به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، شاید بتوان سکوت و بی تحرکی روحانیت در سده اخیر را یکی از انگیزه های حضرت امام برای شکل دهی قیام و نهضتی برای تشکیل حکومت اسلامی دانست. مجادله و بحث ها و نامه نگاری های امام با آیت الله کاشانی، آیت الله میلانی، آیت الله شریعتمداری و یکی از جدی ترین آنها با آیت الله حکیم، را می توان مبنای تفاوت نگام امام با بخشی از روحانیون سنتی دانست.
اسلام سیاسی و نوع نگاه متفاوت اما به موضوع قیام برای تشکیل حکومت را می توان به وضوح در مکالمه امام و آیت الله حکیم دید.
امام در توضیح شرایط لازم برای قیام به آیت الله حکیم می گوید: عملیات ضد دینی دو جور است: یکی مثل رضاخان بیدینی میکرد و میگفت: من میکنم و نسبت به شرع نمیداد، البته موضوع اقدام علیه او از باب نهی از منکر بود ولی شاه فعلی هر عملی ضد قرآن و مذهب میکند و میگوید: از دین است. نظر قرآن چنین است، من از قرآن کریم میگویم، این بدعت عظیم که بر اساس دیانت لطمه وارد میکند قابل تحمل نیست، باید جانبازی کرد، بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد عدهای از علمای شیعه قیام کردند و دستههایی از آنها کشته شدند.
آیت الله حکیم(ره) در پاسخ می گوید: تاریخ چه فایدهای دارد باید اثر داشته باشد.
امام خمینی(ره) پاسخ می دهد: چطور فایده ندارد؟ مگر قیام حسین بن علی (ع) به تاریخ خدمت مؤثری نکرد؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت میگیریم؟
آیت الله حکیم(ره): شما جواب خدا را در این خون ریزی چه می دهید؟
امام خمینی (ره): امام حسین (علیه السلام) که قیام کرد و خود و عده ای شهید شدند برای چه بود؟ برای حفظ اسلام بود. پس باید این اعتراض را هم به او بنماییم.
در این بین آیت الله حکیم(ره) عصبانی شده و با عصبانیت فرمودند: ای آقا! شما خود را با امام حسین قیاس می کنید؟ امام حسین(علیه السلام) امام مفترض الطاعه و عالم و مأمور از جانب خداوند بود. شما چرا امام حسن (علیه السلام) را نمی گویید. هر کاری که می خواهید بکنید و هر خونی که می خواهید ریخته شود امام حسین(علیه السلام) را در میان می آورید. ریختن یک قطره خون بی گناه در نزد خداوند مسئولیت عظیم دارد.
امام خمینی(ره): اگر امام حسن (ع) هم به اندازه شما مرید داشت قیام میکرد. در اول امر قیام کرد دید مریدها فروخته شدهاند، لذا فتح نکرد، اما شما در تمام ممالک اسلامی مقلد و مرید دارید.
آیت الله حکیم(ره): من که نمیبینم کسی را داشته باشم که اگر اقدامی کردیم تبعیت نماید.
امام خمینی(ره): شما اقدام کنید و قیام نمایید، من اولین کسی خواهم بود که از شما تبعیت خواهم کرد.
نوشته شده آیت الله حکیم لبخند می زند و سکوت می کند. امام بلند می شود و از منزل آیت الله حکیم خارج میشود.
نمونه این مباحثات و مجادله ها را از امام با شخصیتهای برجسته دیگر در تاریخ معاصر شاهد بوده ایم. امام پس از کناره گیری آیت الله خوانساری از مبارزات در پیامی می گوید: ما به فتوای شما قیام کردیم، چرا عقب کشیدید؟!
همچنین ایشان پس از تاسیس دارلتبلیغ توسط آیت الله شریعتمداری با ایشان مجادله کرده و نقل به مضمون گفته بودند که اگر این دارلتبلیغ با انقلاب و فعالیت انقلابی مخالفت کند و طلاب را جذب امور بی فایده بکند به طور جدی برخورد خواهند کرد.
منش و شیوه امام در مبارزه برای تشکیل حکومت در زمان غیبت شاید جدی تر از همه علمای شیعه در طول 1400 سال گذشته بی سابقه باشد. بنیانگذاری یک جمهوری اسلامی که با احکام شرع مقدس شیعه بتواند مدعی زمامداری جامعه باشد اگرچه براساس بسیاری از علمای سنتی و روحانیت غیرسیاسی نشدنی تلقی می شد، حالا در قالب ولایت فقیه به حکومتی 36 ساله رسیده است که بسیاری از کشورهای منطقه را نیز تحت تاثیرقرارداده است.
شاید از این منظر هنوز هم در حوزه نگاههای متفاوت تری با نگاه حضرت امام وجود دارد. برخی می گویند از آنجاییکه تحقق اسلام ناب تنها توسط امام معصوم ضمانت اجرا دارد، برخاستن علم حکومت توسط غیر معصوم در عصر غیبت صحیح نیست.
برخی که این رویکرد را پیگیری کرده اند، البته در حوزه نحوه اداره جامعه در عصر غیبت هیچ راه حل و راهکاری را ارائه نمی دهند. برخی از این نحله البته به انحراف کشیده شدند و در تفکراتی که بعدها به حجتیه معروف شد از اساس با تشکیل حکومت دینی مخالفت کردند.
امام در پاسخ به استدلالهای این جماعت می گوید: “ما اگر دستمان مىرسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعى ماست، منتها ما نمىتوانیم. این است که حضرت عالم را پر از عدالت می کند؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید”.