به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ همین غیرقابل پیش بینی بودن هم باعث میشود تا گاهی زمختی یک مرد را به همراه داشته باشند و یک روز در نهایت ظرافت و لطافت رفتار کنند.
اما آنچه سبب تفاوت های دختران و پسران است، روحیاتی است که به لطافت روحی آنان باز می گردد؛ چیزی که در سالهای اخیر با برخی تبلیغات دچار دگرگونی شده است. سارا شمیرانی در گزارشی به این موضوع پرداخته است که در ذیل می آید::
دختران و ادبیات خاصشان
دختران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برعکس در مورد زبان و نوع رفتارهایی که گاهی دوگانگی به همراه دارد، دختران بیشتر تحت تاثیر عوامل مختلف هستند و همین عوامل هم باعث شده تا در دورههای مختلف، ادبیات متفاوتی داشته باشند. ادبیاتی که بخشی از آن دارای ریشههای روانی است و بخشی دیگر به محیط و شرایطی بستگی دارد که در آن رشد میکنند. در این بین البته نباید تأثیر گروه همسالان را نادیده گرفت. دکتر زهره واحدی، کارشناس روانشناسی بالینی که بیشتر فعالیتش را پیرامون موضوعات دختران و زنان انجام داده، از عواملی میگوید که باعث شده زبان و ادبیات دختران در سه دهه اخیر و به خصوص در این چند سال گذشته تغییر کند.
شبکههای اجتماعی زبان را دچار تغییر کرده است
ادبیات دختران در دورههای مختلف و طی این سه دهه اخیر به شدت تحت تاثیر گذر زمان بوده است. شاید ما گذشته را به یاد نیاوریم اما ادبیات مادران ما و نسلهای قبلتر نشان میدهد که زبان بیش از هر چیزی دستخوش تغییر شده است. ضمن اینکه نسلهای گذشته با ادبیات دختران در این چند سال ارتباط برقرار نکردند و یک فاصله زبانی بین نسل امروز و گذشته ایجاد شده است.
دکتر واحدی درباره این تغییرات میگوید: همانطور که میدانید زبان یکی از چیزهایی است که زمان تأثیر زیادی روی آن میگذارد. کما اینکه میبینید نوع ادبیات ما هنگام صحبت کردن، در ۱۰۰ سال گذشته به این شکلی که امروز میبینیم نبوده است. ادبیات دوران قاجار با ادبیات امروزی متفاوت است و این نشان میدهد که گذر زمان باعث سادهتر شدن زبان شده است. این تغییرات البته در این چند سال سرعت بیشتری پیدا کرده و قطعا ادبیات دختران از این قاعده مستثنی نیست. وجود شبکههای اجتماعی مختلف ادبیات جوانان را به سمتی برده که حتی خیلی از والدین آنها هم به درستی آن را متوجه نمیشوند. این تغییر البته تنها مربوط به دختران نیست. ما از رواج یک نوع ادبیات خاص بین جوانان صحبت میکنیم. شبکههای اجتماعی مختلف بیشترین تاثیر را گذاشتهاند و حالا اصطلاحاتی بین جوانان باب شده که پیشتر در هیچ فیلم و سریالی شنیده نشده و یک ادبیات ابداعی بین خود جوانان است.
به کار بردن کلمه «باحال» یک زمانی عیب و عار بود
دختران دهه ۵۰ و قبل از آن معمولا دختران آرامی بودند که نوع حرف زدنشان هم معمولا از همین آرام بودن نشأت میگرفت. دختران این دوره ادبیات خاصی نداشتند. طبق آموزههای تربیتی متانت، آرام حرف زدن و داشتن ادبیات دخترانه چیزهایی بود که به آنان گوشزد میشد. در آن دوره به دلیل تاثیر کم تلویزیون و نبود شبکههای زیاد و فیلمها و سریالها، دختران کمتر تحت تاثیر این نوع ادبیات بودند و معمولا هر دختری با ادبیات خانوادهای حرف میزد که در آن بزرگ شده بود. دختران دهه ۶۰ اما تحت تاثیر جعبه جادویی قرار گرفتند که انتقال دهنده نوعی از ادبیات و تکه کلامها بود. همین باعث شد تا دخترها تا حدودی تغییر لحن دهند. ادبیات این دوره دختران بیشتر به سمت یک ادبیات خشن پیش رفته بود. وجود تعداد بالای متولدین در این دهه باعث شد تا آنها از یک ادبیات خودمانی برای صحبت با یکدیگر استفاده کنند که ممکن بود خوشایند خانواده نباشد. به کار بردن اصطلاح «باحال» یک زمانی برای دختران چندان مناسب نبود و اگر دختری با این ادبیات حرف میزد با واکنش خانواده روبرو میشد، ادبیاتی که کمی لحن لوطی منشانه در آن دیده میشد و صرفا یک ادبیات دخترانه و لطیف نبود. دختران این دهه و البته دهه ۷۰ به بعد، به مرور تحت تاثیر عوامل زیادی قرار گرفتند. یک ادبیاتی است که به صورت عامیانه به آن «ادبیات لوسی» گفته میشود. زمانی این مدل حرف زدن برای دختران یک ضعف به حساب میآمد و نمیگذاشت که دختران به سمت این سبک ادبیات پیش بروند اما رفته رفته این ادبیات تغییر کرد. امروزه دختران بیشتر از هر زمان دیگری از این ادبیات استفاده میکنند اگر شما به اساماسهایی که دختران بین هم رد و بدل میکنند دقت کنید متوجه میشوید خواندن بعضی واژهها و فهمیدن آنها برای نسلهای پیشین عجیب است. واژه «عجیجم» که به جای «عزیزم» استفاده میشود نمونهای از این ادبیات است که در بین دختران رواج پیدا کرده و روز به روز هم به تعداد واژگان آن اضافه میشود. در واقع سرعت این تغییرات به حدی است که دختران هر لحظه در حال اختراع یک نوع سبک زبانی هستند.
دخترانی که ادبیات پسرانه را ترجیح میدهند
دخترها در هر دورهای ادبیات متفاوتی دارند. بخشی از این ادبیات به روحیه و شرایط سنیشان بستگی دارد. خیلی از دخترها در دوران بلوغ، به سمت ادبیات پسرانه گرایش پیدا میکنند. دکتر واحدی درباره ریشههای این اتفاق میگوید: گرایش دختران به رفتارهای پسرانه، به دلیل بحرانهای هویتی است که دختران با آن روبرو میشوند. در سنین بلوغ خیلی از دختران از جنسیت خود راضی نبوده و ترجیح میدهند وانمود کنند که دختر نیستند. اتفاقی که به ندرت در مورد پسران اتفاق میافتد. دختران در سنین بلوغ با مقایسه خود با پسرها و دیدن آزادیهایی که پسران در این سن دارند ترجیح میدهند با تقلید رفتارهای پسرمآبانه از دختر بودن فاصله بگیرند. مسلما دو امکانی که برای دختران وجود دارد تا از جنسیت خود فاصله بگیرند، یکی در ظاهر و دیگری در لحن و ادبیات خودش را نشان میدهد. اگر دقت کرده باشید دخترهایی که معمولا ادبیات پسرانهای دارند، موهایشان را کوتاه میکنند و سعی میکنند از هر چیزی که آنها را به دختر بودن نزدیک میکند، فاصله بگیرند. البته اینکه دختران با این بحران رشد کنند و تغییر سبک ندهند میتواند آسیبهای جدی از لحاظ روحی روانی به آنها وارد کند.
کلماتی که مد میشوند
ادبیات دختران به سرعت در حال تغییر است. در واقع اینطور به نظر میرسد که سبک حرف زدن و ادبیات هم تحت تاثیر پدیدهای به نام مد قرار گرفته است. زمانی یک نوع صحبت کردن مد بود و حالا یک مد دیگر جایگزین شده است. مدی که کلمات و آهنگِ ادا کردن واژگان، آن را ایجاد میکنند. جالب اینجاست که پذیرفتن این مد از سمت خانواده ۱۰ سال پیش به سختی انجام میشد اما امروزه خانوادهها خیلی راحتتر با این مسئله کنار آمدهاند چرا که میدانند با پدیدهای گذرا روبرو هستند که ممکن است خیلی زود دیگر آثاری از آن نباشد. دختران این روزها با ادبیات خاص خودشان دنیای دخترانه را به سمتی که میخواهند هدایت میکنند.
گزارش بدون نتیجه گیری تموم شده!!