تاریخ انتشار: دوشنبه 1393/06/03 - 15:53
کد خبر: 139972

نگاهی به افزایش ترویج داروینیسم در رسانه های کشور؛

حمله به اعتقادات کودکان و نوجوانان با لشگر میمون ها!

حمله به اعتقادات کودکان و نوجوانان با لشگر میمون ها!

این رویکرد در بخش وسیعی رو به گسترش است. مجله «دانشنامه علوم و فناوری» یکی از این انواع است که نشر تفکرات داروینیستی یکی از بخش های مهم آن محسوب می شود. این نشریه همانند بسیاری از نشریات متعدد دیگر که در دولت جدید به یکباره مجوز نشر گرفتند.

خبرنامه دانشجویان ایران: چارلز داروین صاحب نظریه «انتخاب طبیعی» در سن 22 سالگی در حالی که مترصد موقعیتی برای ورود به دنیای کشیش ها بود، سفری تحقیقی برایش فراهم شد. کشتی «توله پا کوتاه» از سال 1831 تا 1836 محملی برای داروین است تا به مطالعه طبیعت از مسیر انگلیس تا سواحل آمریکای جنوبی بپردازد و عطش دیرین خود در کشف روابط میان گونه ها را با نمونه برداری فرو بنشاند. اما این عطش پس از این سفر تحقیقاتی و در جریان مطالعات پس از آن منجر به تولید نظریاتی می شود که جهان زمان داروین تا جهان امروز را با پس لرزه هایی وحشتناک مواجه ساخته است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ Evolution یا فرگشت (تکامل)، حرف آخر داروین است. 24 نوامبر 1859 نخستین ویرایش از نظریات چارلز داروین تحت عنوان «اصل انواع از طریق انتخاب طبیعی یا مبارزه بقا در طبیعت» منتشر می شود و مجموعه ای از تقابل ملی و مذهبی با داروین در سطح انگلیس و سایر کشورهای کاتولیک به راه می افتد.

ترویج تفکر داروینیسم این روزها در رسانه های مکتوب و مجازی افزایش یافته است؛ مرتضی جمشیدی در یادداشتی به این موضوع پرداخته که در ذیل می آید:

داروین برای اولین بار به صورت عمومی اذعان می کند که انسان به عنوان گونه ای از حیوانات، اجدادی از میمون ها دارد و بر اساس نظریه انتخاب طبیعی، تحت تاثیر فضای پیرامون خویش به موجودی با ظاهر فعلی تبدیل شده است. نظریه ای که هرگز مورد تایید کلیسا نبود و جامعه دوره ویکتوریا در انگلیس به شدت در برابر آن واکنش نشان می داد. در نزاع آکسفورد چند ماه پس از چاپ کتاب، اسقف آکسفورد در جمعی از کشیش ها و دانشمندان به شدت علیه داروین و همراهانش می تازد و از یکی از موافقان داروین در جلسه می پرسد: «پدر بزرگ تو میمون بوده یا مادربزرگت؟» پاسخ نصفه و نیمه مخاطب در مقابل اسقف کمی بعد به صورت شایعه در شهر اینگونه تغییر می کند که طرفداران داروین در پاسخ به اسقف گفته اند: «پدربزرگ من میمون باشد بهتر است تا اسقف باشد». بدین ترتیب تقابل دین و تکامل در جامعه به تدریج گسترده می شود. اما مگر دین با تکامل تعارضی دارد؟ دین منشا، بستر و ابزار تکامل است بنابراین چگونه باید در برابر تکامل بایستد؟

این تعارض به یک دروغ بزرگ تاریخی باز می گردد که در آن «Evolution» را معادل «تکامل» در زبان فارسی معرفی نموده اند. قدمت این جعل به دوره ای کمتر از ده سال پس از چاپ کتاب منشا انواع داروین در انگلیس باز می گردد که در ایران دوره قاجار نیز نسخه ترجمه ای آن در اختیار جامعه قرار می گیرد و اینگونه کلمه تکامل وارد ادبیات زیستی ایران می شود. اما در حال حاضر در شرایطی که حدود 150 سال از ترجمه این کتاب به فارسی و ترجمه Evolution به تکامل می گذرد، تنها حدود 20 سال است که از ابداع واژه جایگزین فارسی سخن گفته می شود.

«فرگشت» جدی ترین رقیب «تکامل» در زبان فارسی است که پس از بیست و چند سال تا حدودی توانسته بخش تحریفی ورود این نظریه به زبان فارسی را جبران کند. اما تا جانشینی مطلق این واژه به جای تکامل، تفاوتی بین 150 سال تا 20 سال به چشم می آید.

البته بسیاری از داروینیست های وطنی نیز در برابر این تغییر منطقی مقاومت می کنند. عبدالحسین وهاب زاده مترجم بسیاری از کتاب های زیستی یکی از این افراد است. وی که سابقه کرسی تدریس در دانشگاه فردوسی مشهد را نیز داشته است در پیشگفتار کتاب تکامل - که خود مترجم آن نیز هست - می گوید: «برخی امروزه خرده می گیرند که این واژه معادل مناسبی برای Evolution نیست و همچنین به درستی استدلال می کنند که در این مبحث از کامل تر شدن سخنی در میان نیست؛ آنچه هست فقط تغییر است. به همین خاطر برای رفع این کاستی برخی واژه فارسی فرگشت را به جای آن پیشنهاد کرده اند. اینان به حدت و شدت تلاش می کنند که در مقابله با کلمه همه آشنای تکامل، واژه ناآشنای جدید را هر طور که شده به اصطلاح جا بیندازند. غافل از اینکه فرگشت به معنای دگر شدن، خود نیز برای بیان آنچه داروین آن را «نسبِ همراه با تغییر» توصیف کرده و امروزه مورد قبول همگان است، کافی نیست. زیرا هر دگر شدنی ارثی نیست و لذا به فرزندان منتقل نمی شود. بنابراین فرگشت نیز با همان مشکل رو به روست که تکامل، و نمی تواند به کفایت از عهده تعریف این علم برآید. اما حتی اگر فرگشت واژه بهتری می بود، با توجه به قدمت کلمه تکامل، بهتر آن بود که به آن وفادار می ماندیم و از این اغتشاشی که امروزه در متون پیش آمده پرهیز می کردیم.»

در واقع از نگاه داروینیست ها که خود کسوت علم بر دوش دارند، مقابله با یک تغییر عقلایی، دامن زدن به اغتشاش تلقی می شود. در حالی که خود بر اساس انتخاب طبیعی هر پدیده ای را تغییرپذیر می دانند؛ اما زمانی که در برابر منطق مخالفان خود نسبت به بار معنوی تکامل و تضاد آن با مفهوم نظریه داروین قرار می گیرند لباس علم را از تن بیرون کرده و بر اساس احتمالات مبتنی بر سلایق شخصی سخن می گوید.

به هر ترتیب نظریه فرگشت در ایران و پس از انقلاب، به محافل دانشگاهی ورود پیدا کرد و در کنار مخالفان و موافقان جهانی خویش، در ایران نیز منشا مباحث فراوانی شد که همچنان ادامه دارد. داروینیسم در برابر «خلقت باوری» قرار می گیرد. بر اساس دیدگاه خلقت باوران پروتستان، پیدایش حیات و گونه های آن امری متاخر است و برای آن زمانی 6000 ساله در نظر گرفته اند و در این میان خلقت انسان به عنوان نسلی از آفرینش آدم و حوا مهمترین باور مذهبی آنها محسوب می شود. موضوع خلقت انسان و هبوط آدم و حوا از بهشت برای اسلام نیز یک امر مسلم و مورد تایید است که با اصول دینی مسلمانان پیوند دارد. اما داروینیست ها از ابتدای پیدایش این نظریه در یک مذاکره یک طرفه همواره برای دور زدن مخالفان مذهبی خود از تئوری جدایی علم از دین سخن می گویند و به شکلی کاریکاتوری اعلام می کنند هر کس می تواند همزمان قائل به باورهای علمی و مذهبی جداگانه ای باشد، هر چند که این باورها با هم متعارض باشند.

مارک لیدلی نویسنده کتاب تکامل می گوید: «ضرورتی ندارد که بین مسائل علمی و مذهب تضادی قائل باشیم. در اینجا یک مقابله این یا آن مطرح نیست که در آن پذیرش فرگشت به معنی مردود دانستن مذهب باشد. نظریه فرگشت هیچ اعتقاد مذهبی مهمی را نقض نمی کند و مذهب و فرگشت بایستی بتوانند در منظومه اعتقادات هر فردی در مورد حیات با هم همزیستی صلح آمیز داشته باشند.»

اما آنچه که واقعیت دارد این است که فرگشت دیگر هیچ اعتقاد مذهبی را باقی نمی گذارد. پیوند نسل انسان با نیای مشترکی بین وی و گونه ای شامپانزه، تمام اصول توحید، معاد و نبوت را به طور کامل زیر سوال می برد و به عبارت دیگر ارتباط انسان با خداوند را برای همیشه قطع می کند. فرگشت کوششی برای جدایی انسان از عالم غیب است و همچنان که امروزه تلاش می شود منشا خلقت و انفجار بزرگ را به امری تصادفی و یا پدیده ناشناخته مادی نسبت دهند، انسان نیز نباید نسبتی با حیات ماورایی داشته باشد. از این رو نسل انسان را به مبدا پیدایش زمین منتقل می کنند و از طریق نظریه انتخاب طبیعی و امروزه با استفاده از ابزارهای علمی مدرن تر انسان را موجودی ناشی از فعل و انفعالات طبیعی در سیاره زمین معرفی می کنند.

انسان داروینی همچون کرم خاکی، گوش ماهی و یا گوزن بعد از دوره های مختلف زیستی با انتخاب طبیعی و انتخاب جنسی به ظاهر کنونی خود رسیده است و طبعا همانطور که کرم خاکی، گوش ماهی و گوزن نیازی به برنامه تکامل مرتبط با وحی ندارند، انسان نیز باید بر اساس الگوی انتخاب طبیعی زندگی خود را به انجام برساند و در نهایت تفاوتی نیز بین عاقبت یک گوزن با عاقبت انسان حیوان شده وجود نخواهد داشت.

نسبت روح با گذر نیای مشترک انسان و شامپانزه و تبدیل آن به انسان کنونی به طور کلی به محاق می رود. اما با این وجود برخی تلاش می کنند که نظریات داروین در تبدیل انواع در مورد سایر موجودات را مطابق با اسلام جلوه دهند و باور وی به خدا را دستمایه ای برای ایجاد همزیستی میان فرگشت و اسلام تلقی نمایند. تلاشی که از اساس بی فایده است زیرا داروین انسان را همانند سایر موجودات متاثر از انتخاب طبیعی معرفی نمود و آن را ماحصل تغییرات فیزیکی از میمون به انسان عنوان کرد.

از سوی دیگر، در حال حاضر در مجامع برجسته علمی، اختلافات عمیقی میان طرفداران نظریه داروین و مخالفان این نظریه وجود دارد. اما با توجه به قدرت حاکمه ای که از جانب داروینیست ها ایجاد شده عموما این مخالفت ها و منازعات علمی با بایکوت های گسترده مواجه می شوند. مخالفان معتقدند نظریه فرگشت در مورد انسان هرگز اثبات نشده است و شواهد متعددی در رد نظریه داروین در خصوص وجود نیای مشترک بین انسان و میمون وجود دارد.

در ایران جریان های خاصی در طول سالیان گذشته در تلاش بوده اند تا با تابلوی دفاع از علم، مروج نظریات داروین باشند. نظریاتی که به راحتی و بدون کمترین توضیحات تکمیلی در محصولات بازار کتاب و نشریات گوناگون در اختیار مخاطب قرار می گیرد و به راحتی در رقابت تقابل میان خداباروان و داروینیست ها، جنگ را به ورطه جنگ بین علم و دین می کشانند و در این مبارزه، دین را محکوم به شکست معرفی می کنند.

اصل تفکیک میان دین و علم، خود بزرگترین توهین به دین محسوب می شود. اما در آثار مذکور، این موارد به وفور مشاهده می شود. کتاب «به دنبال داروین»، چاپ ققنوس یکی از این موارد است. این کتاب که به صورت مصور همراه با نقشه و صفحات دانشنامه ای برای مخاطبان گروه سنی نوجوان منتشر شده است ترجمه ای بی کم و کاست از کتاب «ژان باپتیست دوپانافیو»ی فرانسوی است که در آن با بهترین چاپ و کیفیت کاغذ به معرفی تاریخچه زندگی و فعالیت علمی داروین پرداخته شده است.

این پرداخت زمانی موجب شگفتی می شود که در کتاب مذکور نه در پیشگفتار و نه در پاورقی هرگز نسبت به نظریات شبهه آفرین داروین واکنشی نشان داده نشده است و مخاطب نوجوان در برابر انبوهی از مسائل چالشی درباره آفرینش انسان تنها رها شده است و در تقابل موجود در بطن کتاب، مذهبی ها به سادگی به چالش کشیده شده و مورد تحقیر قرار می گیرند. خروجی مطالعه این کتاب برای طبقه نوجوان ایرانی بدون آنکه کمترین مقاومت علمی از آن برخیزد پذیرش این شبهه است که انسان منشایی از نسل میمون ها دارد.

در قسمتی از کتاب، یکی از همراهان داروین به او می گوید: «با این حال، دشوار می توانم با شما هم عقیده شوم وقتی می گویید پیدایش گوناگونی ها تنها بر حسب تصادف بوده است و همه آن تنوعی که در یک گونه واحد می بینیم مشیت الهی نبوده؟» داروین در پاسخ می گوید: «شما واقعا فکر می کنید که خالق جهان به طور اختصاصی خودش را درگیر شکل بینی من کرده است؟»

در بخش دیگری از کتاب «به دنبال داروین» گفتگوی دیگری با او در مورد اعلام موضع وی پیرامون انتخاب جنسی مطرح می شود: «با این حال انتخاب جنسی است که بهتر می تواند مشاهداتم را توصیف کند. مثلا در تعداد زیادی از پرنده ها جنس نر رنگ های بی نظیری دارد که خیلی به چشم شکارچی ها می آید. پس این رنگ ها قاعدتا باید در طی تکامل ناپدید شوند. اما از طرف دیگر پرنده ماده، شیفته رنگ های تند است و به عبارتی نری را انتخاب می کند که تندترین رنگ ها را داشته باشد و بیشتر از همه جلب نظر کند. شاید پدیده ای شبیه به همین باعث شده که ما پشم هایمان را از دست بدهیم؛ دست کم در خانم ها. فکر می کنم که این انتخاب بر رفتار جانواران یا انسان هم تاثیر بگذارد. احتمال دارد که اخلاقیات ما که از آن بابت خیلی به خودمان می بالیم ریشه در دنیای حیوانی داشته باشد. در انواعی که زندگی اجتماعی دارند مثل میمون ها، انتخاب طبیعی بی شک باعث بهبود رفتارهای نوع دوستانه شده زیرا این رفتارها امنیت گروه را افزایش می دهند. ما از اجداد میمون مان، ظاهرمان و البته قابلیت مان در برقراری حس همدلی یا همدردی با دیگران را به ارث برده ایم.»

این رویکرد در بخش وسیعی از کتاب های عمومی، درسی و مجلات کشور رو به گسترش است. مجله «دانشنامه علوم و فناوری» که شماره 5 آن در تیر ماه 93 منتشر شده است یکی از این انواع است که نشر تفکرات داروینیستی یکی از بخش های مهم آن محسوب می شود. این نشریه همانند بسیاری از نشریات متعدد دیگر که در دولت جدید به یکباره مجوز نشر گرفتند، در طیف رسانه ای یک جریان خاص با گرایش سیاسی دوم خردادی طبقه بندی می شود. پیش شماره این نشریه که در ابتدا به صورت فصلنامه انتشار می یافت در پاییز 91 وارد فضای رسانه ای کشور شد و پس از آن 5 شماره آن از تابستان 92 تا تیر ماه 93 چاپ شد. این نشریه که در سه شماره آخر خود به صورت ماهنامه منتشر شده در پیش شماره خود در گفتگو با عبدالحسین وهاب زاده و به نقل از وی می نویسد:

«بدفهمی های مربوط به منشا تکاملی انسان به کشور ما محدود نمی شود و از جمله موانعی است که بر سر راه پذیرش تکامل وجود دارد. انسان برای خودش چنان جایگاه ویژه ای در عالم هستی قائل شده که ایده خویشاوندی با جانداران دیگر را به فروکاستن جایگاهش تعبیر و در برابر آن مقاومت می کند. یکی از کارهای اساسی که باید انجام شود رفع این سوءتفاهم و نشان دادن آن است که پذیرش خویشاوندی مشترک نه تنها به معنی فروکاستن انسان نیست بلکه می تواند او را ارتقا دهد. چه حسنی است در اینکه مرغ باغ ملکوتی باشیم که چند روزی در یک اقامتگاه موقت در میان موجوات دیگر سر می کند؟ چه لذتی دارد به زندگی در میان موجوداتی تبعید شده باشیم که هیچ ربطی به ما ندارند؟ اما اگر واقع بینانه نگاه کنیم و خودمان را در میان خویشاوندانمان ببینیم به مراتب حس بهتری داریم از اینکه در محیطی متعلق به خودمان زندگی می کنیم. گذشته از این چنین نگاهی به انسان پیامدهای عملی فوق العاده ای نیز دارد. موجودی که خود را مسافری موقت می بیند نمی تواند علاقه ای به سرنوشت گیاهان و جانوران دیگر داشته باشد. اما کسی که یکی در میان دیگران باشد باید از خویشاوندانش هم مراقبت کند. تغییر دیدگاه انسان نسبت به خودش می تواند از شدت بسیاری از فاجعه های زیست محیطی کم کند.»

پرداختن به رویکرد مسموم ماهنامه دانشنامه در مسئله داروین و چند موضوع محوری دیگر که در تقابل با باورهای توحیدی قرار می گیرد فرصت موسع تری را می طلبد که باید مورد توجه اصحاب رسانه و جریان های توحیدی قرار بگیرد. امروز باورهای اعتقادی در نظام جمهوری اسلامی در شرایطی توسط چنین جریان هایی مورد هجمه قرار می گیرد که فرصت حیات این جریان ها در قالب همین نظام فراهم شده است. به عبارت دیگر در جمهوری اسلامی با هزینه بیت المال مسلمین، به اعتقادات مسلمین با استدلال های کمیک توهین می شود و به سادگی انسان را ماحصل جهش های زیستی از میمون معرفی می کنند.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
۱۰۰۰۰ زن در حملات اسرائیل به غزه کشته شده‌اند
پاسخ ایران به جنایت اسرائیل مدبّرانه، شجاعانه، منطقی و قانونی بود
واکنش مایلی‌کهن بعد از دادگاه تجدیدنظر قلعه‌نویی
پاسخ سفیر ایران به بازی تازه سفیر رژیم صهیونیستی در باکو
قیمت هر سهم باشگاه پرسپولیس اعلام شد+جزئیات
آغاز ثبت‌نام مجدد در نوبت دوم کنکور از فردا
اعمالز جدید آمریکا علیه ایران بعید استر
قیمت محصولات ایران‌خودرو +جدول
دلار بازار غیر رسمی در سراشیبی
ترمیم معضل بزرگ پرسپولیس توسط اوسمار
پایان اختلافات سرمربی و سرپرست استقلال
فیلم/ وضعیت جوی استادیوم هزاع بن زاید امارات
باشگاه پرسپولیس از اوسمار برای فصل آینده برنامه خواست
جزئیات تسهیلات پرداختی بانک‌ها به مردم در سال ۱۴۰۲+جدول
پاسخ ایران بهترین تنبیه متجاوز بود
تکذیب مرگ یک دختر در وزرا + جزئیات
تمامی پدافندهای اسرائیل و آمریکا در رویارویی با حمله ایران شکست خوردند
احضار هافبک استقلال به کمیته انضباطی و اخلاق
خسارت پاسخ نظامی ایران سنگین بود
هاشمی‌نسب ۵۰ میلیون تومان جریمه شد
لبنان رکنی مهم برای جریان مقاومت است
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top