تاریخ انتشار: پنجشنبه 1393/05/30 - 12:15
کد خبر: 139135

بررسی و تحلیل آسیب های اجتماعی مهاجرت تحصیلی دانشجویان؛

فقـط تهــــــــــــــــران!

فقـط تهــــــــــــــــران!

اگر وضع مالی مناسبی داشته باشند، آپارتمان کوچکی کرایه می کنند و اگر نه در خوابگاه های خصوصی زندگی می کنند. این دختران جدا شده از والدین، بخش بزرگی از پیردختران را تشکیل می دهند. زندگی انفرادی همانا و مشکلاتی که این سبک از زندگی با خود به همراه دارد، همان!

خبرنامه دانشجویان ایران: زینب قمی// هر شب با رویای سردر ورودی دانشگاه تهران می خوابد و صبح با فکر روز موعد از رختخواب بیرون می آید. لابد فکر می کند تهران حلوا خیرات می کنند. چمدانش را از هفته ها قبل بسته و منتظر روز ثبت نام در دانشگاه تهران است. با اینکه در استان خودشان، می توانست رشته ی بهتری قبول شود اما پایش را در یک کفش  کرده بود که می خواهد به دانشگاه تهران برود و به خاطر اینکه در تهران درس بخواند، قید رشته دلخواه را زده بود. تا رفتن به تهران زمان زیادی باقی نمانده. شوق و هیجان در دلش موج می زد و گویی با مهاجرت به تهران، قرار است خوشبختی اش را تضمین کنند. بالاخره روز عزیمت فرا می رسد و مرغ از قفس خواهد پرید.....

حتما شنیده اید که می گویند خاک تهران گیراست. می گویند اگر از شهرستان برای مدت کوتاهی به تهران بیایی دیگر نمی توانی از آن دل بکنی و برای همیشه ماندگار می شوی. واقعا اینطور است؟ آمارها ادعا می کنند که بله. واقعا اینگونه است. تهران یک شهر مهاجرپذیر است و مقدار قابل توجهی از این مهاجران هم مربوط به دانشجویانی می شود که به طور موقت و برای ادامه تحصیل به تهران می آیند و در نهایت در این کلان شهر ماندگار می شوند. همانطور که همه ی ما می دانیم مهاجرت یک پدیده اجتماعی و انسانی است و در همه جای دنیا هم رخ می دهد. و مسلما مثل سایر پدیده ها اثرات مثبت و منفی ای در پی دارد. مهاجرت انواع مختلفی نیز دارد. از داخلی و بین المللی گرفته تا مهاجرت های اجباری و تحصیلی. در این نوشتار تلاش می کنیم به بررسی آفت ها و آسیب های مهاجرت های تحصیلی جوانان شهرستانی بپردازیم و از پدیده ی " تهرانی شدن" برایتان بگوییم.

اگر چند سالی از عمر شریف خود را در خوابگاه های دانشجویی سپری کنید، چیزهایی که می گویم را حتما قبلا مشاهده کرده اید. یکی دو سال اول، معمولا بچه ها در خوابگاه، با لهجه های محلی خودشان حرف می زنند، لباس های محلی می پوشند و از تهران و شلوغی اش برائت شدید پیدا می کنند. زندگی در پایتخت را کار سختی می دانند و دلشان تند تند برای صفای شهرهایشان تنگ می شود. در ابتدای کار، دانشجویان دنبال فرصت هستند که به شهرشان سر بزنند و خانواده هایشان را ببینند. اما رفته رفته، همینطور که بیشتر با فضای شهری آشنا می شوند و سنگینی نگاه ها را بهتر درک می کنند، آرام آرام هم تلاش می کنند نشانه های شهرستانی بودن را از خودشان پاک کنند و تا جایی که بتوانند خود را شهروندان تهرانی جا می زنند. آن ها تمرین می کنند که لهجه را کمرنگ کنند و وضع ظاهر را با چنان غلظتی ردیف می کنند که در نگاه اول تهرانی اصیل دیده شوند. گویی هر چه کم حجاب تر، تهرانی تر! لادن دختر20 ساله ایست که برای تحصیل به تهران آمده. او می گفت: "با دوستم قرار گذاشته ایم که در اماکن عمومی مثل مترواز کلمه ی خوابگاه استفاده نکنیم. چه لزومی دارد همه بدانند که ما شهرستانی هستیم! که ما را هالو فرض کنند! که فروشنده تحویلمان نگیرد و در مترو مردم یه جوری نگاه مان کنند؟!"

متاسفانه در جامعه ما فرهنگ یا بهتر بگوییم ضد فرهنگی رواج دارد و آن این است که تهرانی بودن مساوی است با باسواد بودن، مدرن بودن، شیک بودن و برعکس شهرستانی بودن یعنی هالو، کم مهارت و بی اطلاع بودن! تهرانی ها باهوش و بااستعداد هستند که لیاقت همه چیز را دارند، آنها شهروندان محترمی در نزد خود و بقیه به حساب می آیند که مدرن و امروزی شده اند و بخاطر همه ی اینها و دلایل بی شمار دیگری همه انگار دوست دارند طوری به این شهر وصل باشند.

شهرستان های اطراف تهران، مثل قم، اسلامشهر و... اتومبیل هایشان را در تهران فک پلاک می کنند. آن ها استدلال می کنند زمانیکه با ماشین هایشان به سفر می روند، اگر بقیه فکر کنند که آن ها تهرانی هستند، بیشتر تحویلشان می گیرند و خدمات بهتری به آن ها می دهند. سرشان کلاه نمی گذارند و با احترام بیشتری با آن ها رفتار می کنند.

دانشجو وقتی با چنین فضایی روبرو می شود ناخودآگاه خودش را در این جو حل می کند و به چیزهایی متوسل می شود که شهرستانی بودنش را محو می کنند. برخی دانشجویان دختر به پوشش های نامناسب، آرایش های غلیظ و چیزهایی از این دست متوسل می شوند. متاسفانه آن ها کنترل و نظارت از نزدیک خانواده را هم ندارند و هرطور که بخواهند در جامعه ظاهر می شوند. دانشجویان دختر ساکن خوابگاه، یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند. آن ها گاهی برای اینکه کمبود اعتماد به نفس خود را جبران کنند دست به کارهایی می زنند که عواقب بسیار بدی برایشان دارد. البته جای دارد که آن روی سکه را هم ببینیم، گاهی هم دخترانی پیدا می شوند که در کمال عزت نفس و در اوج متانت تحصیل خود را تمام می کنند و به دیار خود برمی گردند. اما کم نیستند دخترانی که در تهران دچار آسیب های شدید اجتماعی و فرهنگی می شوند.

آن ها در تهران برای جلب توجه اطرافیانشان ممکن است نوعی ظاهر غیراسلامی برای خود تهیه ببینند، اما او به خوبی می داند که با این ظاهر به شهر خودش نمی تواند قدم بگذارد. در اینجاست که این دانشجویان دچار دوگانگی و تناقض می شوند. بی هویتی و نداشتن اعتقاد واحد برای انتخاب پوشش شخصیت جوان را متزلزل می کند و او رابه فردی فاقد اراده و ثبات تبدیل می کند.

یکی دیگر از پیامدهای مهاجرت تحصیلی دختران، تاخیر در ازدواج است. دختران با مهاجرت به تهران گاهی ازدواج خود را به تاخیر می اندازند. چرا که او در شهرستان خود، ممکن است خواستگارهایی داشته باشد که با دیدن مهاجرت دخترخانم، از ازدواج با وی منصرف می شوند. چرا که فکر می کنند او به مدت طولانی از خانواده ی خود دور خواهد بود. از طرفی در شهر مقصد یعنی تهران هم موقعیت ازدواج برایش کم می شود. چرا که او در تهران سرمایه ی اجتماعی خاصی ندارد و معمولا خواستگار تهرانی به سراغ دخترهای شهرستانی نمی روند. چون خانواده آن دخترخانم را نمی شناسند و تحقیق و تفحص هم به خاطر بعد مسافت مشکل می شود.

از بدترین آسیب های این نوع مهاجرت این است که این دانشجویان اغلب در تهران برای همیشه می مانند. زمانیکه دوره دانشگاه تمام می شود، به شهر خود برنمی گردند و به صورت انفرادی در تهران زندگی می کنند. اگر وضع مالی مناسبی داشته باشند، آپارتمان کوچکی کرایه می کنند و اگر نه در خوابگاه های خصوصی زندگی می کنند. این دختران جدا شده از والدین، بخش بزرگی از پیردختران را تشکیل می دهند. زندگی انفرادی همانا و مشکلاتی که این سبک از زندگی با خود به همراه دارد، همان!

خانواده های شهرستانی که اغلب از پس هزینه های فرزندان تهرانی شان برنمی آیند، تلاش می کنند آن ها را نزد خودشان برگردانند، ولی برخی دختران که طعم استقلال و زندگی پرزرق و برق به دهنشان شیرین بوده است، دیگر به هیچ قیمتی حاضر به بازگشت نیستند. آن ها حاضرند تمام روز را کار کنند و یک تنه از پس هزینه ها بربیایند. زندگی های انفرادی دیگر برایشان عادت تلخی شده است. یکی از آن ها که اهل شمال بود می گفت: دلم برای شهرمان یه ذره شده، در تهران مجبورم از صبح تا شب کار کنم و تقریبا دوسوم حقوقم را به صاحب خانه بدهم. اما می دانم که دیگر در شهرستان و نزد خانواده ام جایی ندارم!

با مهاجرت های دائمی جوانان تحصیل کرده شهرستانی، نیروی متخصص و بامهارت در شهرستان ها کم می شود و توازن نیروی کار به هم می ریزد. شهرستان ها محروم باقی می مانند و مشکلا تی مانند: بیکاری مضاعف، زندگی های انفرادی، دختران مجرد و... گریبان کلان شهرها را می گیرد.

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
ناشناس
1393/06/09 - 11:29

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام رفیق
کاملا درست. دو تا مشکل اساسی وجود داره یکی سیاست گذاریهای غلط مسئولان که متاسفانه تهران حتی در مقابل شهرستان های خوب اینقدر وفور نعمت داره که قابل مقایسه نیست و طرف وقتی می بینه اینجا کار براش فراهم تر ترجیح میده بمونه چون باید بره شهرستان اینقدر بگرده تا شاید کار پیدا کن و اینجوری حس اینکه درس خوندم و الان دارم ازش استفاده می کنم رو ارضا می کنه هر چند مجبور باشه دو سوم از حقوقشو به صاحبخونش بده. از طرف دیگه اعتماد به نفس کاذبی که متاسفانه تو تهران وجود داره به بقیه این القا می کنه که اینا قوم برترن ولی اگه خودتو نبازی و یه مدت از بیرون به طرز زندگی کردنشو نگاه کنی می بینی بویی از قوم برتر بودن که به مشام نمیرسه هیچ! بعضی از رفتارهایی هم که زرنگی تلقی میکنن چقدر از انسانیت به دور. مثلا جمعه ما رفته بودیم اطراف تهران تا شهر 4 کیلومتر مونده بود تو یکی از روستاهای اطراف تهران بنزین تموم کردیم پمپ بنزینم نبود به هرکس گفتیم 2 لیتر بنزین پولی به ما بده تا به پمپ بنزین برسیم ندادند دست آخرم من نشستم تو ماشین و همسرم تاکسی گرفت رفت پمپ بنزین بعد از یک ساعت دردسر با دو لیتر بنزین برگشت یعنی بعضی از اخلاقا تا روستاهای اطراف هم سرایت کرده شما تو شهرستان کمتر شاهد چنین برخوردایی هستی.
در مجموع اگه شهرستانی ها خودشون رو باور داشته باشن و تربیت خانوادگی اونا رو با اعتماد به نفس بار اورده باشه به این راحتی غرق مسائل اینجا نمی شن. اینجا بیرونش مردم رو کشته داخلش خودشون رو.
دانشجو
1393/06/10 - 15:07

من تقریبا همه جای ایرانو گشتم، تهران یه زمانی ،۲۰ سال پیش جاذبه زیادی داشت!!! الان میبینی همه شهرای ایران زیبان، تهرانی اصیل!!!!!؟؟ همه میدونن تهران اصالت نداره یا ترکن، لرن یا بختیاری و... یه شهرستانی با لهجه قشنگش باید به اصالتش افتخار کنه، اون دختری که شما میگی عزت نفس نداره و در هر موقعیتی غیر دانشگاه هم تو تصمیمش دچار اشتباه میشه.
تورهای مسافرتی آفری
دستگیری شهردار و عضو شورای یک شهر + جزئیات
جریمه سنگین ۴سلبریتی زن در عربستان
روشی دائمی برای خلاصی از ورود حشرات
علائم ایمنی چقدر ضروری است؟
خرید عسل؛ فرق تقلبی و اصلی را به سرعت متوجه شوید!
آیا رای دادگاه تجدید نظر قابل اعتراض است؟ شکستن رای در تجدید نظر امکان دارد؟
آیت‌الله خامنه‌ای: سعدی یکی از پایه‌های بنای استوار ادب پارسی است
اردن: نتانیاهو تنها کسی است که از تنش‌ها در منطقه سود می‌برد
با این وضعیت استقلال قید قهرمانی را بزند
خضریان: نباید فرصت میدان‌داری به افراد لابی‌باز در مجلس دوازدهم داده شود
شبکه ۱۲ تلویزیون اسرائیل: ایرانی‌ها، ما را مسخره‌ می‌کنند
پرسپولیس رکورد لیگ را شکست
چرا اسماعیلی‌فر آن حرکت را انجام داد؟
خانم بازیگر کارگردان شد و جایزه بین‌المللی گرفت
۳دستور ضربتی رئیسی برای کمک به مردم سیستان و بلوچستان
آمریکا و تجاوز به حق وتو !
برای جلوگیری از بستری‌های بی دلیل بیماران چه باید کرد؟
روایتی تکان‌دهنده از اوضاع وخیم اسرای اهل غزه
نظریه‌پرداز برجسته آمریکایی: اسرائیل از حمله ایران شوکه شد
کدام مراکز مجاز به ارائه خدمات زالو درمانی هستند؟
واکنش سفارت ایران در لندن به اتهامات بی دلیل به سپاه
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top