به گزارش خبرنگار«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سه سال پیش که محمدرضا خاوری از کشور فرار کرد و به کانادا رفت، تازه شصت مسئولین ذیربط خبردار شد که باید زودتر از این حرفها حواسشان به سفرهای متعدد خاوری به کانادا و اسکان خانوادهاش در این کشور شک میکردند.
چندی پیش اما در آستانه آغاز جام ملتهای آسیا 2015 که کیروش لیست نهایی خود را اعلام کرد و گفت: «دو نفر را بعدا اعلام میکند»، فشارها بر سازمان نظام وظیفه آغاز شد؛ معلوم بود که یکی از این دونفر، مهرداد پولادی است که اتفاقا در تیم منتخب دور اول مقدماتی جام جهانی هم انتخاب شده بود.
از قضا با فشارهای فدراسیون و وزارت ورزش بر سازمان نظام وظیفه، ستادکل نیروهای مسلح در نهایت عفو و مهربانی با بخشودگی موقت پولادی و سه نفر دیگر، اجازه همراهیشان با تیم ملی در این تورنومنت صادر کرد، به شرطی که بعد از مسابقات به ایران برگردند و محاکمه شوند؛ اما پولادی نیامد و سط راه، مسیر را به سمت قطر کج کرد.
یکی از جنبههای غیر اقتصادی تحریمهای شدید علیه ایران نیز سبب شده تا دست دستگاه قضایی کشور، دیروز به مدیرعامل فراری و امروز به بازیکن(سرباز) فراری نرسد؛ مهم نیست که متهم فراری، به واقع مجرم بوده یا نه، ماجرا از آنجایی اهمیت پیدا میکند که چرا مجال فرار به وی داده شد؟
در شرایطی که مردم و مسئولین جملگی با افتخار زیر بار فشار تحریمهای دشمنان قسم خورده انقلاب کمر خم نکردهاند، چرا باید یک بی ملاحظگی سبب شود تا اینگونه از سوی کشورهایی چون کانادا و قطر و ... که نوکر بی بدیل آمریکا و استکبار جهانیاند تحت فشار قرار بگیریم؟
مطمئنا همانطور که اینترپل، ماجرای خاوری را تا به امروز پشت گوش انداخته و به شکایات و پیگیریهای ایران در خصوص بازگرداندن وی پاسخ نداده است؛ در مواجهه با ماجرای پولادی نیز همین اتفاق خواهد افتاد.
همان روزی که صدای دانشجویان به فریاد عدالتخواهی بلند شد و دلیل ماجرای بخشودگی موقت پولادی را در برابر عدم سهولت ادامه تحصیل و سفرهای تحصیلی برخی دانشجویان را خواستار شدند، نه مسئولین ذیربط پاسخ دادند و نه رسانهها پوشش دادند.
پس جای سوال ندارد که چرا پولادی به ایران بازنگشت؛ مسئله این نیست که چرا پولادی یک تنه باعث باخت ایران شد، مسئله این است که اگر اینترپل خاوری را به ایران تحویل داد، پولادی را هم تحویل میدهد؛ الحق که بار کج با مقصد نمیرسد.