به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سعید حاجی پور در یادداشتی با آوردن حکایتی از سعدی نوشته است:
و حکایت بدین شرح است:
وزرای نوشیروان در مهمی از مصالح مملکت اندیشه همیکردند و هر یکی از ایشان دگرگونه رای همیزدند و ملک همچنین تدبیری اندیشه کرد، بزرجمهر را رای ملک اختیار آمد. وزیران در نهانش گفتند رای ملک را جه مزیّت دیدی بر فکر چندین حکیم؟ گفت به موجب آن که انجام کارها معلوم نیست و رای همگان در مشیت است که صواب آید یا خطا، پس موافقت رای ملک اولی تر است تا اگر خلاف صواب آید، به علت متابعت از معاتبت ایمن باشم.
خلاف رأی سلطان رأی جستن*** به خون خویش باید دست شستن
اگر خود روز را گوید شب است این *** بباید گفتن اینک ماه و پروین
شاید این حکایت، اندرز این روزهای جماعت ایرانی است که جناب سعدی در چند سده قبل نقل کرده است. منتقدان محترم اگر گوش شنوا دارند و چشم بینا بهتر است رأی قوه مجریه بپذیرند تا گرفتار عقوبات نشوند. نمایندگان ملت پسندیده است انتقاد از توافق هسته ای کنار بگذارند تا مورد شکایت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی قرار نگیرند. و اساتید دانشگاه لب به انتقاد نگشایند که می روند در لیست بی سوادان ترسو که دست جمع باید برای درمان لرزش بروند به جهنم. جماعت دانشجو باید برود به سراغ درس و بحث که خبری از صدور مجوز برای تجمعات نیست و اگر هم بنابر قانون اساسی و فرموده امام روح الله، انقلابی وار عمل کند، بلندگوهای تبلیغاتی حامی دولت جمع چند صد نفری شان را چند ده نفر بیشتر نمی بیند. فرزندان شهدا هم حواسشان باشد که تشییع شهدای غواص جای پلاکاردها و شعارهای ضد امریکایی نیست که اگر چنین کنند، آب خنک بازداشتگاه در انتظارشان است.
از صدا و سیمای جمهوری اسلامی که جیره و مواجب شان به طرفه العینی از سوی دولت کم و زیاد می شود اصلا انتظار نمی رود که انتقاد ها روانه کنند و منتقدین را تریبون دهند. که اگر چنین کند جهت رتق و فتق امور کارکنان می بایست بشوند بنگاه تبلیغاتی کرم و شامپو و پودر لباس شویی و اگر هم کنداکتور اجازه داد کمی سریال و اخبار به سمع و نظر بینندگان برساند. پسندیده است که رسانه ملی همچنان ائمه جماعات فلان دستگاه دولتی به بخشنامه های رسیده عمل نمایند و در هفته دولت به تمجید ها از قوه مجریه سعی و کوشش نماید.
اگر ریاست محترم جمهور مذاکرات را صلح حسنی می خواند و درس مذاکره از کربلا می گیرد به جماعت مورخ و علما روا نیست که خلاف نظر جناب ایشان اظهار نظر نمایند. و یا حقوق دانان محترم اجازه ندارند دیدگاه های ریاست محترم قوه مجریه پیرامون نظارت شورای نگهبان را به بحث بگذارند، آن هم در حول و حوش هفته دولت. مگر می شود این همه ترسو و بی سواد و دلواپس ترسان و لرزان در این مملکت باشد؟ یقینا باید جناب وزیر راه تدبیری برای سرو سامان دادن ارسال این جماعت به جهنم بیندیشند.
جماعت قلیل همیشه خوشحال ایرانی نشان داده اند که به ادبیات این مملکت توجه بیشتری دارند که هنوز نه به دار است و نه به بار، با اتوموبیل های شاسی بلندشان روانه خیابان ها می شنود تا در حمایت از توافقات شادی و پایکوبی کنند. جماعت خوشحال از باخت ایران در برابر آرژانتین در جام جهانی می دانند که تنها امری که خاطر دولت محترم را مکدر نمی کند شادی های خیابانی حامی توافق به هر قیمتی می باشد. و چه خوب از این فضا نهایت استفاده را می برند این جماعت کاسب کار تحریم.
به جماعت دانشجو و مومن چه ارتباطی دارد که سفارت انگلستان آن هم با حضور وزیر محترم خارجه دولت فخیمه بریتانیا قرار است بازگشایی شود آن هم بی سرو صدا. خبر آمدن جناب ایشان را باید آن طرفی ها به گوش جماعت ایرانی برسانند چراکه دولتمردان بیم دارند که ایرانی غیور که هنوز چند روز نشده است که خاطرات کودتای 28 مرداد 1332 را مرور کرده و هنوز آنقدر نگذشته که خیانت های سفارت انگلستان در فتنه 88 را فراموش کند، لب به اعتراض بگشاید.
چه جای اعتراض است؟! دولت تدبیر و امید اندر مهمان نوازی از افسران روباه پیر خوش تدبیری کرده است و یگان های نیروی محترم انتظامی را آن چنان در خیابان ها و میادین مرتبط به سفارت به خط کرده است که آدمی را به یاد روز ارتش و رژه نظامیان در شهر می اندازد. بر فرض که چند دانشجوی دانشگاه امیرکبیر هم در راه مخالفت با بازگشایی سفارت دستگیر شوند و جماعت عکاس و خبرنگار هم مصون نباشند و عکس هایشان به سرانگشت تدبیر Delete شود. حالا اگر افسران و مأموران محترم نیروی انتظامی هم از سر وظیفه باتوم یا مشت و لگدی نثار جماعت کردند جای گلایه نیست. چراکه سعدی در حکایت 31 گلستان و در باب سیرت پادشاهان متذکر شده بود و اگر جماعت منتقد گلستان نمی خوانند تقصیر خودشان است نه دولت محترم.