این مذاکرات که با اجازه صریح مقام معظم رهبری آغاز شد متن و حواشی گوناگون و پررنگی را به دنبال داشته است.یکی از نکات مهم در این ماجرا، مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم با شیطان بزرگ،آمریکا می باشد.آمریکا که به شدت اهل فریب و دروغ و نقض عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح بوده است و نمونه بارز آن در قضیه بیانیه لوزان رخ داد.آنجایی که بعد از اتمام مذاکرات کاخ سفید بیانیه ای را تحت عنوان فکت شیت منتشر کرد که در اغلب موارد خلاف واقع بود بدین معنی که روایت شان از مذاکرات اخیر،مخدوش و غلط بود.
فارغ از این مسائل مذاکرات ادامه خواهد یافت و تا چندی دیگر به گفته مسئولین به سرانجام خواهد رسید.جمهوری اسلامی ایران صلح طلبی و آمادگی خود را برای حل معضلات به جهانیان ثابت کرده است و اکنون این،طرف مقابل است که با فریب و نیرنگ به مانند انتشار فکت شیت،نخواهد گذاشت مذاکرات به سرانجام مطلوب نزدیک شود و بحث اصلی نیز اتفاقاً همین جاست.در نوع نگاه رابطه با غرب.
نوع نگاه اول غرب و آمریکا را فریب کار می داند و به مکاری آمریکا اطمینان دارد و به مذاکرات به مثابه معبری می نگرد که فریب کاری آمریکا را به جهانیان ثابت کند.نوع نگاه دوم غرب و آمریکا را همه جامعه بین المللی می بیند که اهتمام لازم را برای حل مشکلات جهان دارند و با دلسوزی به نقایص بشریت چشم دوخته اند و می توان با مذاکره و تعامل سازنده با آنان معضلات جهانی را رفع نمود.
اینکه با کفر و شرک جهانی مذاکره کنی و خواهان اخذ امان نامه رفع تحریم از علمداران خباثت جهانی باشی و در آخر هم ،مکرر مورد فریب و خدعه واقع شوی خود بزرگترین دستاورد مذاکرات است.اینکه به خودت ثابت می شود که غرب قابل اعتماد نیست.غرب و خصوصاً آمریکا اصلاً مذاکره پذیر نیستند.مردم که همیشه در سرما و گرما به نظام اعتماد داشته اند.ای مرد امیدوارم به تو نیز ثابت شود که مذاکره منتهی به نتیجه مطلوب با غرب و آمریکا خیالی بیش نیست.آری تاریخ به احترام تو خواهد ایستاد که با اصرار بر مذاکره خدعه و مکر طرف مقابل را بار دیگر به همگان ثابت کردی.