به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ تغییر کاربری باغ ها و تراکم فروشی و صعود روزافزون مجتمع های تجاری برای جبران کمبود درآمدهای شهرداری تهران ناشی از کاهش ساخت و ساز های مسکونی پدیده ای است که هر روز در بستر شهر رخ می دهد.
حسین شهبازی زاده، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی در یادداشتی در این خصوص، نکاتی را یادآور شده است که در ذیل می آید:
اثرات ترافیکی نحوه مدیریت کنونی شهر تهران
با رجوع به نمای شهر تهران و گذر از معابر و خیابان های شهر به خصوص در نقاط بالای شهر، آن چه به وضوح قابل مشاهده است ، واگذاری شهر به سرمایه سالارانی است که وظیفه تبدیل تهران به یک مجتمع بزرگ تجاری را بر عهده دارند.
اطلاس مال، اطلس پلازا، پالادیوم ، بوستان مادر و باغ پسیان و ده ها مثال دیگر ، سند تغییر کاربری پایتخت هستند.
نکته جالب توجه این جاست که عمده این طرح ها در نقاطی در حال ساخت هستند یا ساخته شده اند که به لحاظ ترافیکی همین الآن نیز نقطه کور ترافیکی هستند و از نظر تردد بسیار مشکل دارند و معلوم نیست شهرداری تهران با چه راهکاری می خواهد معضل موجود را و بعد، معضل قریب الوقوع که به معضل فعلی اضافه خواهد شد را علاج کند؟
((شاید از این پس به جای طرح زوج و فرد بگویند ماشین هایی که عدد اول هستند فلان روز بیایند ،یا ماشین هایی که رقم آخر پلاکشان بزرگتر مساوی سه است سه شنبه بیایند و آنها که بین 4 و 8 است جمعه بیایند یا...یا شاید حتی تردد وسائط نقلیه را بر اساس رنگشان تنظیم کنند که مثلا ماشین های زرد بیایند و سبزها فردایش بیایند و...))
اما هر چه که هست نمی شود برآورد دقیقی از آن چه مسئولین شهر تهران در حال انجام آن هستند، بدست آورد و بیشتر شاهد یک نوع سردرگمی و بی نظمی در مدیریت شهری وشهرسازی در تهران هستیم.
گاهی شنیده می شود ، برخی مسوولان شهری می گویند پارکینگ های چندین طبقه راهکار و علاج کار هستند اما لازم است متذکر شد که مشکل اصلی معبر است نه مقصد!
پارکینگ ساختن نه تنها مشکل را از بین نمی برد بلکه مشکل را پیچیده تر نیز خواهد نمود ، چرا؟ چون عده ای که تا کنون به دلیل مشکل جای پارک از تردد در آن نقاط خودداری می کردند، بعد از ساخته شدن پارکینگ به جمع متقاضیان سفر به آن نقطه افزوده خواهند شد ، یعنی پارکینگ به عنوان یک جاذب سفر درون شهری عمل می کند و کار را مشکل تر خواهد نمود.
آثار زیست محیطی
از طرفی بسیاری از پروژه ها بر ویرانه ی باغ ها ساخته می شوند ، که برای مثال می شود باغ پسیان(زعفرانیه) و باغ بهشت(ازگل) را که از نمونه های متاخر این اشتباه بزرگ هستند، اشاره نمود.
حال سوال اینجاست که در شهری که مردمانش بیش از اکسیژن، دود و سرب تنفس می کنند و در روزهای فراوانی از سال به ویژه همین فصل زمستان مجبور به استفاده از ماسک هستند چرا باید هزینه سرمایه برداری برخی سرمایه سالاران را بدهند؟ و قطع درختان شهر آیا یک ستم و ظلم زیست محیطی به سالمندان و کودکان و شهروندان تهرانی نیست؟
مقام معظم رهبری می فرمایند : "تهران که یک معماری وحشیِ مضطربِ بی نظمی دارد که از۴۰ – ۵۰ سال پیش تا حالا ادامه دارد". و جای دیگری نیز میفرمایند : "معماری و نمای تهران ، معماری و نمای یک شهر اسلامی نیست."
سوالی که اکنون باید از جناب چمران که حدود 12 سال است تصدی امور شهر یا حداقل بخش مهمی از آن را بر عهده دارند ،پرسید اینست که، ایشان در این مدت به واقع چه بر سر شهر آورده اند؟
قانون مداری یا تبعیض مداری... کدامیک؟!
آیا می شود با اکتفا به حضور یک مسئول در راهپیمایی 22 بهمن یا حضور پر رنگ او در نماز جمعه و یا حضور در همایش های دینی و یا نسبت فامیلی یک مدیر با شهدا و صالحین به راحتی از بررسی حوزه مدیریتی او گذشت؟
اگر جز اینست پس نسبت آقایان با ماده 4 قانون اصلاح لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز در شهرها مصوب 1388 مجلس شورای اسلامی چیست که تصریح می کند : "قطع درختان در محدوده شهرها جرم بوده و برای آن مجازات حبس از ۶ ماه تا ۳ سال پیش بینی شده است."
و چگونه است که با این وجود در سالیان اخیر در شهر تهران باغات متعددی با هماهنگی شهردار تهران در روز روشن تخریب شده اند.که این اقدامات شهردار تهران با پشتیبانی مدیران دولتی در کمیسیون ماده ۵ نیز همراه بوده است. و باز چگونه است که با وجود این بی قانونی آشکار قوه محترم قضاییه برخورد جدی نمیکند ، جالب اینجاست که رهبری در این مورد می فرمایند :
" آن چیزى که ثروت اصلى کشور است، .. باغات داخل شهرهاست، .. باید محفوظ بماند. هم سازمان محیط زیست، هم دستگاههاى ذىربط دیگر دولتى، هم مسئولین و نمایندگان در مجلس، هم مسئولین در قوهى قضائیه، و در مورد شهرها و حریم شهرها هم شهردارىها، در سرتاسر کشور موظفند که این کار را دنبال کنند. ما همیشه این مسئله را تکرار میکنیم، اما باز مىبینیم که کار درستى انجام نگرفت!" (روز درخت کاری۱۴ اسفند -۱۳۹۱)
بر اساس این تاکید رهبری قاعدتا تا کنون می بایست برخورد مقتضی از جانب دستگاه محترم قضا با متخلفان و مسببین تخریب باغات صورت میگرفته است! که شواهد موجود جز این را نشان می دهد!.
تغافل از وظایف نظارتی شورای شهر
در یک بررسی ساده و با مطرح نمودن چند سوال می شود فهمید که به واقع ، شورای محترم شهر تهران از ابزار نظارتی خود برای کنترل و تصحیح فعالیت های شهرداری به خوبی استفاده نمی کند و شهرداری آن قدر دست خود را باز و کارهایش را آن قدر در مصونیت می بیند که با استناد به صحبت های اخیر جناب آقای حافظی (عضو محترم شورای شهر ) فقط در سال گذشته سی ملیارد تومان به عنوان پاداش از جانب آقای قالیباف توزیع شده که این جدا از 400 میلیارد تومانِ ماده 17 قانون شهرداری است که در اختیار شخص شهردار قرار دارد که هیچ نظارتی بر آن نبوده است.
و در آخر
جریان دانشجویی و عموم مردمی که تحت تاثیر تصمیمات مدیریتی مسئولین و به طور خاص تیم مدیریتی شهرداری تهران ، هستند مکلفند بر اساس قاعده (کلکم راع و کلکم مسئول ) به همان میزان که می بینند و به همان میزان که می توانند ( ولا یکلف الله نفسا الا وسعها) به فرآیند تصحیح امور کمک کنند و در مقابل فسادها و بی قانونی ها و ضابطه فروشی ها در سطح شهر از سوی مدیران بایستند و اعتراض کنند.