به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، این غزل از نظرتان میگذرد:
زمان هنوز به راهش دو چشم تر دارد
و شاخه های امیدش هنوز بر، دارد
عراق و غزه و لبنان، دمشق و سوریه
یمن که در پی هر لرزه اش، خبر دارد
قسم به خون شهیدان صعده و صنعا
که ظلمت شب ما مژده ی سحر دارد
« اشم رائحة» را رازهاست در باطن
ببیند آنکه به دل تیزی بصر دارد
سلاح جنگ به دوشش بگیرد آن سرباز
که بهر یار، هوای نثار سر دارد
یقین به عصر ظهورش بها به جانبازیست
خوشا بحال هر آنکس که این هنر دارد
و عده ای به خیال توافق و صلحند
چه غفلتی، چه خطایی خدا! بشر دارد
چه وعده ها که نمودند پیشکش اما
هنوز دشمن یاغی، هزار اگر دارد
نشسته بر لبشان خنده ی صمیمیت!
..... زمان هنوز به راهش دو چشم تر دارد