براساس گزارشی که توسط استوارت کوهل و استفان گلیک در مورد پنجه عقاب منتشر شده، طراحی این عملیات به شدت دچار نقص های عمده و جدی بوده است. در این گزارش، توانایی و قدرت ناکافی هلیکوپتر های RH-53 و نیز مجهز نبودن آنها به فیلترهای مناسب زیر سوال رفته و اعلام شده است که نقشه این عملیات می باید با استفاده از هلیکوپترهای CH-53E به اجرا در می آمد.
خبرنامه دانشجویان ایران: حادثه تررویستی حمله نیروی ویژه دلتافورس آمریکا برای آزادسازی جاسوس های آمریکایی، بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی و دلیلی بر اصرار جمهوری اسلامی بر وجود سیاست استکباری و ظالمانه در دولت آمریکاست. از سوی دیگر این حادثه و جلوگیری از نشر اطلاعات سری آن توسط باند رئیس جمهور وقت، نشانه روشنی از وجود نیروهای آمریکایی با شناسنامه های ایرانی در بدنه دولت در عالی ترین سطح خود بود.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ عملیات پنجه عقاب (Eagle Claw) در نیمه شب 5 اردیبهشت 59 در صحرای طبس آغاز شد. در همان ابتدای عملیات، یکی از هلیکوپترها به دلیل اشکال فنی، پس از 40 مایل پرواز در خاک ایران، مجبور شد به ناو هواپیمابر برنیمیتز که در دریای عمان مستقر بود، بازگردد. هلی کوپتر دوم نیز باز هم به دلیل اشکال فنی، در محلی نزدیک کرمان فرود آمد. شش هلیکوپتر باقیمانده در محل مورد نظر در صحرای طبس فرود آمدند. اما یکی از آن ها پس از سوخت گیری در حالی که از زمین بلند می شد با بدنه یکی از هواپیماهای سی 130 برخورد کرد و انفجار عظیمی رخ داد که به کشته شدن تعدادی از کماندوها منجر شد.
با بروز این حادثه، عملیات نجات جاسوس های آمریکایی متوقف شد و دلتافورس، اجساد 9 تن از نیروهای خود را رها کرده و ایران را ترک کرد. اما انتشار اطلاعیه کاخ سفید پس از شکست پنجه عقاب منجر شد که دولت بنی صدر برای از بین بردن نشانه های سری در این حادثه دست به کار شود. کاخ سفید اعلام کرد: «آمریکا در عملیاتی در صحرای طبس جهت آزادی جان گروگان های اسیر در ایران با شکست رو به رو شد و اسناد سری و مهمی در درون هلیکوپترها به جای مانده است».
پس از مدت کوتاهی از پخش این اعلامیه از جانب کاخ سفید، بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا دستور داد تا لاشه هلیکوپترهای به جای مانده از عملیات بمباران شود و این کار در سه نوبت ساعت 6:30 عصر جمعه 5 اردیبهشت، ساعت 10:30 شب و ساعت 7 صبح شنبه 6 اردیبهشت انجام گرفت.
با بمباران هلیکوپترهای آمریکایی به فرمان بنی صدر، محمد منتظر قائم، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد، که در منطقه از هلیکوپترها محافظت می کرد، به شهادت رسید و سه پاسدار دیگر به نام های عباس سامعی، محمدعلی درستکار و محمدرضا لاوری نیز به شدت زخمی شدند.
بنی صدر علت این اقدام را در گفتگو با روزنامه کیهان7 اردیبهشت 59 چنین بیان می کند: «به چند دلیل این کار می بایست صورت می گرفت. اولا رادارهای ما را مستشاران آمریکایی که در زمان رژیم شاه در ایران بودند، کار گذاشته اند. بنابراین تکنیک آن کاملا برای آنها روشن است، در نتیجه می دانند چگونه از مرزها بگذرند که رادارها نتوانند آنها را شناسایی کنند. ثانیا هواپیماهای ما نیز از نوع آمریکایی هستند و آمریکا به هر حال به تکنیک و اسرار آنها آشنایی دارد و از آنجا که احتمال زیادی برای اقدام عملیاتی برای از بین بردن هلیکوپترها از جانب آمریکا با پوشش هوایی خود می رفت، دستور این عملیات داده شد. این عمل برای این بود که هلیکوپترها از کار بیفتند و نتوانند از کشور خارج شوند».
ادعای بنی صدر کاملا از روی دست پاچگی و غیر مستند بود. براساس اسناد موجود، در زمان عملیات پدافند هوایی، تهران به دلیل جا به جایی خاموش بود و پس از عملیات نیز بنی صدر به هیچ وجه به تیم منتظر قائم که به طور کامل اداره منطقه را بر عهده داشت اجازه بررسی و استفاده از اسناد موجود را نداد. سرعت عمل بنی صدر که بلافاصله در کمتر از یک ساعت از اعلام رسمی کاخ سفید فانتوم های نیروی هوایی را برای امحای آثار به جا مانده از پنجه عقاب ارسال نمود به روشنی اثبات می کرد که مدارک موجود در سیستم های اطلاعاتی هلیکوپترهای به جا مانده و نقشه های عملیات می تواند نقش عوامل داخلی در همراهی با عملیات را به دست نیروهای جمهوری اسلامی بدهد.
شهید آیت الله صدوقی در آن زمان با تاکید بر این نکات می گوید: «شهادت «محمد منتظر قائم» یک امر ساده ای نبود. به دست دشمن –آمریکا- هم شهید نشده، چون ایمان دارم شخصا به این که در این توطئه طبس، بعضی از خائنین کشور هم شرکت داشتند. مخصوصا «باقری» - فرمانده نیروی هوایی جمهوری اسلامی در زمان تجاوز آمریکا - بود که از دوستان شنیدم که این باقری مردی در راه انقلاب نیست، مخالف انقلاب است. دشمن جمهوری اسلامی است. در هر حال خیانت باقری و عده دیگری از هموطنان ما، که با انقلاب دشمن بودند، دخیل بود، در این توطئه آمریکا. محمد منتظر در آن موقع در یکی از این هواپیماها یا هلیکوپترها رفته بود و کاوش کرد و مقداری از این چیزی که باید به دست بیاورد به دست آورد. آن موقع با راکت، هواپیماهای مرتب و منظم - سالم و به جا مانده - را نابود کردند. برای اینکه اسراری که در آن هواپیماها بود کشف نشود و معلوم نگردد که خیانتکار چه کسی است و چه کسانی بودند. محمد منتظر که بعضی از اسرار را به دست آورده بود، به وسیله راکت قطعه قطعه کردند. برای این که روشن نشود که چه اشخاصی در این غائله و در این توطئه شرکت داشتند؟»
رسانه های آمریکایی نیز مرتب بر وجود اسناد و مدارک بسیار مهم در تجهیزات باقی مانده در طبس تاکید داشته اند و در تمام گزارشاتی که رسانه های آمریکایی از آن زمان تاکنون منتشر نموده اند همواره بر وجود این اسناد تاکید شده است. علاوه بر این، نکته قابل تامل دیگری نیز در گزارش های تحلیل گران آمریکایی به چشم می خورد که در صورت صحت آنها می توان اذعان کرد طوفان شن تنها یکی از امدادهای غیبی الهی برای مقابله با این توطئه سرنوشت ساز بوده است.
همان طور که امام(ره) شن ها را مامورهای الهی معرفی کردند، در مرحله ای قبل تر از ورود دلتافورس به ایران نیز براساس قاعده امداد غیبی، طراحان عملیات نتوانستند برآورد درستی از موقعیت منطقه و امکانات خود به عمل آورند و از این رو تجهیزات آنها در مقابله با شرایط طبیعی پاسخگو نبود.
براساس گزارشی که توسط استوارت کوهل و استفان گلیک در مورد پنجه عقاب منتشر شده، طراحی این عملیات به شدت دچار نقص های عمده و جدی بوده است. در این گزارش، توانایی و قدرت ناکافی هلیکوپتر های RH-53 و نیز مجهز نبودن آنها به فیلترهای مناسب زیر سوال رفته و اعلام شده است که نقشه این عملیات می باید با استفاده از هلیکوپترهای CH-53E به اجرا در می آمد.
زیرا این هلیکوپترها علاوه بر قدرت و توان مانور بیشتر، مجهز به فیلترهای پرقدرت در برابر طوفان های شنی هستند. علاوه بر این، بر اساس این گزارش، میزان انعطاف پذیری و محاسبه متغیرهای غیرقابل پیش بینی هم در عملیات پنجه عقاب به درستی دیده نشده بود.
* گزارش از علی احمدپور