کفاشیان در پس ذهنش عاملی میبیند که برایش امیدوارکننده است، پس مذاکرات به همان پشتوانه هنوز ادامه دارد. این عامل، علاقهای است که پسر رئیس جمهور به کارلوس کیروش دارد؛ وی در جای دیگری گفته است: پسر و هم برادر رئیسجمهور به کارلوس کیروش علاقه دارند.
خبرنامه دانشجویان ایران: «اقلیت بعضی اوقات زورش از اکثریت بیشتر است»؛ این جملهای است که علی کفاشیان چند هفته قبل در مورد ۹۹ درصد توافق و یک درصد باقی مانده با کیروش بیان کرده بود. رمز گشایی از حرفهای رئیس فدراسیون کار پیچیدهای نیست، چون او خیلی راحت «اسرار مگو» را فاش میکند و حرفهایی میزند که شاید پرده از حقایقی بردارد که کمتر کسی در مورد آن اطلاع دارد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ داستان قرارداد کارلوس کیروش با تیم ملی فوتبال تبدیل به پروسهای شد که مثل یک پرونده پلیسی به درازا کشید و در این میان مدیران وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال با سیاست یک بام و دو هوا تنها افکار عمومی را دست مایه بازیهای سیاسی و اقتصادی خود کردند. علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال پس از تمام کش و قوسهای فراوان در برههای اعلام کرد ما ۹۹ درصد با کیروش به توافق رسیدیم، ولی یک درصد باقی مانده! او در جواب سئوالهای پی در پی بیان کرد بعضی اوقات اقلیت زورش از اکثریت بیشتر است! تحلیل این گفته رئیس فدراسیون نشان میدهد منظور او از استفاده کلمه «اقلیت» وزارت ورزش و بعضی از اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال است و کلمه اکثریت نیز به هواداران فوتبال، بازیکنان تیم ملی و شخص خودش باز میگردد. او خیلی راحت از طریق بازی با کلمات سعی داشت افکار را به سمتی سوق دهد که کمتر کسی بتواند اصل ماجرا را درک کند. شاید این اصل که وزیر ورزش علاقه قلبی برای حضور کیروش بر روی نیمکت تیم ملی نداشت درست باشد، ولی از این موضوع نیز نمیتوان به سادگی گذشت که کفاشیان نیز از صمیم قلب خواستار حضور کارلوس در تیم ملی در دوره دوم نبود. حالا در این تحلیل باید نگاهی به پروسه بحث قرارداد با کارلوس کیروش بعد از جام جهانی داشته باشیم و از ایتدا به کالبد شکافی داستانی بپردازیم که در آخر گرهاش توسط یک فرد سیاسی و نزدیک به رئیس جمهور باز شد.
کفاشیان، دو روی سکه
اولین رئیس فدراسیونی که به خواسته خودش یک مربی برای تیم ملی فوتبال بزرگسالان انتخاب کرد علی کفاشیان بود. شاهد این گواه حرفهای محمد مایلی کهن است که اعتراف میکند انتخاب او در اواسط دهه ۹۰ میلادی توسط رئیس فدراسیون وقت یعنی داریوش مصطفوی نبوده. مایلی کهن که به بیپرده سخن گفتن مشهور است، در جایی عنوان کرده بود همه میدانند انتخاب من یا علی دایی و افشین قطبی هیچ کدام بر خواسته و میل روسای فدراسیون فوتبال در زمانهای مختلف نبوده ولی این بار کیروش را خود کفاشیان انتخاب کرده است. حالا سئوال اینجا است مربی را که خود کفاشیان انتخاب میکند چرا دیگر تمایلی به ماندنش ندارد؟
جواب این سئوال را باید در چند پاسخ مختلف داد:
۱- کفاشیان بعد از روی کار آمدن محمود گودرزی هرگز نتوانست با او و مجموعه وزارت ورزش ارتباط سالمی بگیرد. کفاشیان حتی بارها به دلیل مشکلات مالی و بر هم خوردن اردوهای تیم ملی به واسطه خالی بودن خزانه فدراسیون دست به دامن مجلسیها در بهارستان شده بود و بعد از نشستن گودرزی بر مسند وزارت ورزش نیز این مشکلات همچنان به قوت خودش برای فدراسیون پا برجا بود. گودرزی خیلی به روشهای کفاشیان اعتقاد نداشت و از این رو هیچ پالس مثبتی برای کمک هزینههای مالی به سمت کفاشیان نفرستاد و همین امر سبب شد تا کفاشیان برای گرفتن «بله» و تایید در قرارداد کیروش کمی صبر کند.
۲- کفاشیان در کنفرانس خبری تیم ملی در کمپ کورینتیانس برزیل مقابل خبرنگاران باز هم از همان ادبیات محافظه کارانه استفاده کرد و تمدید قرارداد با کیروش را به بعد از جام جهانی موکول میکرد. او اعتقاد داشت در جریان بازیها نباید تمرکز را بر روی قرارداد کیروش گذاشت ولی همین مساله آسیب بزرگی به اردوی تیم ملی وارد میکرد. کیروش از اینکه فهمیده بود هیچ نشانهای نه از سوی وزارت ورزش و نه از سوی فدراسیون فوتبال برای بقا در ایران وجود ندارد، حال زیاد مساعدی نداشت.
۳- کفاشیان دور را دور شنیده بود وزیر ورزش که عضو هیئت رئیسه و مجمع فدراسیون فوتبال است، خبر از استیضاح او میدهد. گودرزی در چند مصاحبه خود بیان کرده بود اگر فدراسیون فوتبال به کارش درست نپردازد کفاشیان را تغییر خواهیم داد! (حالا این بحث که آیا وزیر میداند دخالتهای سیاسی در فوتبال و اعمال قدرت در این ورزش چه پیامدهای ناگواری را برای فوتبال ما دارد بماند!). این خبر سبب شد تا کفاشیان تمام سیاستهایش را با وزارت خانه هماهنگ کند؛ حتی برکناری تعدادی از مشاوران و مدیران فدراسیون فوتبال مثل فریده شجاعی نیز بر اساس خواستههای وزارت ورزش صورت گرفت. حالا ماندن یا نماندن کیروش که خیلی به کفاشیان زحمتی وارد نمیکرد، تنها مسالهاش این بود که او در نزد افکار عمومی تبدیل به یک رئیس فدراسیون فرمایشی میشد.
۴- کفاشیان خودش را کنار کشیده بود، اما یک مصاحبه همه چیز را علنی میکند. گفتگوی رئیس فدراسیون با یک هفته نامه نیمه سیاسی نشان میدهد بعضی اوقات به حرفهای درگوشی میتوان اعتماد کرد! کفاشیان پس از تمام بالا و پایین رفتنها در نکتهای غیرقابل کتمان میگوید «شرایط او که اعلام شد ما بیش از ۱۰ جلسه با هیات رئیسه و نمایندگان وزارت ورزش، نخبگان و کارشناسان داشتیم. همه جوانب را بررسی کردیم، دیدیم بهتر است با کیروش مذاکره و او را به شرایط خودمان نزدیک کنیم. وقتی این خواستهها به نقطه اشتراک دو طرف رسید ناگهان وزیر ورزش انتقاد و اعلام کرد وزارتخانه، حمایتی از این قرارداد نمیکند.» این گفته کمی کفاشیان را ترسانده اما او در پس ذهنش عاملی میبیند که برایش امیدوارکننده است، پس مذاکرات به همان پشتوانه هنوز ادامه دارد. این عامل، علاقهای است که پسر رئیس جمهور به کارلوس کیروش دارد. وقتی کفاشیان با این پرسش روبه رو میشود، میگوید: «البته هم پسر و هم برادر ایشان به کارلوس علاقه دارند، با او حرف زدند، عکس گرفتند و از این مربی حمایت میکنند. خب! این یک فرصت برای ما است که در امضای قرارداد استفاده کنیم. فدراسیون به تنهایی نمیتواند همه هزینههای قرارداد را بدهد؛ ما این پول را داریم اما اگر تمامش گردن خودمان باشد از باقی تیمهای ملیمان میمانیم.» این جملات کفاشیان نشان میدهد به حمایت نزدیکان روحانی دل بسته است.
تا میل وزارت خانه به که باشد!
وزیر ورزش از روزی که پایش به وزارتخانه باز شد یک رقیب جدی به عنوان مشاور در امور ورزشهای قهرمانی میدید. نصرالله سجادی، مرد مورد اعتماد حسن روحانی، کسی که در گرفتن رای اعتماد از مجلس جا ماند تا این قرعه به محمود گودرزی بیفتد. استاد دانشگاهی که برخواسته از فرهنگ کشتی و ورزشهای باستانی است و هیچ کس حتی فکرش را هم نمیکرد که یک روز او بتواند در این برهه از زمان به وزارت ورزش برسد. گودرزی که در چند نوبت خیلی هم بدش نمیآمد قدرت خود را در فوتبال به رخ بکشد با ماندن کیروش خیلی موافق نبود. البته وزیر ورزش علاقه به این موضوع نداشت که برای تماشای بازیهای تیم ملی به برزیل سفر کند و به جای او سجادی به برزیل سفر کرد. این شکاف در حدی بود که حتی سجادی برای اداره امور خود از روابط عمومی خاص خودش استفاده میکرد. گودرزی هر حرکتی که سجادی بر میداشت خلاف آن را میرفت.
نکته قابل توجه اینجا است وقتی کاروان تیم ملی به تهران بازگشت محمود گودرزی به استقبال کیروش و بازیکنان رفت و در کنار آنها عکس یادگاری انداخت ولی بعد از چند هفته ناگهان با یک چرخش ۱۸۰ درجهای همه چیز عوض شد. او در مصاحبههای خود بیان کرده که هرگز در کار فدراسیونهای مربوطهاش دخالت نمیکند ولی این بار مشاوره دادنهای او به فدراسیون فوتبال دست گودرزی را رو کرد! گفتن این حرف که مربیان زبدهای بودند که میتوانستند با تیم ملی قرارداد امضا کنند یا بیان این جمله که احساس کردم بازیکنان با یک حرکت از قبل تعیین شده برای ماندن کیروش از من درخواست کردهاند، جملاتی نبود که نشان دهد وزیر در کار فدراسیون دخالت نمیکند. با مطرح شدن حرفهای وزیر هجمه اذهان عمومی و رسانهها زیاد شد تا زمانی که مدیر روابط عمومی وزارت ورزش روی خط برنامه نود اعلام کرد وزارت ورزش دخالتاش را تکذیب میکند و علاقهمند است تا کیروش دوباره به فوتبال ملی باز گردد.
* گزارش از فرزان مهران