تاریخ انتشار: یکشنبه 1393/06/23 - 15:13
کد خبر: 142087

در گفتگو با سعید بیابانکی، شاعر و طنزپرداز مطرح شد:

همیشه نکاتی از رهبری می شنویم که در جاهای دیگر نشنیده ایم

همیشه نکاتی از رهبری می شنویم که در جاهای دیگر نشنیده ایم

بهترین ایده‌آل این است که شعر شاعر مورد توجه نسل‌های مختلف با سلایق مختلف قرار بگیرد، مثلا من شاعری که در دههٔ هفتاد بیشتر شناخته شده‌ام دوست ندارم در دههٔ هشتاد تمام بشوم، دوست دارم دهه‌های بعد، سده‌های بعد شعر من مخاطب داشته باشد و خوانده شود، این ایده‌آل من است و ایده‌آل هر شاعری به نظر من.

خبرنامه دانشجویان ایران: به نظر من به جریانات ادبی کشور اشراف کامل دارند، چه جریانات گذشته و چه جریانات شعر معاصر، این را هم در دقتی که در اشعار می‌کنند می‌بینیم و هم در سخنانی که بعد از جلسات می‌گویند، که به هر حال هر سال یکسری نکاتی از ایشان می‌شنویم، که معمولا کمتر در جاهای دیگر آموختیم، کمتر از کسانی که متولیان فرهنگ و ادب رسمی کشور هستند شنیده‌ایم.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سعید بیابانکی در سال ۱۳۴۷ در خمینی شهر به دنیا آمد. دوران کودکی و تحصیلات را در زادگاهش گذراند و پس از اخذ دیپلم به جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان پیوست و در رشته مهندسی کامپیو‌تر فارغ‌التحصیل شد. رویکرد وی به سرودن شعر به سال ۱۳۶۳ باز می‌گردد. در آن زمان «بیابانکی» در یک مسابقه شعر رتبه اول را کسب کرد.

او با تشویق «علی‌اصغر حاج حیدری» (خاسته) که از شاعران خمینی شهر است، به صورت جدی به سرودن پرداخت. متن گفتگو با سعید بیابانکی را در زیر می خوانید:

فعالیت‌تان در عرصه هنر شعر را چگونه صورت حرفه‌ای آغاز کرده‌اید؟ و از چه زمانی به شعر به شکل جدی نگاه کرده‌اید؟

من در سال ۶۲ به صورت آماتوری و ابتدایی شعر گفتن را شروع کردم، یعنی زمانی که دانش آموز دوم دبیرستان بودم، آن هم کاملا تصادفی بود که در یک جایی به مناسبت دههٔ فجر مسابقهٔ شعری بر پا شده بود، من هم به خانه که رفتم یک شعری نوشتم و به قول معروف سر هم کردم، چند روز بعد به ما زنگ زدند و گفتند که شما شعرتان برگزیده شده، در کمال تعجب! من در مراسمی که در کتابخانه شهر برگزار شده بود شرکت کردم، شعرم اول شد و به من جایزه کتاب مثنوی و مولانا دادند. همین موجب شد که من کم کم جذب انجمن ادبی شدم و شعر را جدی‌تر گرفتم، ولیکن حضور جدی من تقریبا از سالی آغاز شد که وارد دانشگاه شدم، یعنی سال ۶۷ که دانشگاه قبول شدم، آنجا با آقای فرید و استاد احتشامی آشنا شدم، با انجمن فائق آشنا شدم تا اینکه کم کم در کنگره‌ها و برنامه‌هایی که در کشور برگزار می‌شد حضور پیدا کردم.

شما هم شاعر طنزسرا و هم شاعر عاشقانه سرا هستید، این دو کنار هم چگونه جور در می‌آیند؟

حالا این دو که کنار هم خیلی ایرادی ندارد، من یک تعداد شعرهایی عاشورایی سرودم که مشهور شده، این اشعار و اشعار طنز یک مقدار کنار هم عجیب هستند. به نظر من این‌ها خیلی مانعه الجمع نیستند، مانند یک کارگردان سینما که هم می‌تواند فیلم کمدی بسازد و هم فیلم تراژدی یا یک بازیگر که می‌تواند هم نقش کمدیک بازی کند و هم نقش تراژیک، این‌ها نشان دهندهٔ ظرفیت‌های هنری است. ظرفیت‌های ادبیات هم یک بخشی از آن طنز است که من تقریبا این طنز را آخرین ظرفیتی است که در خودم کشف کرده‌ام و چون آثاری که در این باب سرودم با حجم گسترده‌ای از مخاطبین مواجهه شد، آن را جدی‌تر گرفتم و متوجه شدم که طنز مخاطب گسترده‌ای دارد ولی آثار منظوم در این حوزه اندک است، یک مقداری بیشتر سعی کردم از ذوق‌ام در این حوزه استفاده کنم، به هرحال مانعه الجمع نیست یعنی من هم مرثیه، هم عاشقانه، هم شعر دفاع مقدس و هم طنز را با هم کار کرده‌ام.

انگیزهٔ خودتان از انتخاب این موضوعاتی که در آن شعر سرودید چه بوده است؟

به نظر من این‌ها به انگیزهٔ درونی انسان بر می‌گردد، یعنی واقعا چیزی نیست که کسی به ما سفارش دهد یا بگویم برای چه این شعر سروده شده است، به هر حال شعر یک وظیفه است و شاعر هم یک انسان مسئول در قبال ذوق و استعدادی که خداوند به او داده، هست، همه این اشعار اگر مشاهده می‌کنید که مخاطبین و علاقه مندانی پیدا کرده است همهٔ آن بدلیل این است که از سر انجام مسئولیت و وظیفه بوده ولاغیر.

شعر طنزی در مقابل رهبر انقلاب خواندید و خیلی مورد توجه مردم قرار گرفت و از آن استقبال زیادی شد، کمی از آن سروده برایمان بگویید. حس و حال شعرخوانی‌تان در مقابل آقا چگونه بود؟

چند مرتبه در محضر ایشان شعر خوانده بودم، فکر کنم چهار بار بود. یک دفعه شعر عاشورایی بود، یکدفعه شعر در مورد شهید بوده و بار آخر هم در سال ۸۸ شعر طنزی خواندم، که به نظرم می‌آید آن شعری که در آن سال خواندم از اتفاقات مهم ادبی در زندگی من و هم از اتفاقات مهم ادبی در این ۲۰ سال اخیر بوده، چرا که در آن فضا و ساحت شاید اگر شعر طنز جدی گرفته نمی‌شد و طنز انتقادی- سیاسی به این غلظت و به این شیوه به آن پرداخته نمی‌شد... در‌‌ همان سال‌هایی که کشور دستخوش اتفاقات ناخوش سیاسی و نا‌امنی‌ها بود، به نظرم خواندن آن شعر هم یک مقدار ریسک و جسارت از طرف من بود، ولی همین که مورد عنایت معظم له قرار گرفت، بسیار خوشحال شدم و باعث دلگرمی ما بود و به نظر من کلا یک فتح بابی شد در کل کشور که شعر طنز جدی گرفته شود. به عنوان امثال الان در خیلی از اعیاد مانند نیمه شعبان، سابقه نداشتیم که بروند و شعر طنز بخوانند ولی خود من و دوستانم در سطح کشور تقاضاهای زیادی داشتیم برای این شب‌ها که برویم و شعر طنز بخوانیم. همه این اتفاقات به نظر من ناشی از آن اتفاق و آن جلسه‌ای بود که شعر را در محضر ایشان خواندم، که سابقه نداشته است.

شما در جلسات شعری بسیاری که با حضرت آقا بودید، نظر شما در مورد تسلط رهبری بر جلسات شعر مستمر چیست؟

این بحث نیازی به گفتن من ندارد، ایشان یک ادیب کامل و توانا هستند که به گونه‌های مختلفی از شعر علاقه مندند، دو گونه را علاقه ندارند و گفتند، مثلا شعر سپید را گفته‌اند که من نه به آن علاقه دارم و نه معنی آن را متوجه می‌شوم، ولی به آن احترام می‌گذارم، کمااینکه خیلی‌ها در آن جمع اشعار سپید هم خواندند. به نظر من علاقهٔ ایشان بیشتر به غزل‌های سنتی سبک هندی است، یعنی بر سبک هندی هم واقف هستند و هم به آن علاقهٔ زیادی دارند. به نظر من به جریانات ادبی کشور اشراف کامل دارند، چه جریانات گذشته و چه جریانات شعر معاصر، این را هم در دقتی که در اشعار می‌کنند می‌بینیم و هم در سخنانی که بعد از جلسات می‌گویند، که به هر حال هر سال یکسری نکاتی از ایشان می‌شنویم، که معمولا کمتر در جاهای دیگر آموختیم، کمتر از کسانی که متولیان فرهنگ و ادب رسمی کشور هستند شنیده‌ایم.

به نظر جنابعالی اقتصاد و سیاست چه تأثیری بر شعر زمان دارد؟

به هر حال شعر از پیرامون خود تأثیر می‌پذیرد و این پیرامون طبیعتا یک بخشی از آن اقتصاد است، یک بخشی سیاست و غیره، همه چیز را در بر می‌گیرد و اگر بخواهیم بگوییم که این تأثیر مثبت است یا منفی، به نظر من آن دیگر کار من نیست و می‌بایست متخصصین و تحلیلگران توضیح دهند، ولی به هر حال شاعر کسی است که باید شعر او آینهٔ زمان باشد و این آیینهٔ زمان بودن طبیعتا بخشی از آن هم مسائل اقتصادی، اجتمای و سیاسی روز کشور و جهان است.

با توجه به اینکه شما یک شاعر موفق و شناخته شده هستید و طرفداران زیادی هم دارید، به نظرتان برای ماندگاری آثارتان باید چه کنید؟

بهترین کاری که یک شاعر باید کند و من خودم می‌بایست در ادامهٔ مسیر زندگی‌ام انجام دهم، این است که سعی کنم اگر کتابی از من منتشر می‌شود، این کتاب طبیعتا نسبت به کتاب قبلی من متفاوت باشد، کامل‌تر باشد نقایص قبلی را نداشته باشد، علاوه بر این تکرار خودم نباشد و متفاوت باشد، مانند یک فیلمساز، که یک فیلم جدیدش باید نسبت به فیلم قبلی او حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد، یک ساختار تازه داشته باشد، یقینا شاعری که خود را تکرار کند و حرف‌های قبلی‌اش را تکرار کند، به نظر من «تمام شده» است و نقطه به انتهای خط ذوق و هنر او رسیده است، این یک نکته، نکتهٔ دیگر اینکه شاعر باید به مسائل پیرامون‌اش بی‌تفاوت نباشد، به نظر مخاطب احترام بگذارد، به نظر استادان گوش فرا دهد، شعر و اثرش را در بوتهٔ نقد قرار دهد، از نقدهای شفاهی و مکتوبی که می‌نویسند ناراحت نشود و به هر حال معتقد به این باشد که مطرح شدن، شناخته شدن و ماندگاری، دست رسانه‌ها و مکتوبات نیست و همهٔ آن لطف خدا است، قطعا بدون تردید.

آقای بیابانکی، هنگامی که به پشت سرتان و آثاری که از خودتان برجای گذاشته‌اید نگاه می‌کنید، تصور می‌کنید چه ردپایی از خودتان برجای گذاشته‌اید؟ از ثمره کاریتان در این چند سال راضی هستید؟

احساس می‌کنم که به هر حال یک ردپایی کمرنگی در شعر دارم، یک صدایی در میان صدا‌ها هستم و فکر می‌کنم اگر ولو یک بیت از من در شعر و ادبیاتمان ماند و مردم آن را سینه به سینه نقل کنند و آن را دوست داشته باشند، من موفق بوده‌ام و راضی‌ام به رضای خدا.

ایده‌آل‌تان چیست، دوست دارید در ‌‌نهایت در این عرصه به چه جایگاهی برسید؟

بهترین ایده‌آل این است که شعر شاعر مورد توجه نسل‌های مختلف با سلایق مختلف قرار بگیرد، مثلا من شاعری که در دههٔ هفتاد بیشتر شناخته شده‌ام دوست ندارم در دههٔ هشتاد تمام بشوم، دوست دارم دهه‌های بعد، سده‌های بعد شعر من مخاطب داشته باشد و خوانده شود، این ایده‌آل من است و ایده‌آل هر شاعری به نظر من.

کمی از «سکته ملیح» برای ما بگویید! چه شد بعد «هی شعر‌ تر انگیزد» به سراغ این کتاب رفتید؟

کتاب سکته ملیح امسال به نمایشگاه رفت که خدا را شکر با استقبال مواجه شد. کتاب قبلی‌ام هم استقبال زیادی از آن شد ولی بعد تمام شد چاپ اولش، ارشاد ایراداتی را به آن گرفته بود. سکته ملیح پنجاه شعر با مضمون طنز است که در زمینه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره به نگارش در آمده است. این سومین کتاب طنز من است. البته قصد داشتم امسال دفتر شعری از کتب عاشقانه‌ام را چاپ کنم ولی بعد پشیمان شدم و گذاشتم برای سال بعد.

به آثار کدامیک از شاعران، حالا چه شاعرانی که در گذشته می‌زیستند و چه شاعران معاصر علاقه مندید؟ کسی را به عنوان الگوی خود در این عرصه انتخاب کرده‌اید؟

من از شاعران گذشته، به اشعار بزرگان زیادی علاقه مندم، مانند فردوسی، سعدی، حافظ، مولانا، صائب تبریزی، نظامی گنجوی و بیدل دهلوی. از امروزی‌ها و متاخرین هم به سهراب سپهری، شاملو، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث و نیما علاقه مندم، از کلاسیک سرا‌ها هم به حسین منزوی، سیمین بهبانی و از شاعران انقلاب به حسن حسینی، علی معلم، قیصر امین‌پور، علیرضا قزوه، جبارکاکایی، احمد عزیزی و غیره به این طیف علاقهٔ بیشتری دارم.

به نظرتان ویژگی خاصی در اشعارتان دارید که آن را با آثار دیگر شاعران متمایز کند؟

چون من آثارم متنوع و متکثر است واقعا نمی‌توانم بگویم ولی به نظر من می‌آید که ویژگی اشعارم این است که حداقل شعر زمان خودش است، یعنی به لحاظ زبانی شما را یاد گذشته نمی‌اندازد، افراد وقتی شعر مرا می‌خوانند علاقه مندان متوجه می‌شوند که این شاعر کسی است که شاید در دهه ۷۰ یا ۸۰ زندگی می‌کند ولی زندگی امروز و دغدغهٔ انسان امروز در شعر او وجود دارد.

فکر می‌کنید تا کی شاعر بمانید؟ چرا بعضی از شاعران خوب، شعر را بی‌مقدمه‌‌ رها می‌کنند؟

کسی که شاعر باشد تا آخرین لحظهٔ عمر هم شاعر است ولی شکوفایی و نبوغ در مقطعی خاص اتفاق می‌افتد. شاید من بهترین شعر‌هایم را سروده باشم شاید هم نه. و در مقطعی دیگر آن شعر‌ها اتفاق بیفتند. شاعر هر چقدر هم بخواهد شعر را‌‌ رها کند شعر او را‌‌ رها نمی‌کند. شعر به نوعی به یک الهام از جهانی دیگر شبیه است که‌ گاه هست و ‌گاه نیست. این «گاه» را معلوم نیست چه کسی مشخص می‌کند. شاید فرشته‌ای به نام فرشتهٔ شعر. امیدوارم هرگز شعر مرا‌‌ رها نکند.

گفتگو از ملکه سادات امجد

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
غوغای طوفان فلسطین در دانشگاه‌‍‌های آمریکا؛ چرا واشنگتن نگران حمایت از فلسطین هستند؟
حضور ایران در میدان رقابت قدرت های جهان در شبه‌ قاره
عملیات وعده صادق قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی را نمایان کرد
مستشاران ایرانی از سوریه خارج شدند؟
اولین تصاویر از امضای توافقنامه امنیتی بین ایران و روسیه
دلار ریخت
ازبکستان حریف ایران شد
آیین واگذاری مالکیت تیم‌های استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی
۳۰ کشور آفریقایی برای همکاری اقتصادی به ایران می آیند
بیش از ۳۰۰ جنازه از گورهای جمعی در غزه پیدا شده
محکومیت بدوی توماج صالحی به اعدام
اگر اسرائیل به رفح حمله کند فلسطینی ها به خواسته ۷۰ سال خود می‌رسند
روابط تجاری ترکیه با اسرائیل متوقف شد
اسرائیل دیر یا زود محو خواهد شد
استخوان‌ها هنوز شهادت می‌دهند!
اعلام رسمی حضور حمید مطهری در کادر فنی تراکتور
پلیس اصراری به انتقال خودروهای توقیفی با جرثقیل ندارد
این خودرو ۵۵ میلیون تومان ارزان شد
ببینید | ماجرای شکایت جالب همسر محسن قرائتی نزد رهبر انقلاب
سال گذشته میانگین سن پدر و مادر در اولین فرزندآوری چقدر بود؟
چشم پوشی سفارت ایران در پاریس از پیگیری قضایی فرد حمله کننده
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top