به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محمدی می نویسد: شنیده ام که احتمال دارد دوستان مذاکره کننده روز شنبه با یک متن کم و بیش نهایی شده راهی تهران شوند. واقعیت این است که می دانیم غیرممکن است بتوان با امریکا به متن مشترکی رسید که خطوط قرمز ایران در آن لحاظ شده باشد. این تنها زمانی ممکن است که استراتژی امریکا درباره ایران تغییر کرده باشد که می دانیم نکرده است. تحت این شرایط، به تهران آوردن متنی که تقریبا مطمئنیم حاوی یک «توافق بد» است یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که کسانی می خواهند هزینه اجتماعی عدم توافق و «نه» گفتن به یک توافق بد، به دوش نظام بیفتد. تیم مذاکره کننده هسته ای به اندازه کافی اختیار دارد. این تیم فقط برای بله گفتن خلق نشده است. اگر «نه» ای لازم است، باید در همان وین گفته شود و نیازی به کشاندن کار به تهران نیست مگر اینکه ...
2- آمریکا در تاریخ بعد از جنگ جهانی دوم تا بحال به کدام عهدنامه و یا توافقنامه خود عمل کرده است، زمانی که راهی دیگر و بهتر برای تحقق اهداف آن یافته است؟
3- از کجا بر شما اثبات شده است که آمریکا به دنبال حل اختلاف های خود با ایران است؟ اگر فرض را بر این بگذاریم که اساس سیاست راهبردی ایران و آمریکا با یکدیگر قابل جمع شدن نیستند، چرا باید آمریکا رویه همیشگی خود یعنی نیرنگ و استکاک را کنار بگذارد و رویه ای مسالمت آمیز در پیش بگیرد؟ آمریکا تا بحال با کدام کشوری که با او تضاد و یا حتی تفاوت استراتژیک دارد، غیر از نیرنگ و استکاک رفتار کرده است که ایران حالا دومین کشور باشد؟
4- تجربه تاریخی آمریکا در نبردهای پشت میز مذاکراه و در تهیه متنی جهت فریب حریف خود بیشتر است یا دولتمران ما؟ منظورم آنهایی هستند که حتی برای حضور فیزیکی کنار آدم های آنها غش و ضعف می کنند و تصورشان از حضور در محلی برای مذاکره با آدم های آنها، شرکت در یک جشنی است که خوب، حالا اگر همسرشان را هم همراه خودشان ببرند، شاید بد نباشد.
5- شما از مواجهه و نبرد موجودات آدمخواری مانند اینهایی که در طرف مقابل می بینی با این قبیل دولتمردان ایرانی که تصورشان این است که آمریکا می تواند با یک بمب همه سیستم دفاعی ما را از بین ببرد، چه انتظاری به غیر از یک توافق بد را می توانی داشته باشی؟
نتیجه: همه این کش و قوس ها برای پردازش رسانه ای این توافقنامه است که آنرا برای ما خوب جلوه دهند، همین. فقط همین و دیگر هیچ. آمریکا تا زمانی که مجبور نباشد تن به سازش با اهداف استراتژیک ضد خود نمی دهد. آیا شما نشانه ای از این اجبار را جایی سراغ داری؟ آنها واقعا در سوریه ، عراق ، یمن ، مصر ، بحرین و بقیه مناطق شکست خورده اند که حالا دنبال سازش با ما باشند؟ هدف اصلی آنها ایجاد آشوب و نا امنی در منطقه بود که با آن رژیم صهیونیستی را از فشار مقاومت برهانند. آیا آنها در تحقق این هدف شکست خورده اند؟ اگر جواب شما هم مانند حقیر منفی است، پس چرا باید امریکا با قراردادی سبب تقویت بنیه اقتصادی ، سیاسی ایران شود؟ منظور و هدف اصلی آمریکا از این توافقنامه کذایی نمی تواند غیر از فریب ما چیز دیگری باشد. خودمان را با خیال های واهی گول نزنیم، آمریکا شیطان بزرگ بوده ، هست و خواهد بود و تنها فقط موقعی امکان دارد که شیطان نباشد که مرده است و دیگر وجود خارجی ندارد. بله، ما در چنین دنیایی زندگی می کنیم نه در آن دنیای خیالی اشراف شمران نشین.