به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پیش از این محمدعلی ابطحی دیگر عضو مجمع روحانیون نیز به اجازه نداشتن خاتمی برای ملاقات از آیت الله خامنه ای اشاره کرده بود.
تحرکات خاتمی برای ورود بی قید و شرط و بدون توبه به نظام، اگرچه مدتی است از سوی او و رسانه های همراهش قوت گرفته است، اما رهبری که آخرین بار در 14 خرداد 93 در حرم امام خمینی(ره) جریان مدعی تقلب در سال 88 را افرادی عنوان کردند که با تغلب، فتنه برپا کردند، کماکان بر فاصله گذاری با فتنه گران تاکید می کنند.
آیت الله خامنه ای این تاکید را در آخرین جلسه با هیئت دولت نیز تکرار کردند. رهبر در آن جلسه گفتند: مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.
در همبن راستا حتی سایت رادیو فردا- وابسته به سازمان سیا که گویا تحرکات خاتمی را بی فایده تلقی کرده نوشته است: با این پرونده سنگین، خاتمی نباید توقع داشته باشد برای بازگشت به قدرت چراغ سبز نشانش دهند.
این سایت، بخشهایی از مواضع، اظهارات و نامههای خاتمی در دوران فتنه را بازنشر داده و از جمله آورده است؛ «خاتمی در اظهارنظری تند حتی تاکید کرد: «اگر این فضای مسموم تبلیغاتی و امنیتی ادامه پیدا کند با توجه به آنچه انجام گرفت و یکطرفه اعلام شد باید بگوییم کودتای مخملین، علیه مردم و جمهوریت نظام صورت گرفته است.» ... او در اظهارنظر مهم دیگری، «برگزاری همهپرسی» توسط «نهادهای بیطرف» را «تنها راه برونرفت نظام از بحران» ارزیابی کرده بود.
افزون بر اینها، خاتمی در نقدی معنادار که یادآور ارزیابی مشهور آیتالله منتظری بود، گفته بود: «مسائل غیرقانونی و غیرشرعی که در جریان بازداشتهای اخیر و سپس در زمان نگهداری زندانیان رخ داده نه تنها جمهوریت نظام را خدشهدار کرده، بلکه اسلامیت نظام را هم مورد تردید قرار داده است.» رئیس جمهور پیشین ایران همچنین در نامهای سرگشاده که همراه با تعدادی از شخصیتهای سیاسی خطاب به مراجع تقلید منتشر شد از «اشاعه بیدادگری در نظام جمهوری اسلامی» انتقاد، و به «برخوردهای خشونتبار و استفاده از شیوههای بازجویی» که به گفته او «یادآور دوران سیاه ستمشاهی است»، اعتراض کرده بود.
با این همه، انگار قبول واقعیت «فتنه 88»، «فتنه گران» و تاکیدات مکرر رهبری در مورد فتنه برای برخی به گونه ای است که می خواهند آن را در حد یک «سوء توفاهم» تقلیل دهند و سناریو «کی بود کی بود من نبودم» را پیگیری کنند.