تاریخ انتشار: پنجشنبه 1393/08/29 - 12:30
کد خبر: 148065

در گفتگو با مدیرکل فرهنگی دانشگاه صداوسیما:

سینما به خاطر دوری از مردم دچار بحران شده است

سینما به خاطر دوری از مردم دچار بحران شده است

این امیدواری ناشی از نوع کار و مطالعاتی است که درباره تاریخ و رفتار اجتماعی مردم به ویژه درباره دوره قاجاریه و اواخر دوره پهلوی داشتم. ما در اواخر دوره رضاخان و اوایل پهلوی دوم واقعا در یک انحطاط اخلاقی عمیق به سر می‌بردیم و فضا یک فضای ناامید کننده بوده است. شما اگر آن فضا را درنظر بگیرید، با فضای الان اصلا قابل مقایسه نیست.

خبرنامه دانشجویان ایران: یکی از ابزارهای اشاعه و تبلیغ یک تفکر، هنر و رسانه است. ابزاری که سالیان سال مورد استفاده غربی‌ها قرار گرفته و بهترین استفاده را از آن در جهت توسعه فرهنگ خود به تمامی نقاط جهان می‌کنند! اما گویا انقلاب ما پس از پیروزی و تا سال‌های اخیر، علیرغم اهداف والا، انسانی و جذاب برای تمام مردم جهان، آن چنان که باید اندیشه خود را در سطح بین الملل و حتی داخل کشور تسری نداده و به عبارتی دیگر نیاز انقلاب به فرهنگ و هنر آن طور که شایسته است، جدی گرفته نشده، چنانچه‌ گاه می‌شنویم هنر و ادبیات ما به دغدغه‌های انقلاب گره نخورده است و...

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این سئوالات و چند موضوع دیگر، آن چیزی که است که در گفتگوی با آقای دکتر محمدحسین ساعی، عضو هیئت علمی و مدیرکل فرهنگی دانشگاه صدا و سیما می‌خوانید.

با توجه به اینکه انقلاب اسلامی از مبنا یک انقلاب فرهنگی و ایدئولوژیک بود، می‌خواهم وضعیت امروز این انقلاب فرهنگی را بدانم. بعضی کار‌شناسان معتقدند مردم همگام با انقلاب حرکت نکردند و در واقع آن فرهنگ انقلابی در لایه‌های جامعه زیاد نفوذ نکرده است. نظر شما در این باره چیست؟
خب به نظر می‌رسد این سئوال به صورت استفهام انکاری مطرح شده و پاسخش درونش است. گویا می‌خواهد این را برساند که ما به خیلی از اهدافی که مدنظر انقلاب بود، نرسیدیم. بنابراین شاید بد نباشد در ابتدا به انگیزه سئوال بپردازیم. این سئوال هم می‌تواند با یک انگیزه مثبتی مطرح شده باشد، هم با یک انگیزه منفی. از یک زاویه می‌تواند این نگاه را به ما بدهد: ما با آرمان‌های بلندی انقلاب کردیم که بسیاری‌شان هنوز محقق نشده و باید خیلی بیشتر برایش تلاش بکنیم. زاویه دیگر این است که می‌خواهد به ما بگوید چه می‌خواستیم و چه شد! اهداف و آرمان‌هایمان هیچ کدام محقق نشد و دیگر نمی‌شود کاری کرد و... . این نگاه به یک حالت گوشه گیری و نا‌امیدی منجر می‌شود. چون بعضی‌ها اتفاقا با چهره‌های موجه می‌خواهند اینطور القا کنند که انقلاب اسلامی در اهداف فرهنگی خودش شکست خورده است. من به شخصه جزو دسته انسان‌های خوشبین قرار می‌گیرم.

چرا؟
این امیدواری ناشی از نوع کار و مطالعاتی است که درباره تاریخ و رفتار اجتماعی مردم به ویژه درباره دوره قاجاریه و اواخر دوره پهلوی داشتم. ما در اواخر دوره رضاخان و اوایل پهلوی دوم واقعا در یک انحطاط اخلاقی عمیق به سر می‌بردیم و فضا یک فضای ناامید کننده بوده است. شما اگر آن فضا را درنظر بگیرید، با فضای الان اصلا قابل مقایسه نیست.

یعنی خود انقلاب یک تحرک فرهنگی عظیم در جامعه ما ایجاد کرده است تا این مسیر را شروع کنیم؟
زمان دانشجویی دیداری با مقام معظم رهبری داشتیم. آنجا آقا بعد از اینکه بچه‌ها صحبت کردند، حرف جالبی زدند. به این مضمون که وقتی من افکار شمایی را که هر کدام شاید۲۰-۲۲ ساله باشید، با ذهنیت‌های خودم در ۲۰ سالگی مقایسه می‌کنم، می‌بینم شما چقدر جلو‌تر هستید و چه افق فکری و ذهنی بالاتری دارید. این‌ها قطعا به برکت انقلاب اسلامی است. این‌ها نکاتی است که باید بار‌ها بگوییم و تاکید کنیم تا به سمت رکود، سستی و انفعال پیش نرویم.

با پیروزی انقلاب ما از یک بستر انحطاط فرهنگی عبور کردیم و الان خیلی منطقی و با آرامش باید برنامه ریزی کنیم. همین که در جامعه ما اگر یک برنامه درست فرهنگی انجام شود، به‌روشنی جواب می‌گیرد، نشان می‌دهد که جای امیدواری بسیاری وجود دارد.

به نظر می‌رسد بهترین و نافذ‌ترین ابزار برای اشاعه این فرهنگ، هنر باشد. نسبت انقلاب اسلامی و هنر را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا آنطور که باید و شاید، شاهد تولید آثار هنری دغدغه‌مند و با کیفیت در این حوزه هستیم؟
طبعا پاسخ این سئوال منفی است. یعنی وضعیت فعلی با آن چیزی که باید باشد قابل مقایسه نیست. چون ما انقلاب مان را یک انقلاب جهانی می‌دانیم و باید در آن سطح، حرف برای گفتن داشته باشیم. بنابراین نباید تولید رسانه‌ای و فرهنگی بکنیم فقط برای داخل کشور. اصلا طبق قانون اساسی، ما یک وظیفه جهانی برای خودمان قائلیم و افق‌های بالاتری داریم.

قبل از انقلاب وضعیت فرهنگ و هنر به چه صورت بود؟
یکی از نمونه‌های خوب برای طرح موضوع، جشن هنر شیراز است؛ که سفیر انگلیس در خاطراتش درباره بعضی اتفاقاتی که در آنجا افتاد، می‌نویسد. او می‌گوید من به محمدرضا پهلوی گفتم اگر این اتفاقات در لندن می‌افتاد، مردم واکنش شدید نشان می‌دادند. اینجا دو نکته دارد. اول اینکه وضعیت آنقدر منحط بوده که سفیر انگلیس چنین حرفی می‌زند و نکته دوم اینکه افرادی با این نوع تربیت هنری وجود داشتند. به همین خاطر می‌بینیم وقتی انقلاب پیروز می‌شود، بخشی از هنرمندان و روشنفکران ما با مردم و انقلاب مقابله می‌کنند. آن تعبیری که جلال آل احمد دارد که می‌گوید روشنفکران ایرانی، دست خودشان را با خون مردم در ۱۵ خرداد شستند! برای عموم هنرمندان پیش از انقلاب هم صادق است؛ به این معنا که این‌ها مدعی مبارزه با رژیم شاه بودند و مردم را به قیام تشویق کردند ولی زمانی که قیام مردمی به رهبری یک مرجع دینی صورت گرفت، نه تنها حمایت نکردند، بلکه تا توانستند به این قیام مردمی حمله کردند و قیام اسلامی مردم را تحجر و ارتجاع نامیدند. بخشی از جریان‌های هنرمند پیش از انقلاب اسلامی، مانند اعضای کانون نویسندگان، بسیاری از اهالی موسیقی، اهالی سینما و مانند آن‌ها هیچ نسبتی با فرهنگ انقلاب اسلامی مردم ایران نداشتند. بسیاری از این به اصطلاح هنرمندان، توده‌ای بودند، یعنی خود را مسلمان هم نمی‌دانستند، لذا این حرکت بزرگ مردمی به رهبری مرجعیت دینی هیچ اهمیتی برایشان نداشت و دم از مردم زدن، صرفاً برایشان لقلقه زبان بود. البته بودند یک عده قلیلی از هنرمندان که متحول و همراه شدند. مثال بارزش که برای خیلی از جوانان بعد از انقلاب اسلامی ما تا حدود بسیار زیادی انگیزه بخش بود، شهید آوینی است. ولی تقریباً می‌شود گفت بیش از ۹۰ درصد هنرمندان جامعه ما همراه نشدند و قلم و هنر و آثارشان را از‌‌ همان اوایل، علیه انقلاب به کار انداختند و تا جایی که توانستند، در روند پیش-رونده انقلاب اسلامی اخلال کردند.

وضعیت هنر انقلاب و افرادی که به انقلاب اعتقاد داشته‌اند، چطور بوده است؟
ذات انقلاب اسلامی و اتفاقاتی که برایش رخ می‌داد، مانند دفاع مقدس، برای بسیاری انگیزه بخش بود؛ برای کسانی که روح صاف و فطرت پاکی داشتند و ذاتا نگاه هنرمندانه و لطیفی هم داشتند و می‌توانستند از این وضعیت نسل جدید از هنرمندان برخاسته از انقلاب اسلامی را شکل دهند؛ از این مسیر نسل خاصی از هنرمندان مسلمان و انقلابی به وجود آمد که خیلی‌هایشان دانش‌آموخته هیچ نظام آمورش خاصی نبودند و به صورت خودآموز و تجربی به این سطح رسیدند. مثلا در حوزه شعر، انقلاب اسلامی پیشرفت قابل توجهی داشته است. در حوزه شعر، حتی در فضای عمومی آنکه لزوماً نسبتی هم با انقلاب اسلامی ندارد یا در فضای شعر انقلاب، این رشد کاملا محسوس است و قابل مقایسه با سال‌های قبل از انقلاب اسلامی نیست. یا مثلا در بعضی از حوزه‌ها مثل هنرهای تجسمی، کاریکاتور، خوشنویسی، تذهیب، نگارگری و... که پیش از انقلاب مانند این را نداشتیم.

اما این هنر‌ها، تأثیرگذاری آنچنانی ندارند در مقایسه با هنری مثل سینما؟
بله، همانطور که در مقدمه بحث گفتم ما در حوزه هنر بعد از انقلاب اسلامی، واقعا راه راحتی نداشتیم. مثلا در حوزه سینما اگر قبل از انقلاب را ببینیم حتی یک مورد فیلمی که حداقلی از رگه‌های فرهنگ انقلاب اسلامی که مد نظر حضرت امام خمینی باشد و مثلاً اگر از مبارزه سخن می‌گوید، چپ کمونیست و اگر از دین صحبت می‌کند، دین متحجر نباشد، نمی‌بینیم. بعضی‌ها شاید بگویند امام از فلان فیلم تعریف کردند. در حالی که حضرت امام تعریف خاصی نکردند. در آن وضعیتی که آن روز وجود داشت، امام گفتند این فیلمی است که حداقل مشکل اخلاقی ندارد. وگرنه نویسنده آن فیلم یک شخص توده‌ای بود که بعد از انقلاب هم فرار کرد و بخشی از درآمد حرامش برای ممر زندگی، از راه فحش دادن به جمهوری اسلامی و شخص امام خمینی در اروپا تامین می‌شد. این تأیید حداقلیِ امام در آن شرایط، طبیعی هم هست. از آن فضا و از آن شرایط نمی‌شد انتظار بیشتری هم داشت. فقط می‌خواهم بگویم ببینید ما از چه نقطه‌ای مثلاً در سینما شروع کردیم.

بالاخره ما وقتی بخواهیم حرکتی انجام بدهیم، باید بستر آن وجود داشته باشد. حالا نقطه شروع کجاست؟ وقتی چیزی وجود ندارد باید از صفر شروع کرد، یا حتی از زیر صفر. آن هم در شرایطی که عموم دست‌اندرکاران سینمای آن موقع، به مثابه مانع برای ایجاد سینمای مدّنظر انقلاب اسلامی عمل می‌کنند. همین جریان حداقلی انقلابی و مذهبی که الان در سینمای ما وجود دارند، جریاناتی هستند که بعد از انقلاب اسلامی بر اساس آن بسترهایی که به وجود آمده بود، علیرغم همه کارشکنی‌های که این آقایان می‌کردند، شروع به کسب تجربه و فعالیت کردند. بالاخره دست‌اندرکاران و فعالان سینما که از پیش از انقلاب باقی مانده بودند، این‌ها جمعی هستند که (نمی‌خواهم تعابیری مثل مافیا و... به کار ببرم) در این فضا رسوب کرده‌ اند و تقریباً همه اقتدار مربوط به این فضا مربوط به اینهاست و لذا علیرغم به وجود آمدن دولت‌های برآمده از انقلاب اسلامی در کشور، این افراد علیرغم خواست مردم و خواست سیاستگذاران فرهنگی کشور، کاملاً می‌توانند در حوزه سینما جهت دهی بکنند. این صاحبان سینما در آن ایام، نه تنها حمایت و کمکی هم نمی‌کردند، بلکه تا جایی که مقدور بود، سنگ اندازی هم کردند.

علت زاویه داشتن بخشی از هنرمندان کشور، با انقلاب اسلامی چیست؟
اگر در حال حاضر می‌بینیم که عده‌ای از هنرمندان با انقلاب اسلامی زاویه دارند، این زاویه به تازگی به وجود نیامده. همانگونه که عرض شد، این زاویه از‌‌ همان سال ۵۷-۵۸ وجود داشته؛ این خیل عظیم از هنرمندان و روشنفکران تربیت شده با فرهنگ غرب‌زده و عموماً ضداسلامی پیش از انقلاب، این‌ها بالاخره در حوزه خود، نفوذ و اقتداری دارند. لذا شروع کردند به تربیت کردن نسل بعدی خود.

نظام جمهوری اسلامی هم نظام استبدادی و دیکتاتوری نیست که جلوی همه فعالیت‌های این‌ها را بگیرد...
البته باید اشاره کنم این‌ها که حرف از دیکتاتوری نظام می‌زنند اصلا نمی‌دانند نظام استبدادی چیست. همین که این‌ها به این راحتی دارند کار می‌کنند، قلم می‌زنند، فیلم می‌سازند و نسل بعدشان را تربیت می‌کنند، عموماً هم کسی کارشان ندارد، نشان از روحیه سعه‌ صدر نظام در برخورد با این افراد است. خیلی از این به اصطلاح روشنفکران و هنرمندان در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی، ایدئولوگ و آژیتاتور جریان‌ها و گروهک‌های تروریستی‌ای شدند که در کوی و برزن مردم بی‌گناه را قتل‌عام کردند؛ حال در این تجربه تاریخی مردم ایران، تا این افراد، به این مرحله نرسند، نظام اجازه می‌دهد کار بکنند. ولی به نظر من این قسمت قضیه را باید کنار بگذاریم. چون وجود این‌ها طبیعی است. ما باید بیشتر به این بپردازیم که این جریانی که بعد از انقلاب به وجود آمده را چطور مستحکم کنیم. چون مثل نهالی می‌ماند که هنوز استقرار کافی ندارد. باید به یک سرو قدرتمند و مستحکم تبدیلش کنیم که با هیچ تندبادی فرو نریزد. این هم با یک برنامه ریزی خیلی سیستماتیک‌تر، جدی‌تر و علمی تری قابل حصول است.

بعد از اینکه جریان بیداری اسلامی در مصر و تونس و... رخ داد، چند کاروان از سینماگران مصری و تونسی در چند مرحله آمدند ایران و از سینمای ایران بازدید کردند. یکی از دوستان تعریف می‌کرد ما برای این‌ها فیلم ۳۳ روز آقای شورجه را که اتفاقاً خیلی‌ها هم می‌گفتند فیلم خیلی خوبی نیست، نمایش دادیم.

وقتی فیلم تمام شد یکی از این کارگردانان مصری هجوم آورد به سمت آقای شورجه و خم شده بود و می‌گفت من می‌خواهم دست آقای شورجه را ببوسم. چون چیزی را که خیلی کم در سینمای عرب و سینمای جهان وجود دارد، در ایران داشت می‌دید. این‌ها روزنه‌هایی است که دیده می‌شود و باید تقویتش کرد. هرچند فضای فعلی سینمای کشور هم فضایی نیست که بگوییم مقبول است؛ فضایی نیست که بگوییم ارتباط با بدنه مردم دارد. فکر نمی‌کنم کسی باشد که به وجود بحران در سینما اعتقاد نداشته باشد. ولی در این میان جالب است که همه تلاش عده‌ای از دست‌اندرکاران و فعالان سینما این شده که این بحران را به جمهوری اسلامی و سیاست‌هایش و مثلاً رعایت شدن حداقلی احکام اسلامی در سینما ربط دهند. ولی این‌ها توجیه‌هایی است که این دوستان برای آرامش روانی خودشان، انجام می‌دهند. وگرنه هر آدم منصفی این فضا را ببیند متوجه می‌شود که بالاخره بخشی از دلیل اینکه سینما دچار بحران شده مربوط است به دوری از مردم، القای ناامیدی و سیاه نمایی. الان وضعیت سینمای ما این شده است که یک فطرت و جامعه سالم نمی‌تواند با این سینما ارتباط برقرار کند.

حوزه کاری شما صداوسیماست که یکی از مهم‌ترین پایگاه‌های فرهنگ ساز کشور و تربیت نسل جدید هنرمند به حساب می‌آید. وضعیت امروز دانشکده صدا و سیما چطور است؟ چه میزان دانشجو‌ها مسلح به سلاح هنر می‌شوند برای پیشبرد اهداف فرهنگی انقلاب؟
صداوسیما هم مشمول‌‌ همان چارچوب نظری کلی است که در ابتدا گفتم. من ۱۰-۱۲ سال پیش دانشجوی دانشکده صداوسیما بودم. الان هم دوباره برگشتم و تدریس می‌کنم. من پیشرفت در فضای دانشجویی و انقلابی و علمی را می‌بینم. این رشد برای یکی مانند من کاملاً محسوس است. مثلاً جالب است بدانید که ۱۳-۱۴ نفر از برگزیده‌های آخرین جشنواره عمار، به عنوان یک جریان متأخر از هنر انقلابی، از دانشجویان و دانش‌آموختگان دانشکده صداوسیما بودند. البته نمی‌خواهم بگویم این امر، صددرصد محصول تدبیری بوده که مدیران اینجا داشتند یا اساتید در کلاس‌ها آموزش می‌دادند، ولی می‌خواهم بگویم بالاخره یک بستری ایجاد شده که سعی می‌شود افراد انتخاب شده‌تر به اینجا بیایند و زمینه‌های اولیه برایشان ایجاد شود و اگر خودشان تلاش کنند، می‌توانند به موفقیت برسند. همین هم جای تحسین دارد.

*گفتگو از پریسا زارع

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
ترویج فرهنگ ایثار و شهادت از طریق برنامه‌های فرهنگی
حکم قطعی محکومان پرونده کثیرالشاکی پروژه الماس مال صادر شد
اعمال محدودیت های ترافیکی راهپیمایی مردمی حمایت از اقدام سپاه
مدارس پنجشنبه و جمعه آخر هفته‌ها به خانواده‌ها اختصاص می‌یابد؟
هوای پایتخت در وضعیت قابل قبول است
به بهانه اختلال در کار؛ گوگل کارمندان معترض به همکاری با رژیم صهیونیستی را اخراج کرد
پلمب ۱۰ مؤسسه پایان نامه فروشی در روزهای آینده
۵۰۰ هزار متقاضی طرح نهضت ملی مسکن خانه‌دار شدند
پیگیری آخرین وضعیت وقوع سیل در سیستان و بلوچستان از سوی رئیسی
رئیسی: دولت در تامین مسکن خود را همراه جوانان می‌داند
امیرعبداللهیان: هیچ دولتی در مقابل حمله به سفارت خود ساکت نمی‌نشیند
پرسپولیس صدرنشین شد
کاپیتان پرسپولیس مصدوم شد
اتفاقی عجیب در آبادان؛ پرسپولیس مقابل نفت هیچ هواداری در ورزشگاه نداشت
وزیر ارتباطات: ۵۰ درصد به سرعت اینترنت افزوده می‌شود
امیرعبداللهیان: با شدت بیشتری به هرگونه خطای محاسباتی رژیم اسرائیل پاسخ می‌دهیم
سخنگوی کابینه اسرائیل: حمله ایران به ما «بی‌سابقه» بود
دیدار و گفت‌وگوی امیرعبداللهیان با وزیر خارجه مالت در نیویورک
گوترش: توقف درگیری‌ها در غزه از تنش‌های گسترده در خاورمیانه جلوگیری خواهد کرد
سیاستمدار اسرائیلی: در یک قدمی رسوایی هستیم، نه پیروزی
اعلام نتایج آزمون آموزگاری تا پایان فروردین
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top