تاریخ انتشار: پنجشنبه 1394/02/10 - 10:50
کد خبر: 165239

بحران جمعیت، جنگ تمام عیار؛

تلاشها برای ریشه کن کردن ایرانی

تلاشها برای ریشه کن کردن ایرانی

چه رخ داد که غرب، برای جهان نسخه منحوس تنظیم خانواده را پیچید. برای فهم این قضیه می بایست به واقعه اجتماعی بزرگی که در اوایل نیمه دوم قرن بیستم از آمریکا شروع شد و مانند طوفانی مخرب تمام کشورهای صنعتی را درنوردید، اشاره کرد و آن نیست مگر فاجعه انقلاب جنسی.

خبرنامه دانشجویان ایران: چه رخ داد که غرب، برای جهان نسخه منحوس تنظیم خانواده را پیچید. برای فهم این قضیه می بایست به واقعه اجتماعی بزرگی که در اوایل نیمه دوم قرن بیستم از آمریکا شروع شد و مانند طوفانی مخرب تمام کشورهای صنعتی را درنوردید، اشاره کرد و آن نیست مگر فاجعه انقلاب جنسی.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پیش از وقوع این رویداد اجتماعی، در جامعه آمریکا خبری از فساد و بی بندوباری‌های سازمان یافته و گسترده نبود و وضع خانواده آمریکایی در خیلی از جهات شبیه به یک خانواده ی شرقی بود. یکی از نویسندگان آمریکایی جامعه ی پیش از انقلاب جنسی در آمریکا را اینگونه توصیف می کند: "در سال ۱۹۵۷، نود درصد مردم آمریکا اعتقاد داشتند فردی که از ازدواج سر باز می‌زند، یا مریض و روان رنجور یا بی‌بند و بار است. بیش از نیمی از زنان آمریکا در اواسط ۲۰ سالگی، متأهل بودند؛ مردم به حال زنانی که تا ۲۵ سالگی ازدواج نکرده بودند، تأسف می‌خوردند. در سالی که رئیس‌جمهوری، جان اف کندی اعلام کرد آمریکا، انسان را به کره ماه خواهد فرستاد (1962)، بیشتر زنان جوان آمریکا آرزو داشتند در ۲۱ سالگی ازدواج کنند، از کار انصراف دهند و ۴ فرزند داشته باشند" اما به راستی چه اتفاقی می افتد که خانواده و اخلاق جنسی در آمریکا به وضع فعلی در می آید؟

ماجرا از این قرار است که در حوالی سال ۱۹۴۸، بنیاد راکفلر از تحقیقات یک حشره شناس آمریکایی به نام آلفرد کینزی که بعدها پدر انقلاب جنسی نامیده شد، حمایت کرد. کینزی که خود یک بیمار جنسی بود، از طریق نگارش دو کتاب توانست زمینه ی تئوریک فروپاشی خانواده ی آمریکایی را فراهم کند. تحقیقات وی مقدمات تغییر قوانین مرتبط با جرائم جنسی را فراهم آورد و پایه ای شد برای آموزش جنسی کودکان و جوانان غربی. وی در این دو کتاب از طریق آمارسازی های عجیب، بی اخلاقی ها و بیماری های جنسی از جمله خیانت و همجنسگرایی را شایع و عادی جلوه داد. کینزی در یکی از سخنرانی‌هایش که به پشتیبانی فدراسیون تنظیم خانواده (Planned Parenthood) برگزار شده بود، مدعی شد که ۹۵ درصد زنان باردار، مجرد هستند! پژوهش های وی تا حدی مغرضانه است که در کتاب ۸۲۴ صفحه‌ای اش در مورد مسائل جنسی در زنان، حتی یک بار هم به واژه‌ی مادری اشاره نشده است.

البته در مسیر نابودی خانواده در آمریکا، دو تسهیلگر عمده نیز به کمک برخی از سرمایه داران و دانشمندان غیرمتعهد آمدند؛ فعالیت جریان های فمینیستی و همچنین اختراع و تولید انبوه قرص های ممانعت از بارداری. بنا به تحلیل جامعه شناسان غربی، این قرص ها کمک کردند که زنان آمریکایی بتوانند بدون اندیشیدن به عواقب رفتارهای جنسی خود از جمله ابتلا به بارداری غیرمشروع، به رفتارهای جنسی غیراخلاقی بپردازند. در غرب، به تولید انبوه وسایل ضدبارداری، انقلاب وسایل ممانعت از بارداری (Contraceptive Revolution) می گویند که کمک بسیاری به فروپاشی خانواده در غرب کرده است.

نهایتا با تدارک تمهیدات لازم توسط سرمایه داران مطرح، انقلاب جنسی در آمریکا به ثمر رسید و این جامعه دچار دگرگونی های اساسی در بسیاری از ارزش ها و رفتارهای اجتماعی شد.

-          زنان و مردان آمریکایی به تدریج، ازدواج را به تأخیر انداختند، فرزندان کمتری به دنیا آوردند و آمار طلاق بیشتر شد. در همان سالی که قرص ضدبارداری وارد بازار شد، بیشتر مردم آمریکا در خانواده‌های هسته‌ای زندگی می‌کردند، زوج‌های متأهل به طور متوسط، چهار فرزند داشتند و مادران در خانه می‌ماندند. در سال ۲۰۰۰ (یک نسل پس از وقوع انقلاب جنسی)، خانواده‌ها به طور متوسط، دو فرزند داشتند، از هر دو ازدواج، یکی به طلاق می‌انجامید و تقریبا یک سوم کودکان آمریکایی در خانواده تک والدینی یا با زوج‌های مجرد بزرگ و تربیت می‌شدند.

-          بیش از ۵۰ سال از شروع انقلاب جنسی می‌گذرد و اکنون هیچ فرد آمریکایی زیر ۴۰ سال، زمانی را به یاد نمی‌آورد که سکس در تلویزیون از محرمات (تابو) محسوب می‌شد، زمانی را که با هم زندگی کردن به معنی ازدواج بود و زمانی که تقریبا همه‌ی بچه‌ها با هر دو والدینشان زندگی می‌کردند. واقعیت این است که این انقلاب یک بلا بوده است. پیش از آن که در دهه‌ی ۱۹۵۰ آداب و رسوم جنسی آمریکاییان ولنگار شود، تنها دو بیماری‌ مقاربتی در ایالات متحده گزارش می‌شد. امروزه بیش از ۲۴ گونه بیماری مقاربتی در آمریکا وجود دارد.

-          سالیانه19میلیون مورد جدید از ابتلاء به بیماری‌های مقاربتی در آمریکا ثبت می شود که سیستم بهداشت آمریکا باید برای درمان آن هزینه‌ای در حدود17 میلیارد دلاررا متحمل شود. اکنون به لطف انقلاب جنسی بیش از نیمی از کودکان آمریکایی که از مادران زیر سی سال متولد می‌شوند، نامشروع‌اند و تعداد نوزادانی که سالانه در آمریکا به واسطه عمل سقط جنین کشته می‌شوند،یک میلیون نفر می باشد، که تقریبا برابر باکل تلفات ایالات متحده در تمامی جنگ‌هایش در طول تاریخ چند صد ساله خود است؛ جالب این که 86 درصدعمل‌های سقط جنین در آمریکا بی‌دلیل و صرفا به خاطر مصلحت جویی و راحت‌طلبی صورت می‌گیرد.

وقوع انقلاب جنسی فاجعه ی جمعیت شناختی بزرگی را نیز برای آمریکا به ارمغان آورد و باعث شد نرخ باروری در آمریکا که در سال 1958 به 3.7 فرزند رسیده بود، در سال 1976 به عدد 1.74 برسد، یعنی این فاجعه ی اجتماعی، تعداد متوسط فرزند زنان را به کمتر از نصف تقلیل داد. (این روند کاهشی، همزمان با صدور انقلاب جنسی به اروپا، با تاخیری چند ساله در اروپا نیز تکرار شد و به عنوان مثال در فرانسه نرخ باروری کل از 2.9 در سال 1964 به 1.8 در سال 1978 رسید. در آلمان نرخ باروری از 2.5 در 1967 به 1.4 در 1977 و در ایتالیا نرخ باروری از 2.7 در 1964 به 1.7 در 1980 نزول کرد)

البته آسیب رسانی نرخ باروری کم به اقتصاد یک کشور، اکنون اینقدر واضح و آشکار است که هیچ اندیشمند قابلی منکر آن نمی شود. چندی پیش روزنامه ی گاردین ضمن یادداشت جالبی با اشاره به افت نرخ باروری در آمریکا که اقتصاد این کشور را تهدید می کند، نوشت: "دلیلی که ما نیاز به نوزادان بیشتری داریم، برقرار کردن تعادل در سالخورده شدن جمعیت است. به عنوان یک حکایت هشدار دهنده‌ی خوب، به ژاپن بنگرید: در سال 2014 در ژاپن، پوشک بزرگسالان بیشتر از پوشک بچه فروش داشت! میانه ی سن ژاپنی ها 45 سال است که سالخورده شدن جمعیت این کشور را نشان می‌دهد. شاید این کشور نیز به صورتی غیر منتظره، به رکود اقتصادی باز گردد. پوشک های بچه؛ یک شاخص مهم اقتصادی هستند!!"

غرب هنگامی که خانواده و جمعیت زیاد و جوان را از دست داد، تازه به ارزش حقیقی این دو مزیت بزرگ پی برد و همین مسئله سبب شد که خانواده و جمعیت، به عنوان مولفه‌های اساسی قدرت در ادبیات اندیشمندان غربی نمود یابد. به عنوان نمونه هانتینگتون، اندیشمند معاصر آمریکایی و نظریه پرداز جنگ تمدن ها با بیان این که فساد در خانواده شامل افزایش نرخ طلاق، فرزندان نامشروع، حاملگی در سن نوجوانی و خانواده های تک والد و ... در غرب به شدت افزایش داشته می گوید: "آینده ی غرب و نفوذ آن بر جوامع دیگر تا حدود زیادی بستگی دارد به این که غرب در برخورد با این مشکلات که به برتری اخلاقی مسلمان ها و آسیایی ها منجر شده است، تا چه حد موفق باشد"

وی همچنین در مورد خطر جمعیت جوان کشورهای اسلامی سخن جالب و قابل تاملی دارد: "تمدن اسلامی ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد. رشد زاد و ولد که در اکثر کشورهای اسلامی شاهد آن هستیم، این چالش را متفاوت کرده، امروزه بیش از 20 درصد جمعیت جهان اسلام را جوانان 15 تا 25 ساله تشکیل داده اند"

سرمایه داران و اندیشمندان غربی که زمانی برای به یوغ کشیدن زنان جامعه و تامین منافع کوتاه مدت خود، طرح نابودی خانواده در آمریکا را ریخته بودند، با مشاهده‌ی عواقب سوء این ندانم کاری، به دنبال پیاده کردن تجارب مرگبار خود در عرصه ی بین المللی رفتند، تا مگر انقلاب جنسی را در جهان همه گیر کنند. اینجا بود که کلیدواژه‌ی حقوق زن بیش از پیش برای ترویج افکار منحط فمینیستی و ایجاد فضای دوگانگی و رقابت بین همسران، به میدان کشیده شد و تنظیم خانواده یا همان باروری سالم، برای کاهش جمعیت و بسط فساد در دنیا مورد تاکید مجامع متعدد بین المللی قرار گرفت.

زمانی کمیته کار و منابع انسانی سنای امریکا اعلام کرده بود "در بین سال های 1981-1971، ایالت هایی که بیشترین بودجه را صرف وسایل تنظیم خانواده کرده بودند، بیشترین افزایش موالید نامشروع و سقط جنین را داشتند" همین مسئله که وسایل ممانعت از بارداری با القای فرهنگ تنظیم خانواده، منجر به افزایش آمار سقط جنین می شوند، نمونه ای از تجارب آمریکایی بود که در ایران نیز پیاده شد. متاسفانه فرهنگ تنظیم خانواده از طریق کم ارزش نشان دادن وجود نوزاد، دامن زدن به خودخواهی های افراد و همچنین القای بی بندوباری، منجر به ترویج جنایت بزرگ سقط جنین در کشور ما شد تا جایی که در فاصله ی سال های 1377 تا 1392 با وجود آن که پوشش وسایل ممانعت از بارداری در کشور بیشتر شد، آمار سقط غیرقانونی قریب به سه برابر شد!

در مجموع به نظر می‌رسد غرب برای کاستن از قدرت روزافزون جمهوری اسلامی، سالیان درازی است که سعی در تدارک انقلاب جنسی برای ایرانیان دارد و در این راستا جنگی تمام عیار علیه خانواده و جمعیت جوان را راهبری می کند. از شواهد جالب این تحلیل، ابراز خرسندی آشکار غربی ها در مورد برخی از وقایع ناگوار اجتماعی در کشور است که غرب را به ادامه ی قدرتمندانه تر این پروژه در کشور حریص کرده است.

افشین شاهی -مدیر مرکز مطالعات اسلام سیاسی در دانشگاه بردفورد انگلیس- در مقاله ای که در مجله تحلیلی «سیاست خارجی» (Foreign Policy) منتشر کرده می نویسد: "کاهش میزان زادوولد در ایران، نشان دهنده ی پذیرش همگانی وسایل پیشگیری از بارداری و سایر اشکال تنظیم خانواده و هم‌چنین زوال نقش سنتی خانواده است. بر اساس آمارهای رسمی، ۴۰ درصد بزرگسالانی که به سن ازدواج رسیده‌اند، اکنون مجرد هستند و همزمان آمار طلاق سر به ‌فلک کشیده و از ۵۰۰۰۰ مورد طلاق ثبت‌شده در سال ۲۰۰۰ به ۱۵۰۰۰۰ در سال ۲۰۱۰ رسیده؛ یعنی سه ‌برابر رشد داشته است" وی در نهایت بر اساس این داده ها ادعا می کند که: "انقلاب جنسی ایران، رمق حکومت مذهبی را گرفته و آن را از تاب و توان انداخته است" و این جمله ی کلیدی، همان آرزوی غرب است که برای رسیدن به آن، از هیچگونه دسیسه ای، دریغ نکرده است.

برای روشن تر شدن این موضوع، مواجه شدن با چراهایی که این روز ها مورد سوال محققین عرصه خانواده در کشورمان نیز هست، می‌تواند فضا را ملموس تر کند؛

-          به چه دلیل کشورهای غربی به دنبال تشویق خانواده هایشان برای فرزندآوری بیشتر رفتند و سیل مهاجرین را از کشورهای مختلف دنیا پذیرفتند ولی همزمان با آن، از طریق تشویق و فشار، تنظیم خانواده را به کشورهای در حال توسعه تحمیل نمودند؟

-          چرا پس از وقوع انقلاب جنسی در غرب، زنا، همجنسبازی، سقط جنین و تنظیم خانواده از حقوق بشر شمرده شد؟

-          چرا ازدواج و فرزندآوری قبل از بیست سالگی خلاف حقوق بشر به حساب آمد؟

-          چرا بلافاصله پس از جنگ تحمیلی، دکتر نفیس صدیق -معاون دبیرکل سازمان ملل و رئیس وقت صندوق جمعیت- به ایران آمد تا ایران را به کاهش جمعیت دعوت کند؟

-          چرا در سال 1375، رئیس کمیته رفع تبعیض علیه زنان به ایران آمد و مصرانه از مسئولین کشور خواست که به این کنوانسیون ملحق شوند؟

-          چرا اکنون سازمان انگلیسی ساز عفو بین الملل، طرح های مجلس شورای اسلامی برای افزایش جمعیت (که نه به دارند و نه به بار) را محکوم می کند و بر خلاف حقوق زنان ایرانی می داند؟

-          چرا این سازمان نگران افزایش جمعیت و کاهش آمار طلاق در ایران است؟

-          چرا خانم میشله باچلت -معاون سابق دبیرکل و دبیر اجرایی نهاد زنان سازمان ملل- از تعطیلی طرح تنظیم خانواده در ایران ابراز نگرانی کرده و در مورد عواقب پیگیری طرح های افزایش جمعیت به وزیر سابق بهداشت -خانم دکتر وحید دستجردی- هشدار می دهد؟ (تاریخ دیدار 05/07/1391)

-          چرا پیتر مک دونالد -رئیس اتحادیه بین المللی مطالعات علمی جمعیت- به ایران سفر می کند و در جلسه ای با نمایندگان مجلس به راهنمایی ایشان می پردازد؟!

-          چرا در سال گذشته قریب به ده نفر از مسئولین و دانشمندان مطرح جمعیتی دنیا به ایران سفر کرده اند تا ایران را از پیگیری افزایش جمعیت منصرف کنند؟

-          چرا در سال 2012، سازمان ملل در آمار نرخ باروری کشور دستکاری کرده، آن را افزایش می دهد و با دستاویز قرار دادن آمار جعلی مزبور، پیش‌بینی‌های جمعیتی سال 2010 را مورد بازنگری قرار می دهد؟

-          چرا صندوق جمعیت سازمان ملل طرح خسارت زای تنظیم خانواده در ایران را موفق ارزیابی می کند و به سه نفر از پیشبرندگان طرح مزبور جایزه ی جهانی جمعیت را اهدا می کند؟

-          چرا این صندوق از طریق قرارداد غیرقانونی با معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به دنبال جمع آوری بانک‌های اطلاعاتی مرتبط با جمعیت و خانواده در ایران است؟ هزینه ی سرسام آور بیش از 150 شبکه ی ماهواره ای فارسی زبان، که عمدتا پیگیر نابودی خانواده ی ایرانی هستند، را چه کسانی تامین می کنند؟ وقوع انقلاب جنسی در ایران چه خیری برای غرب دارد که هرازگاهی، مطرح ترین رسانه های غربی از این آرزو سخن می رانند؟ و ...

 بی شک آنان که از ارائه ی آموزش جنسی در مدارس به بهانه ی مبارزه با ایدز سخن می گویند، کسانی که در مورد روابط نامشروع آمارهای عجیب و غریب داده، سیاه نمایی کرده، به عادی سازی این امور می پردازند (برای نمونه به گزارش 19/03/1393 مرکز پژوهش های مجلس مراجعه کنید)، کسانی که به فرهنگ ضمیمه ی وسایل ممانعت از بارداری توجه نمی کنند و همچنان می خواهند به شیوع گسترده تر این وسایل کمک کنند، کسانی که افکار منحط فمینیستی را ترویج می‌کنند و در قالب ترویج برابری جنسیتی به تخریب و تخفیف نقش والای مادری و همسری می‌پردازند، آنان که لزوم ازدواج جوانان در سنین پایین را نفی می‌کنند، کسانی که مسئله حجاب و عفاف را کوچک می‌شمارند، مسئولینی که دغدغه رعایت حیا و اخلاق در فضای مجازی را ندارند، همه و همه، خواسته یا ناخواسته به غرب کمک می‌رسانند تا خانواده ایرانی و جمعیت جوان کشورمان را نابود کند.

 

منبع:: دو تا کافی نیست

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
دوست شما
1394/02/10 - 18:03

خیلی مقاله ی خوبی بود. خدا ان شالله مادر بچه ها را پیدا کند. دو تا که سهل، چهارتا هم کافی نیست
تورهای مسافرتی آفری
واکنش متفات معاون وزیر ورزش به گشت‌ ارشاد +عکس
دستور رئیس قوه قضاییه برای تحکیم آرامش
واکنش چین به عضویت فلسطین در سازمان ملل
دریافت ۱۰۰ هزار تتر برای فروش سوالات کنکور
هشدار به اسرائیل: خطا کردید و زلزله شد
هشدار نارنجی طغیان رودخانه‌ها در ۳ استان
طرح حمله اسرائیل علیه ایران اینگونه تصویب شد
معاون رئیس جمهور اسبق درگذشت +جزئیات
آقای بهجت می‌گفت این ذکر کیمیاست +فیلم
پژمان درستکار برترین مربی سال کشتی آسیا شد
حملات فسفری صهیونیست‌ها به جنوب لبنان +فیلم
قطار ملی ساخت ایران به‌زودی وارد مترو خواهد شد
وضعیت آخرالزمانی خیابان‌های دبی بعد از سیل +فیلم
سفر رئیس جمهور به استان سمنان
بن گویر خواستار اعدام زندانیان فلسطینی شد
ماجرای بامزه رحیم پور از تحقیر آمریکا +فیلم
شلیک پرسپولیس به ۳‌هدف با یک تیر!
برخورد محترمانه پلیس با یک خانم +فیلم
گریه شرور دو ریالی در لحظه دستگیری +فیلم
درخواست روسیه از شورای امنیت برای بررسی فوری تحریم اسرائیل
هشدار جدید آمریکایی‌ها به اسرائیل
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top