فیلم نوح بسیار مادی گرایانه و زمینی است با پشتوانه یک ایدئولوژیِ آمیخته از یهودیت (کابالایی) و یونان باستان (اومانیسم). نکته مهم در این فیلم، نحوه فراخواندن خداوند با واژه «خالق» است؛ این نکته به اندیشه اومانیستی برمی گردد که خداوند با خلقِ انسان کار خود را به اتمام رسانده است.
خبرنامه دانشجویان ایران: نقد و بررسی فیلم سینمایی «نوح» به میزبانی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نشست تخصصی بررسی و نقد فیلم نوح دوشنبه هفته جاری با حضور سعید مستغاثی از سوی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران در تالار شهید مدنی دانشکده ی الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.
سعید مستغاثی از منتقدین سینما در این جلسه به بررسی ماهیت ضد دینی این فیلم پرداخته که مشروح آن در ذیل آمده است:
کارگردانی فیلم سینمایی نوح توسط «دارن آرنوفسکی» انجام شده است که فردی یهودی، متعصب و متأثر از فرقه کابالایی (عرفان یهودی) است و سابقه ای ضد دینی (توحیدی) و حتی ضد ایرانی دارد. آرنوفسکی در نوشتن فیلمنامه نقش داشته و با همکاری «آری هندل»، نویسنده یهودی، و نظارت بیش از 30 خاخامِ فرقه کابالایی این فیلمنامه به پایان رسیده است. تهیه کننده این فیلم، «آرنون میلچان»، رئیسِ کمپانیِ نیو ریجنسی است و یک یهودیِ دلالِ اسلحه که سابقه جاسوسی برای اسرائیل را دارد. جالب است که آرنوفسکی و میلچان به تمام ارتباطات خود با تفکر کابالایی، صهیونیسم و اسرائیل صریحاً اذعان می کنند و هم چنین افتخار!
کابالایی و مصادیق آن در فیلم
منشأ کابالا آموزه های مصر باستان است که کم و بیش با تفکرات یونان باستان مشابهت دارد. این فرقه از یهودیت که با نام عرفان یهودی مطرح شده است، فراتر از توراتِ تحریف شده قدم گذاشته و داستان های شرک آمیز را به حد اعلا رسانده است. کابالیست ها به خدای واحدِ وصف ناپذیری اعتقاد دارند که به وجوه مختلف و تکثر تنزل داده می شود؛ این چنین، کابالیست ها عملاً مشرک خوانده می شوند.
فیلم نوح بسیار مادی گرایانه و زمینی است با پشتوانه یک ایدئولوژیِ آمیخته از یهودیت (کابالایی) و یونان باستان (اومانیسم). نکته مهم در این فیلم، نحوه فراخواندن خداوند با واژه «خالق» است؛ این نکته به اندیشه اومانیستی برمی گردد که خداوند با خلقِ انسان کار خود را به اتمام رسانده است و محور زندگی در این دنیا اراده انسان است. نکته قابلِ توجهِ دیگر در موردِ اومانیسم محورِ این فیلم، توضیحِ حکمتِ نابودیِ نسلِ بشر است: خداوند با فرمانِ نابودیِ نسلِ بشر حضرت نوح (ع) را مخیر گذاشته است میان دو انتخاب انتقام و بخشش. به عبارتی دیگر، خداوند پیامبر اولوالعزم خود را امر کرده است به انسان محوری و گفته است میان قتل عام آدمیان و بخشیدن آن ها یکی را انتخاب کن!
در این فیلم، وحی به حضرت نوح مطرح نبوده است و آن حضرت فرمان های خداوند را با نگاه کردن به ته فنجان نوشیدنی خود، دیدن وحی در ذهن و تصورات خود، تفکر و تلاش ذهنی خود و با حالتی انسان محور دریافت می کند. در تفکرات یونان باستان شورش علیه خدا یا خدایات بسیار بارز است و در فیلم نوح، اثری از این تفکر به چشم می آید: پدربزرگ حضرت نوح، متوشالح، نازایی عروس نوح را با اشاره ای معجزه وار درمان می کند و این مسئله در برنامه های نوح (ع) مبنی بر نابودیِ نسلِ بشر که از پروردگار خود دریافت کرده است، اختلال به وجود می آورد.
دو نکته در مورد شخصیت حضرت نوح، در این فیلم، ضد دینی است: خشونتِ این پیامبر و پایین آوردنِ سطحِ ایشان به عنوان یک انسان معمولی. این پیامبر اولوالعزم انسانی برآشفته و خشن که فقط می خواهد بکُشد، ترسیم شده است و وقتی نمی تواند فرمان خدا را اجرا کند، همچون انسان هایی عادی و معمولی افسرده می شود، از خانواده خود دوری می کند و حتی روزها را به شراب خواری می گذراند!
سینمای ایدئولوژیک غرب
در سینمای غرب، خداوند یا غایب است و به هیچ وجه مطرح نیست یا وقتی که مطرح می شود، محدود به کلیسا است و محوریت، انسان و اراده اوست. آن جایی که خدا مطرح می شود، تنها عنوانِ خالقی را دارد که در امور مادی و در زندگی انسان نقشی به سزا ایفا نمی کند و گاهی هم در ایفای نقش پر رنگ ناتوان است. نگاه توحیدی شیطان و نیروی شر را بنده و زیر سلطه خداوند می داند ولی در سینمای غرب این چنین نیست: شیطان و نیروی شر رقیبی برای خداست که پیوسته باید با آن جنگید و احتمال شکست در مقابل شر وجود دارد.