خبرنامه دانشجویان ایران: قصه طولانی بهره برداری کانون های قدرت و سیاستمداران از دانشگاه، گویا مختص این دولت و آن دولت نیست و نهاد اثرگذار دانشگاه در کشور ما، همواره یکی از محل های حل منازعات و رقابت های سالم و ناسالم سیاسی بوده است.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مسعود فروغی در نوشتاری پیرامون «دانشگاه دولت یازدهم» نوشته است: اکنون پس از دومین 16 آذر یازدهمین دولت پس از انقلاب اسلامی، راحتتر میشود درباره مشی و اهداف دولت درباره دانشگاهها صحبت کرد؛ حالا دیگر هم جایگاه مسائل دانشگاه در نقشه عملکرد رئیس جمهور معلوم شده است و هم استراتژی عملیاتی اتاق فکر اصلی آن نمایان است.
واقعیت اعلامی و اعمالی دولت یازدهم در «بهبود روابط» با غرب با هدف ارتقای اوضاع سیاسی- اقتصادی کشور، عملا دانشگاه را از آنچه تصور بدنه اجتماعی حامیان دولت بود دور کرده است. دانشگاه و مسایل آن در متن اصلی تصمیمات و دغدغه های دولت اعتدال نیست و هرازگاهی به اقتضای تقویم تاریخی و با هدف حفظ امیدواری بدنه اجتماعی انتخابات ریاست جمهوری 92، گوشهای از دانشگاه، حاشیه فکر دولتیها را ترک میکند و سری هم به متن میزند.
روزهای شروع به کار دولت یازدهم، سوالهای زیادی درباره خط مشی و تصمیمات تیم آقای روحانی درباره دانشگاه مطرح بود٬ انتخاب نزدیک ترین چهره در بین نامزدهای انتخابات سال 92 به دولت اصلاحات از یک سو و قرابت و وابستگی ایشان به رئیس دولت سازندگی از سوی دیگر، ابهامها را زیاد میکرد؛ دوم خردادی ها در ایجاد تنش و درگیرهای سیاسی در دانشگاه تخصص داشتند و کارگزارنی ها در رکود و بستن فضای سیاسی دانشگاه ها!
برای درک بهتر نگاه دولت آقای روحانی به دانشگاه، مواضع انتخاباتی هم ملاک خوبی نیست؛ در روزهای آغازین دولت هم به جز اشارههای موسمی به ایجاد فضای با نشاط سیاسی- علمی در دانشگاهها، سایه سنگین مسئله هستهای و اقتصاد نشان داد که ژست «حمله گازانبری نکنید!» فقط یک تکنیک انتخاباتی خوب برای مصرف در مناظره ها بوده است.
انتخاب میلی منفرد به عنوان اولین گزینه دولت برای تصدی وزارت علوم که از ویترین دوم خردادی ها دست چین شده بود، به نوعی بیانگر رویکرد سیاسی آقای رئیس جمهور به دانشگاه بود؛ اما در عین حال وی به اندازه کافی از حمایت رئیس جمهور برخوردار نبود تا اعتماد مجلس را کسب نماید و حتی جعفر توفیقی - سرپرست جایگزین وی- هم تا روزهای آخر معرفی گزینه بعدی، تصور میکرد گزینه اصلی است.
تغییرات در روسای برخی دانشگاهها خیلی نرم اتفاق افتاد٬ یعنی با تغییر در یکی دو دانشگاه مانند علامه طباطبایی-که تغییر رئیس اش دور از ذهن نبود- هم به بدنه رای نزدیک به اصلاح طلبان پالس مثبت داده شد و هم با عدم تغییر روسای دانشگاههای اصلی مهمی مانند دانشگاه تهران و شریف، شعله انتقادها کم فروغ نگه داشته شد.
آقای توفیقی در حالی که سعی میکرد بر وفق مراد حامیان سیاسیاش عمل کند، با تغییر و برکناری مدیرانی که با حلقه چند نفره حاکم بر وزارت علوم هماهنگی نداشتند، مهیای حضور در مجلس شد و حتی در گوشه و کنار به رسانهها گفته بود که به عنوان وزیر به مجلس معرفی میشود ولی با معرفی فرجی دانا مسیر به ظاهر عوض شد.
فرجی دانا در مجلس ششم هم برای وزارت علوم معرفی شد و این در حالی بود که اکثریت اصلاح طلب مجلس مخالفش بودند و اقلیت اصولگرا موافق! حالا در سال 92 دوباره باید به مجلس میآمد و در ساختمان بهارستان به وزارت میرسید؛ که رسید.
دکتر فرجی دانا اما درست 9 ماه بعد درحالی که انگار سهمیه اصلاحات در دولت کمی «زیاده روی» کرده بود، بدون دفاع رئیس جمهور استیضاح شد و کنار رفت. استیضاحی که دلیل اصلی آن «برون سپاری» امور وزارت علوم به اصلاح طلبان رادیکال و معاونان سابق آقای دکتر معین بود؛ در واقع آقای فرجی دانا به نیابت از حلقه توفیقی، ظریفیان و خانیکی در مجلس استیضاح شد و هزینه تیم حزبی حاکم بر وزارت علوم را داد.
آقای دکتر روحانی بنابر بر محاسباتی که داشت، بیش از سخنرانی در جلسه هیات دولت برای دفاع از عملکرد وزیر علوم هزینه نکرد تا هم رسانههای اصلاح طلب را آزرده خاطر کند و هم ریسک حضور در صحن مجلس را نپذیرفته باشد.
ناراحتی اصلاح طلبان از دولت به روایت برخی روزنامه های این جریان جالب توجه است؛ آنجا که نوشتند: «دیروزدکترفرجی دانا را همچون مبارزی سلحشور و شجاع یافتیم که با تمام توان درمیان ۲۹۰ سربازرقیب میجنگد و از خود وکیان وزارتخانه اش دفاع میکند؛ اما هرچه چشم برمی گرداند فرماندهاش رانمیبیند، فرماندهای که درمیان لحظات مرگ وزندگی یکی ازحساس ترین وزارتخانه هایش،کیلومترهاآنسوتر، مشغول سخنرانی درجمع مردم اردبیل بود… چرامجلس باید به وزیری رای موافق بدهدکه حتی رئیس اش هم حاضرنیست برای اوهزینه دهد و درمقام دفاع از او به مجلس بیاید؟»
وقتی «بازگشت عناصر تندرو و فتنه گر به دانشگاهها»٬ «کم شدن سرعت رشد علمی کشور» و «حضور مدیران مسئله دار در آموزش عالی» بعنوان مهمترین محورهای انتقادها به وزارت علوم، با پاسخ اقناع کننده و دفاع رئیس جمهور روبرو نمیشود، معنای عمیقی در خود دارد؛ انگار بار سنگین این اقدامات، اگر در اهداف و منافع اصلی دولت اشکال وارد کند دولت تضمینی برای کشاندن بار حتی به حامیانش هم نمیدهد.
بهتر بگوییم، ماشین اصلاح طلبان اگر از ماشین رئیس جمهور جلو بزند «حق وتو» با آقای روحانی است و این رسم سیاستمداران امروز است. شاید برای همین است که بعد از رفتار ساکنین نهاد ریاست جمهوری در ذبح وزیر اصلاح طلب، رسانههای جریان مذکور دستشان را از جلوی دهان برداشتند و کمی هم دولت را «نواختند».
هرچند بالاخره باید بدنه اجتماعی که تصور میشود آقای روحانی بدون آنها نمیتواند کاری صورت دهد باید حفظ شود٬ دعوت بزرگان اصلاح طلب به ادامه حمایت از دولت هم از این منظر قابل تحلیل است؛ سعید حجاریان از مهمترین چهرههای اصلاح طلب میگوید:«نمی شودگفت دولت دست اصلاحطلبان است. حرف روحانی این است که دولت دست آدمهای معتدل است؛ یعنی نه اینطرفی و نه آن طرفی. تیپهای اینشکلی هستند دیگر.»
از سوی دیگر حتی حضور رئیس جمهور در دانشگاهها اصلا شبیه یک دولت تازه نفس نبوده است٬ حضور با اکراه در دولتیترین تالار دانشگاه تهران در سال 92، آن هم در حالتی که اکثر سالن دانشجو نبودند «تجربه اول» رئیس جمهور روحانی را برای هیچ تفکری دلچسب نکرد و اشاره مکرر رئیس جمهور به سفرش به نیویورک و حرف از «کفگیر ته دیگ» خزانه دولت، بدون آنکه جو سالن بوی دانشجویی بودن بدهد، دردی از دانشگاه دوا نکرد.
پیازداغ ماجرا روزی زیادتر شد که همان سال آقای روحانی به یکی از غیرسیاسی ترین دانشگاه های پایتخت رفت و در شمالی ترین نقطه شهر مراسم روز دانشجو برگزار شد.
تالار ابوریحان دانشگاه شهید بهشتی به غیر از تعداد زیادی از مسئولین دانشگاهی، از دانشجویان پر شده بود؛ رئیس جمهور هم تلاش می کرد دل هر دو طرف را به دست آورد؛ هم از توان هستهای و ایستادگی در برابر زورگوییها میگفت و هم از اجرای تمام قولها و وعده ها... اما با صبر! تا آنجا که حتی در واکنش به شعارهای دانشجویان گفت: «خوبی اش این است که شعارهای دوطرف هردو زیباست!»
آقای روحانی برای آغاز سال تحصیلی جاری هم به دانشگاه تهران رفت؛ به همان شکل پارسال، شاید بدتر! تاجایی که خود رئیس جمهور هم از تریبون ندادن به «تشکلهای دانشجویی» گلایه کرد؛ اگرچه سخنرانی روحانی همان ضرب آهنگ سابق را داشت و اساسا «در» بر همان «پاشنه» میچرخید.
رفتارشناسی سیاسی دولت یازدهم در دانشگاهها داستان پیچیدهای نیست؛ بدنه رای انتخابات سال 92 به هر قیمت باید امیدوار نگه داشته شود، ولی نه آنقدر که «سکان» کشتی دست «دیگری» باشد. چرا که الان رئیس جمهور آقای روحانی است؛ کسی که هم تجربه 8 سال دولت خاتمی را در خورجین دارد و هم تجربه 8 سال دولت احمدی نژاد.