تاریخ انتشار: شنبه 1393/06/22 - 12:09
کد خبر: 141960

اسماعیل فضلی زاده؛

سینما از کجا پول در می آورد، در کجا خرج می کند؟

سینما از کجا پول در می آورد، در کجا خرج می کند؟

برای مثال شرکت پویا مهر که سهامداران عمده اش سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری و شهرداری تهران هستند به این جا می‌رسند که با بودجه ای چند صد میلیونی یا بیشتر فیلمی با عنوان طبقه حساس بسازند. فیلمی که با طنزی سطحی و تکراری عملا به تمسخر مقوله غیرت در خانواده‌های ایرانی و مذهبی منجر می شود

خبرنامه دانشجویان ایران: سوال اصلی از نهادهای رسمی و تصمیم ساز فرهنگی این است که چرا یک مرکز خارج از مرزهای فرهنگی ، سیاسی و جغرافیایی ما می‌تواند به مراتب موثرتر و فعال تر از نهادهای فرهنگی داخلی عمل کند و ماحصل کار آن ها نه تنها برخی از اصلی ترین عرصه های هنری و رسانه‌ای ما را مدیریت می کند بلکه تأثیرات ملموس آن در جامعه ایرانی- اسلامی نیز به وضوح بیش تر از خروجی غالب فعالیت های فرهنگی داخلی است و عملا بیش تر همّ و غمّ مدیران فرهنگی ما به تلاش های منفعلانه در جهت رویارویی هایی شکل می گیرد که طراحی و تنظیم قواعد بازی آن خارج از مرزها و توسط فعالان بیگانه انجام شده است.

به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اسماعیل فضلی زاده در یادداشت زیر همزمان با ایام روز سینما در یادداشتی به اولویت بندی در مسائل فرهنگی سینما پرداخته و نوشته است:

جهت ورودی دقیق تر به بحث مدیریت فرهنگی در حوزه سینما، یک مدل سه گانه را در نظر می گیریم. مدلی که به سه زیرمجوعه ی کلی از کارهای خوب انجام شده ، کارهای نامناسب انجام شده و نهایتا کارهای مغفول و حیطه های فراموش شده در حوزه سینمای ایران تقسیم می شود.

اما در حوزه کارهای خوب حوزه سینما کار خوب، کار با اولویت است. به سخن دیگر کارخوبی که اولویت بندی نشده  باشد، حتی خوب هم نیست و چه بسا انجام و پرداخت به چنین امری نتایجی را به همراه داشته باشد که با رفتارهای خائنانه معاندین و دشمنان برابری کند. برای مثال اگر شما در یک جنگ نظامی نیروهای تان را بر اساس اولویت‌ها متمرکز نکنید و به کارهای کم اهمیت بپردازید نه تنها به وظیفه خود در جنگ عمل نکرده اید بلکه موجبات یک خسارت اساسی را نیز فراهم نموده اید و این مثال با توجه به اهمیت موضوعات مرتبط با جنگ نرم ، قابلیت تعمیم شدیدی به حوزه های فرهنگی دارد.

با این اوصاف یکی از مشکلات اساسی در روند مدیریت فرهنگی کشور ، مشغولیت مدیران به انجام کارهای خوبی است که اولویت بندی نشده اند و غالبا با نگاهی خوش بینانه نهایتا کارهایی است که یا مباح اند و یا مستحب. لازم به تذکر نیست که در شرایطی که کارهای  واجب بسیاری بر زمین مانده است پرداختن به امور مستحب امر ناصوابی است.

برای مثال پروژه ساخت فیلم لاله که با هدف معرفی یک زن به ظاهر موفق ایرانی حواشی بسیاری را برای سینمای ایران به وجود آورد یکی از نمونه های قابل تامل تصمیم گیری بدون اولویت در سیستم مدیریت فرهنگی کشور است. در اینجا قصد نداریم تا به حواشی مربوط به سبقه ی قابل تامل کارگردان فیلم- اسی نیک نژاد- صلاحیت داشتن یا نداشتن شخصیت اصلی فیلم برای برجسته سازی و الگوپردازی ، هزینه سنگین و سهام یک کمپانی خارجی در فیلم بپردازیم. بلکه صرفا مروری خواهیم داشت برای سیاستگذاری ساخت این اثر فاخر ملی! لاله فیلمی است که به داستان زندگی یک دختر رالی کار ایرانی می پردازد. شاید در بهترین حالت بتوان با توسل به این موضوع که پرداخت به زندگی ورزشکاران امر پسندیده ای است آن را جزء کارهای خوب فرهنگی کشور محسوب کرد. اما با یک نگاه نسبی باید پرسید آیا حوزه فرهنگی کشور ما از نظر سوژه و مسائل مغفول ، موضوع مهم تری را برای ساخت نداشته است؟ در شرایطی که بسیاری از اصلی ترین مسائل حوزه فرهنگی کشور ما دست نخورده باقی مانده است ؛ چگونگی انتخاب و تخصیص بودجه میلیاردی از بیت المال مسلمین برای ساخت فیلمی با موضوع دختر رالی کاری که ساکن امریکاست جای تامل بسیاری دارد.

متاسفانه بسیاری از نهادهای فرهنگی دیگر نیز غالبا فیلم‌هایی می‌سازند که از نظر زمان ساخت و اکران با هیچگونه فوریت و محدودیتی مواجه نبودند؛ به گونه ای که ساخت آن ها چه در گذشته و چه در آینده ما را با مشکل خاصی مواجه نمی کند. درمجموع با فرض پذیرش این مطلب که موضوع این آثار جزو فیلم های خوب سینمای ایران قرار می گیرد به نظر می رسد شاخص خاصی در جهت اولویت بندی این آثار حداقلی ملاحظه نشده و این نهادهای فرهنگی که از بودجه های عمومی تغذیه می شوند معمولا آثاری متوسط و باری به هرجهت را به عنوان جایگزین نیازهای فوری و قطعی سینمای انقلاب ارائه می‌کنند و در پاسخ به چرایی نپرداختن به اولویت ها و نیازهای اصلی انقلاب اسلامی، عذری بدتر از گناه ذکر می کنند که تمام مشغولیت ما صرف ساخت این آثار شده است.

در بخش دوم تقسیم بندی به آثاری می رسیم که جزء امور نامناسب سینمای ایران محسوب می شوند. مواردی که اولا چرایی انتخاب موضوع آن ها، ثانیا تناقض های آشکار خروجی فیلم با سیاست گذاری ابتدایی و ثالثا پرداخت های بسیار ضعیف به موضوعات انتخاب شده بسیار قابل تامل است. برای مثال شرکت پویا مهر که سهامداران عمده اش سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری و شهرداری تهران هستند به این جا می‌رسند که با بودجه ای چند صد میلیونی یا بیشتر فیلمی با عنوان طبقه حساس بسازند. فیلمی که با طنزی سطحی و تکراری عملا به تمسخر مقوله غیرت در خانواده‌های ایرانی و مذهبی منجر می شود و سوال اصلی اینجاست که اصولا پرداختن به چنین مقوله سخیفی با چه توجیه و هدف گذاری جزء اولویت های یک نهاد فرهنگی دولتی قرار می گیرد؟

همچنین در جشنواره فیلم فجر سال گذشته شاهد اکران فیلمی با نام خانه پدری بودیم که این فیلم با بودجه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ساخته شده بود. این فیلم در ظاهر باهدف مبارزه با برخی جرائم ناشی از غیرت های افراطی و قتل های خانوادگی سفارش داده شده است اما خروجی آن به دلیل نداشتن سیستم نظارتی مناسب توسط نهاد مرتبط ، به چیزی جز تحریف و تقبیح مفهوم غیرت در فرهنگ ایرانی و پرداخت افراطی و کاریکاتوری به مقوله مردسالاری های خشونت محور منجر نشده است.

متاسفانه در مورد آثاری که علی رغم انتخاب موضوعات ارزشمند از پرداخت های بسیار ضعیفی برخوردارند مثال های بسیاری وجود دارد. بنیاد روایت فتح که قاعدتا باید یادآور نام‌ بزرگانی چون شهید آوینی باشد فیلمی را تحت عنوان“پنجاه قدم آخر” ساخته است. فیلمی که خروجی آن بیشتر به هجو دفاع مقدس شبیه است تا بزرگداشت این سرمایه عظیم اعتقادی و ملی. «زیباتر از زندگی» نیز عنوان فیلمی است که توسط یکی از نهادهای فرهنگی سرمایه گذاری شده و قرار بوده است تا به زندگی فرمانده شهید علم الهدی بپردازد اما نحوه پرداخت آن به قدری ضعیف و تصنعی است که صحنه های شهادت فیلم با خنده های مکرر تماشاچیان مواجه می شود! فیلم « فرزند صبح» نیز از جمله آثاری است که علی رغم سیاست گذاری سازندگان مبنی بر پرداختن به زندگی بنیانگذار انقلاب اسلامی به قدری ضعیف و سخیف به آن پرداخته می شود که سازنده حتی حاضر نیست آن را اثر ساخته ی خود بخواند و سرمایه گذار آن – موسسه نشر و تنظیم آثار امام – ترجیح می دهد تا به جای اکران، آن را در صندوقچه های مخفی خود پنهان کند. فیلم "یک خانواده محترم" نیز که توسط شرکت سیمافیلم سرمایه گذاری شده است به قدری از اهداف خود فاصله می گیرد که به عنوان یک اثر ضدایرانی مورد توجه جبهه دشمن قرار می گیرد و مسائل آن به قدری تاسف بار است که پرداخت به آن فرصت دیگری را می طلبد.

و اما بخش سوم؛ حوزه ای ست که شامل موضوعات مغفول و گمنام سینمای ایران است. سوژه هایی که از قدرت پرداخت و ساخت بالایی برخوردارند اما به دلایل مختلفی مورد توجه مدیریت فرهنگی و سینماگران قرار نمی گیرند.

باید گفت روند طبیعی ساخت یک اثر رسانه ای که قرار است در حیطه فرهنگی، مشکلی از مشکلات اجتماع را حل کند به صورتی است که ابتدا با بررسی و تحلیل دقیق مسائل جامعه ، اولویت های موضوعی انتخاب شوند و سپس در حیطه عمل و ساخت با نظارتی دقیق وارد شد تا نتایج کار به گونه ای باشد که با هدف گذاری های اولیه نهایت تطبیق و هماهنگی را داشته باشد. اما متاسفانه در کشور ما ابتدا فیلمی ساخته و سپس با نقد آن سعی می شود تا با مهندسی معکوس برای آن هدف سازی کرده و عملا در فضای نقد نیز به جای نقد روند سینمایی بیش تر نقدهای موردی فیلم با تاکیدهای غلیظ بر فرم و محتوای رواج یابد و عملاً نگاه های ماکروسکوپیک جایی در سیاست گذاری مدیران فرهنگی نمی یابد.

جالب اینکه در جبهه مقابل مراحل فوق با حساسیت و دقت بسیار انجام می شود و برای نمونه شاهد این مطلب هستیم که در اسکار به فیلم هایی چون آرگو ، لینکلن و سی دقیقه نیمه شب جایزه می دهند و در واقع فیلم های برجسته ی بزرگ ترین گردهمایی سینمایی جهان ، کاملا متناسب با نیازها و منافع امپریالیسم جهانی می باشد اما در جبهه فرهنگی داخلی مشاهده می شود که مهمترین اولویت‌های انقلاب گاه در انتهای فهرست اولویت‌های مدیران فرهنگی نیز قرار نمی‌گیرد.

مواردی چون دفاع مقدس، فتنه، مسائل مرتبط با تولید داخلی، تحریم ها و شهدای انقلاب اسلامی، شهدای هسته‌ای و مواردی از این دست که جزء اصلی ترین نقاط قوت انقلاب اسلامی به شمار می رود همواره مورد غفلت و بد سلیقگی های مدیران فرهنگی و سینماگران قرار گرفته است.

در پایان لازم می دانم تا بار دیگر بر ضرورت شناخت و اولویت بندی نیازها و مسائل اصلی جامعه در حوزه فرهنگ و رسانه تاکید کنم. اگرچه نباید منکر وجود مدیران دلسوز و متعهد در حوزه های مختلف فرهنگی شد ولی نگاهی کلی به خروجی های جریان سینمایی کشور ضرورت بازنگری مجدد در سیاست های پیشین ، بررسی و عبرت گرفتن از نتایج تلخ گذشته و البته تحلیل چرایی موفقیت جبهه مقابل را به ما متذکر می شود و به نظر می رسد این مهم جز با مطالبه گری دانشجویان و فعالین فرهنگی مردمی محقق نمی گردد.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
غرب و اسرائیل مواظب رفتارهایشان باشند!
جهان ۲۴۶ میلیارد دلار زیان، فقط به خاطر لجبازی های اردوغان
ایران از همیشه در منطقه قوی تر است
زمین‌لرزه شدیدی جنوب ژاپن را لرزاند
پیام شبانه سردار قاآنی به اسماعیل هنیه
انتقاد افسران صهیونیست از ناتوانی نیروی هوایی در مقابله با حملات پهپادی حزب‌الله
وزیر امور خارجه ایران عازم نیویورک شد
زمان حمله اسرائیل به ایران فاش شد
وزیر امور خارجه ایران عازم نیویورک شد
قوانین کپی رایت اینستاگرام: سفری در دنیای مالکیت معنوی
دور دوم انتخابات در حوزه انتخابیه تهران تمام الکترونیک برگزار می‌شود
بلیچینگ چیست و چگونه انجام می‌شود؟
قطار ملی ساخت ایران بزودی وارد خطوط مترو می‌شود
سیل بهاری چقدر خسارت داشته است؟
دعوت از وزاری چند کشور برای حضور در نمایشگاه کتاب
۷ پیشنهاد خرید کادو برای دانشجوی حقوق از وکیل استور
مسعود نجابتی تندیس طلای چهره هنر انقلاب را به مردم غزه تقدیم کرد
افزایش ۲۰ درصدی در حقوق فروردین ماه بازنشستگان کشوری اعمال شد
۴ نکته مهم همکاری نکردن کودک برای از پوشک گرفتن + راه‌حل‌های آن!
ارسال ۷۰۰بسته مواد غذایی به مناطق سیل زده سیستان و بلوچستان
بانوی نماینده مجلس پاکستان: ایران تنها کشور پیشرو در حمایت از مردم غزه است
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top