به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ غنچه قوامی، نرگس محمدی و حالا آتنا فرقدانی، چهره هایی هستند که این روزها علیه جمهوری اسلامی با ادعاهای حقوق بشری مشغول به کار هستند و هر روز ادعای جدیدی طرح می کنند.
نکته قابل توجه اما ارتباط و پیوند این حلقه فمنیستی با محمد نوری زاد یکی از چهره های دسته چندم فتنه است که با نمایش های مضحک خود سعی در جلب توجه دارد.
محمد نوریزاد که توهینها و سخنان شاذ و عجیبی مانند «ادای احترم به شیطانپرستان»، «تبرعه جنایات منافقین»، «تشکر از خاندان منحوس پهلوی»، «نفی شهادت حضرت زهرا(س)» و … را در پرونده خود دارد، مدتی قبل تر به همراه “محمد ملکی” اپوزسیون فعال در کمپین ضداسلامی «لگام»، با حضور در جمع تعداد از بهائیها، روبروی آنها زانو زده و از آنها معذرتخواهی کرد.
حالا وی سخت پیگیر اخبار و اتفاقاتی است که برای «آتنا فرقدانی» رخ می دهد، دلیل این پیگیری نیز پر واضح است! مطرح کردن نام آتنا در شبکه های مجازی و رسانه های دیداری و شنیداری و البته ادامه مبارزه رسانه ی علیه نظام جمهوری اسلامی به اسم آزادی و حقوق بشر آمریکایی!
سوء استفاده محمد نوری زاد از آتنا فرقدانی در پست مطالب گوناگون در شبکه های اجتماعی است؛ محمد نوری زاد در آخرین پست فیسبوکی خود درباره آتنا فرقدانی می نویسد: « آتنا فرقدانی دختری لطیف و هنرمند و تُرد و شکننده و سر به زیر و درسخوان بود. ماموران اما با شلتاق ها و عربده های اسلامی خود او را به کله شقی وا داشتند. او اکنون توفانی است. سیل است. ویرانگر است. آتنای ترد و شکننده، امروز بمب اتمی از وزن شصت کیلویی اش برساخته و تا آن را بر دم و دستگاه اسلامی این نظام جفا پیشه ننشاند، از پای نمی ایستد!».
محمد نوری زاد نه تنها در فضای مجازی بلکه در دیدارهای مستقیم خود با آتنا فرقدانی او را ترغیب به انجام اقدامات غیرقانونی می کند، اگرچه آتش تند آتنا فرقدانی برای تبدیل شدن به نسرین ستوده ی دیگر و مورد توجه قرار گرفتن از سوی محافل غربی از جمله دلایلی است که او به مشورت های دوستان خود عمل می نماید.
فرقدانی کیست؟
آتنا فرقدانی آنچنان که گفته می شود فارغ التحصیل رشته هنر از دانشگاه الزهرا(س) است؛ حوادث پس از انتخابات سال 1388 سرآغاز جبهه گیری معاندانه او شد، چنانکه او پس از حوادث تلخ انتخابات 1388 به دیدار با خانواده های کشته شدگان می رود و بعدها علیه مقام ها و سران کشور مطالب مختلف منتشر می کند.
او به سبب اقدامات مجرمانه ای که انجام داد توسط ماموران انتظامی بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت و سرانجام به حکم دادگاه عالی برای تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد.
بنابر اخبار رسانه های ضدانقلاب، آتنا فرقدانی در مهرماه 1393 با غنچه قوامی هم سلول می شود، آنها برای رهایی از زندان اوین و البته رسانیدن صدای خود به گوش رسانه های ماهواره ای در خارج از کشور دست به اعتصاب غذا می زنند. آتنا فرقدانی سرانجام به قید وثیقه آزاد می شود.
آتش تند آتنا فرقدانی برای تبدیل شدن به یک چهره رسانه ی و محبوبیت در محافل سیاسی باعث شد که او حتی پس از رهایی از زندان [به طور موقت] با رسانه های معاند و وابسته به جریان سبز [سایت جرس] مصاحبه کند و به سیاه نمایی بپردازد! در این بین دوستان و آشنایان نزدیک به آتنا فرقدانی [محمد نوری زاد، نسرین ستوده، محمد ملکی و ...] به او توصیه می نمایند که علیه آنچه که بر او در زندان گذشته افشاگری نماید تا حق دیگر زندانیان بیش از این پایمال نشود!
نحوه ارتباط فرقدانی با بهائیت
«فرقدانی» یکی از پادوهای فتنه 88 است که بواسطه دوستی پدرش با برخی خانوادههای بهائی کمکم به عنصر تبلیغی بهائیت در کشور بدل شد.
پس از شناسایی و دستگیری وی عناصر ضدانقلاب تلاش کردند تا چند کاریکاتور و مطلب درج شده در صفحه فیس بوک آتنا را عامل دستگیری وی نشان دهند، حال آنکه حقیقت با آنچه رسانههای ضدانقلاب میگفتند کاملا متفاوت بود.
خیز نرم «آتنا فرقدانی» به سمت بهائیت با همان روش مرسوم بهائیان یعنی دوستی خانوادگی آغاز شد.
پدر آتنا به دلیل روابط کاری با برخی از عناصر بهائیت آشنا میشود و سپس با تمایل طرفین این رابطه کاری به رفت و آمد خانوادگی گسترش پیدا میکند. پس از عمیق شدن دوستی خانوادگی، آتنا به دعوت دختر یکی از همکاران بهائی پدر به جلسات هفتگی و منظم با مریدان فرقه ضاله بهائیت میرود و در همین محافل زمینه جذب آتنا فراهم میشود.
فرقدانی ادعا میکند که یک دختر شیعه و به شدت علاقهمند به اسلام است اما از سال 89 تاکنون طیفی از فعالیتهای تبلیغی را برای بهائیان انجام داده است که خود لیدرهای فرقه هم از انجام آن عاجز هستند. برای مثال در جایی اظهار میکند که من به دلیل دوستی خانوادگی تمام مراسمهای فرقه را از طریق پیامک برای دوستانم اطلاعرسانی میکردم. جالب آنجاست که فرقدانی پس از مدت کوتاهی به عنصر واسط بین حلقه فمنیستی اطراف نوری زاد و بهائیان نیز تبدیل میشود.
شیب فعالیت هنجارشکنانه آتنا پس از عضویت در تشکیلات بهائیت و رابطه با نوری زاد تندتر میشود تا جایی که وی به پای ثابت تجمعات و فراخوانهای غیرقانونی سالهای 89، 92 و 93 تبدیل میشود. وی به همراه دیگر اعضای بهائی پس از برگزاری جلسات هماهنگی و برنامهریزی در تعدادی از تجمعات غیرقانونی حضور پیدا میکند.
فرقدانی تا جایی پیش میرود که هنر نقاشی خود را کاملا در خدمت اهداف سیاسی فرقه درمیآورد و با انتشار کاریکاتورهای ضدحاکمیت در راستای اصول براندازانه بهائیان قدم برمیدارد. آتنا که دوستانش او را با نام «آتی بادبادک» میشناسند زمانی در خط ضدانقلاب قدم برمیدارد و زمانی دیگر پیگیر اهداف فرقه بهائیت میشود.
افراد چشم و گوش بسته سیاسی مانند فرقدانی زمانی که وارد تشکیلات ضدانقلاب میشوند گمان میکنند که در راه آزادی مردم قدم برمیدارند اما پس از مدتی طولانی از ماهیت اقدامات خود باخبر میشوند. فرو رفتن درمنجلاب مفاسد گروهکها و وابستگی به آنها مانع از پذیرش حقیقت توسط این افراد میشود و آنها نیز شرط حیات و بقای خود را در ادامه خدمت به این فرقهها میدانند.