ارتباط صنعت و دانشگاه در ایران، مانند خودروی پراید است؛ حالا همه می دانند که مشکل پراید این است که خودرویی ناامن در تصادفات است اما مسئولان به جای حل این مشکل، مدام آپشن های آن را تغییر می دهند؛ چیزی که اکنون شبیه به جوک شده است.
ماجرای صنعت و دانشگاه نیز همین است؛ و مسئولان در خوشبینانه ترین حالت، آگاهی از ریشه مشکلات ندارند و طرح های وصله پینه ای ارائه می دهند.
بنابراین مثل همان مثال پراید - که در تصادفات با همه آپشن هایش کشته برجای می گذارد- با وجود مشکلات ریشه ای، طرح هایی نظیر تبدیل دانشگاه، به دانشگاههای صنعتی یار، گره را باز نخواهد کرد.
می توان گفت اگر این طرح ها جوابگو باشد، طرح هایی برای پس از حل مشکل ریشه ای است.
روز گذشته جلسه کارگروه ارتباط صنعت و دانشگاه با حضور رئیس مجلس وزرای صنعت، معدن، تجارت، دفاع، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، علوم، تحقیقات و فناوری و نفت برگزار شد و وزیر علوم ریشه مشکلات را در نبود تقاضا برای محصولات شرکتهای دانش بنیان ذکر کرد.
او معتقد است: امروزه شرکتهای دانش بنیان به دلیل نبود تقاضا برای محصولاتشان رنج میبرند و این اقدام باعث شده تا این شرکتها از صحنه اقتصادی حذف شوند بر این اساس ما همواره به دنبال آن بودیم تا با یافتن راهحل منطقی، پارکهای علمی و فناوری را با صنعت مرتبط سازیم زیرا تقاضا و عرضه در کنار یکدیگر می تواند ارتباط درست و پایداری را ایجاد کنند.
به گفته وزیر علوم، از ایدههای وزارت علوم تبدیل دانشگاه، به دانشگاههای صنعتی یار است بدان معنا که در یک استان، دانشگاههای استانی را به صنایع استانی گره زنیم تا مشکل صنایع استان در این دانشگاهها رفع شود.
همانطور که در صدر این وجیزه آمد، ایده های این چنینی در بهترین حالت برای دوران مابعد مرحله ابتدایی است.
گام اول برای ارتباط صنعت و دانشگاه چیست؟
گام اول پاسخ گو کردن دانشگاه هاست.
در حال حاضر منافع دانشگاهها و آموزش عالی با منافع ملی گره نخورده است و دانشگاههای کشور برای رفتارها و خروجی های خود هیچ مسئولیتی را پذیرا نیستند لذا برای حل این مشکل لازم است تا منافع دانشگاه را با منافع ملی گره بزنیم تا اگر دانشگاه، منافع ملی را تامین نکرد منافع خودش هم به خطر بیفتد. اما مسئولین به این مسئله توجه نمیکنند و تنها به فکر افزایش منابع این حوزه هستند.
تامین مالی، یکی از عوامل مهم در ایجاد پاسخگویی و جهتدهی دانشگاههاست. به طوریکه اگر از سمت تقاضا باشد جهت گیری را به سمت نیاز میبرد، اما اگر به صورت ردیفی مشخص و مستقل در بودجه بیاید و در مورد نحوهی هزینهی آن سوال نشود، طبیعتا جهت گیری به دنبال ندارد.
اگر به قوانین بودجه نگاه کنیم می بینیم که هرساله رشد بودجه دانشگاهها از رشد بودجه عمومی دولت بیشتر است. در کشور ما جیب دانشگاه ها از پول نفت و شهریه پر می شود و دانشگاه نیازی برای رفتن به سمت حل مشکلات صنعت ندارد که بخواهد دردی از آن دوا کند تا ثروتی کسب کند!
لذا اگر واقعا اهتمامی برای حل مشکل صنعت و دانشگاه هست، ابتدا جراحی اصلی صورت گیرد و دانشگاه از بودجه نفتی مستقل شود پس از آن خودبخود دانشگاه به سمت صنعت خواهد رفت و مشکل عرضه و تقاضا نیز حل خواهد شد.