درست دو هفته قبل از بازگشایی سفارت انگلیس در ایران بود که کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان در گزارشی از لزوم «نفوذ اطلاعاتی» در ایران خبر داد، و درست چند روز بعد این سفارت در مراسمی «باشکوه»! بازگشایی شد.
خبرنامه دانشجویان ایران: درست دو هفته قبل از بازگشایی سفارت انگلیس در ایران بود که کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلستان در گزارشی از لزوم «نفوذ اطلاعاتی» در ایران خبر داد، و درست چند روز بعد این سفارت در مراسمی «باشکوه»! بازگشایی شد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ انگلیسیها که طی هفته های اخیر با «روی باز» دولت و با مجوز به بی بی سی روبرو شدند، اول شهریور و در مراسمی که با «ضرب و شتم» دانشجویان همراه بود سفارت خانه خود را بازگشایی کردند.
فیلیپ هاموند، وزیر خارجه انگلستان که بدون اطلاع قبلی رسانه ها وارد تهران شده بود در اولین جمله خود گفته بود: "انتخاب پرزیدنت روحانی و توافق هسته ای ماه گذشته نقاط عطف مهمی بودند. من باور دارم که ما این پتانسیل را داریم که از این هم جلوتر برویم."
این صحبتها در حالی بیان شد که چند روز قبل از بازگشایی سفارت کمیته روابط خارجی مجلس عوام انگلیس با انتشار گزارشی بر لزوم «نفوذ اطلاعاتی» در ایران خبر داد.
بر اساس این گزارش، در بخشی از این گزارش آمده است:«کمیته روابط خارجی انگلیس از تصمیم دولت در زمینه بازگشایی سفارتخانه خود در ایران استقبال میکند . این سفارتخانه پیرو برخی فعل و انفعالات در نوامبر سال 2011 بسته شد.»
در بخش دیگر نیز آمده است:« فقدان روابط دیپلماتیک مستقیم با ایران، مانع از توانایی انگلیس در شکل دهی حوادث و رویدادها، جمع آوری اطلاعات و ایجاد ارتباطات پرسنلی ضروری در مسیر روابط دیپلماتیک شدهاند. دوره طولانی مدت سکوت موجب شده تا انگلیس کمتر در ایران به چشم آید.»
نقشه نفوذ عملیاتی شد؟
بدون شک حضور بی بی سی انگلیسی در بین نمازگزاران تهرانی و استقبال دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و مراکز مهم «تصمیم گیری» انگلیس از بازگشایی این سفارت خانه تنها برای «دورهم بودن» و «جهانی شدن» نیست و همانطور که سابقه «سیاه» انگلیس نشان داده است، بدنبال اهداف دیگری همچون ماجراهای «عبرت آموز» سال 88 است.
مهدی محمدی در همین زمینه درباره اهداف حضور «رسمی» یانکی ها در ایران با «نیابتی» بودن این سفارتخانه از طرف آمریکا می نویسد: " اگر هاموند تصور میکند این یک انتخابات بوده که به حل مساله هستهای از دید غرب مدد رسانده، چرا نباید فکر کنیم مداخله در انتخاباتهای دیگر در ایران، اصلیترین هدفی است که وی و دوستانش در ماههای آینده تعقیب خواهند کرد؟ اتفاقا این منطقیترین تحلیل ممکن از وضعیت است. انگلیسیها درست در آستانه انتخابات مجلس در ایران مجددا وارد تهران شدهاند، تقریبا همه محافل غربی اتفاق نظر دارند انتخابات زمستان امسال تاثیری تعیینکننده بر آینده قدرت در ایران برجای خواهد گذاشت، جریانی که سال 88 به دلیل اقدام مشترک با طرف خارجی علیه امنیت کشور از صحنه سیاسی حذف شده بود به لطف «دولت نقطه عطف» دوباره به صحنه بازگشته است."
جالب اینجا است که هاموند امروز در مطلبی با ادعای «یادداشتی برای ایرانیان»، یک راه «اعتمادساز» بین دو طرف را ارتباط بین دانشگاهها، بازرگانان، دانشمندان، هنرمندان، و خانوادهها عنوان کرد. وی در ادامه آورده است: " این ارتباط سهم فوق العاده ای در خدمت به جامعه بریتانیا خواهد داشت."
این سوی میدان!
اما در این بین قطعا انگلیسی ها بدون «همکاران داخلی» نمی توانند برنامه های خود را جلو ببرند. این مسئله مسبوق به سابق هم هست، به طوری که در افشاگری اخیر «مایکل لدین» مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا درباره ارتباط «دولت آمریکا» با جریان اصلاح طلب در اعتشاشات سال 88 دیده می شود.
تایید این ادعا را می توان در اظهارات روز گذشته آملی لاریجانی دید، وی روز گذشته در قسمتی از اظهاراتش که کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفت، با هشداری درباره حوادث آینده در انتخابات پیشرو گفت: مساله انتخابات و سلامت آن مساله ای مهم است و از همه مهمتر اینکه افرادی دارند رنگ و لعاب عوض می کنند. برخی کسانی که در جریان فتنه 88 فتنه گر بودند و برخی از آنها محکومند حالا آمده اند لعاب و رنگ عوض کرده اند و احزابی درست می کنند و می خواهند در صحنه بیایند."
ارتباط و همکاری احزاب مطرح اصلاح طلب با آمریکایی و انگلیسیها به استناد افشاگری اخیر "لدین"، اعلام موجودیت حزب جدید التاسیس " اتحاد ملت ایران" و حضور چهرههای «مارک دار» و فعال در فتنه 88 و اظهارات اخیر «رئیس قوه قضاییه» درباره این جریان شکی را باقی نمی گذارد که انگلیسیها «ابزار» قابل اتکایی برای پیشبرد «نقشه نفوذ» خود در دور جدید «تعاملات ایران با جهان» دارد.
ورود، نفوذ و تخریب
بدون شک نفوذ در داخل یک کشور در اصطلاح سیاسی خود به معنای «تخریب» است، به طوری که به گفته یکی از تحلیلگرهای سیاسی: "«تخریب» با مقوله نفوذ پیوستگی قطعی دارد. نفوذ و رخنه دارای وجوه مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، علمی و... میباشد. در این میان رسوخ و نفوذ سیاسی نوعا دارای تاثیراتی سریعتر است و حال آنکه در وجوه فرهنگی، اقتصادی و ...، نفوذ نوعا بصورت بطئی و در طول زمان صورت میگیرد. البته هر دو نفوذ در نهایت با هدف «تغییر» دنبال میشود."
به هر حال در این روزها که قرار بود روح «برجام هسته ای» گشایشی بر اقتصاد کشور باشد، آنچیزی که بیشتر در فضای روز کشور دیده می شود، آثار سیاسی و فرهنگی آن است، اگرچه مسئولان دولتی همراه براین موضوع تکیه دارند که این رفت و آمدها در نهایت منجرب به «بازگشایی اقتصاد» کشور می شود، اما «فکت ها» خبر از «نقشه نفوذ» می دهد...