند را نوشتم تا یادآوری کنم که ما با چه پدیده ای مواجهیم. واقعیت این است که دانشگاه آزاد اسلامی با آنچه امام امت در ابتدای تاسیس از آینده آن متصور بود، فرسنگ ها فاصله دارد. فاصله ای شبیه فاصله هاشمی آن روزها و هاشمی امروز. دانشگاه آقای هاشمی (ببخشید، دانشگاه آزاد) امروز به معنای واقعی کلمه آزاد است. تا جاییکه فرد هتاک به امام و ولایت فقیه در آن پست می گیرد.
حلقه مدیریت دانشگاه آزاد که متشکل از فرزندان آیت الله هاشمی و دو سه نفر دیگر است(ر.ک به چارت اجرایی دانشگاه آزاد)، این روزها در دانشگاه آزاد جولان می دهد و معاونت ها و مدیریت های این دانشگاه با عملکرد چند ماهه گذشته نشان داده اند که صرفا یک حضور فرمالیته دارند و بیشترین خاصیتشان پرکردن چارتهای اجرایی دانشگاه است.
منصوب کننده هراتی؛ فردی که اندیشه های امام را شرک آلود خوانده بود، از معرفی کردن، معرف وی امتناع می کند، چرا که خوف بازخواست شدن از طرف حلقه مدیریتی که در دانشگاه امپراطوری می کند، را دارد. سرانجام آقای هاشمی می گوید که هراتی خودش خودش را به رییس دفتر وی که احتمالا در دانشگاه آزاد هم چند تا مسئولیت دارد معرفی کرده است و همینطوری در دانشگاه آزاد پست گرفته اند. جواب استعلام مثبت اعلام می شود چون مسئولین انتصاب به خود زحمت یک جستجوی اینترنتی ساده را نمی دهند. شاید هم به آنها گفته شده است که نباید این جستجوی ساده اینترنتی را انجام دهید. و الا فقط کافیست در گوگل این واژه را تایپ کنید:"عبدالحسین هراتی". کاشف به عمل می آید که جنابشان کیستند!
آن قدر اوضاع خوب نیست که به گفته خود آقای هاشمی ، هراتی بدون حکم و بدون اطلاع وی، در جلسات مهم در جایگاه مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت می نشیند. دانشگاه آزاد هم همینطور است خب وقتی مجمع تشخیص مصلحت نظام استعلام نکند، چه انتظاری از دانشگاه آزاد داریم.
بر فرض انتصاب هراتی اشتباه و سهو بوده است دیگر انتصابها تکلیفش چه می شود، وقتی محکوم امنیتی و اطلاعاتی و چه و چه پست می گیرند!
دستگاههای حراستی و اطلاعاتی که باید استعلام حقیقی در منصوب کردن اشخاص را بدهند، درست عمل نمی کنند. گویی موارد استعلام در دانشگاه آزاد با مجموعه دیگر دستگاههای کشور متفاوت است. در حالیکه جوان دانشجوی متخصص و متعهد به خاطر برخی وسواسهای گزینشی مدتها در صف انتظار مشاغل می ماند، فرد هتاک به امام و ولایت فقیه و انقلاب و اسلام به راحتی و دقیقا شبیه خوردن یک لیوان آب و صرفا به خاطر معرفی شدن از سوی آقازاده ها در دانشگاه آزاد پست می گیرد. شاید برای اینکه دانشگاه آزاد دقیقا همانگونه که هست بنماید.
شاید از این دست انتصابات بعد از به دست گرفتن دوباره قدرت توسط مثلث هاشمی، جاسبی، میرزاده طبیعی باشد و اگر گروهی به تحقیق و تفحص در انتصابهای دانشگاه آزاد بپردازند زنجیره انتصابهای این چنینی تمامی نداشته باشد.همه اینها از همان همزاد پنداری منتج می شود؛ همانی که «هاشمی یعنی دانشگاه آزاد و دانشگاه آزاد یعنی هاشمی» نتیجه اش می شود همین.
مدیرکل انتصابات و دستگاههای اطلاعاتی مگر می توانند حرفی بزنند وقتی می بینند کسی که دهه 60 را تونل وحشت عصر ما می خواند و به خمینی توهین می کند در مجمع تشخیص درکنار حضرت آیت الله نشسته است و مشورت می دهد به هاشمی.
واقعیتی در حال شکل گرفتن است. پروژه امام زدایی را این بار نه «اکبر گنجی» که اطرافیان آقای هاشمی دارند شروع می کنند و خودش. تحریف شعارهای اصیل امام با آیت الله هاشمی و توهین و تمسخر اندیشه هایش با فتنه گرانی که نظام را دیکتاتور و مستبد می خوانند. آقای هاشمی، دانشگاه آزاد؛ 14 خرداد نزدیک است.
مسعودی
1393/03/04 - 10:26
