آبان 1392 و در نخستین ماههای استقرار دولت تدبیر و امید، چند خواننده یک گروه زیر زمینی معروف به« سگهای زرد» با اسلحه به جان هم افتادند و یکدیگر را تکه و پاره کردند! بلافاصله این افراد که در آمریکا و با این وضع یکدیگر را کشته بودند، برای مسئولان وزارت ارشاد و دیگر متولیان فرهنگ اسلامی ایران عزیز شدند، معاون وزیر ارشاد دو نامه به بهشت زهرا نوشت که آنها در قطعه هنرمندان دفن شوند! وبعد با واسطههایی یکصد میلیون تومان پول ناقابل ،صرف انتقال پیکر دو نفر از اعضا «سگهای زرد» به ایران شد! یکصد میلیون تومانی که قرار بود برای ارتقا فرهنگ ایرانی و اسلامی هزینه شود. این گشاده دستی در ریخت و پاش بیتالمال را بگذارید در کنار ادعاهای پی در پی در باره چند رسانهای که «پول دولت را میخورند و به دولت حمله میکنند»!تا معلوم شود حضرات نگران بیتالمال هستند یا چیزهای دیگری...
سخنان رئیس جمهور در موضوع صیانت از بیت المال و نقد و... بسیار شیرین و دلنشین است و هر کس آرزو میکند ای کاش یکبار هم که شده چنین سخنانی در عالم واقع تحقق یابد! اما واقعیت چیست و چه کسانی واقعیت را از رئیس جمهور پنهان میکنند؟بر اساس آمار منتشر شده از سوی وزارت ارشاد – که در سایت معاونت مطبوعاتی قابل دیدن است- در شش ماه نخست سال جاری،کیهان حتی یک ریال هم یارانه دریافت نکرده است! اما فکر میکنید رکورددار دریافت یارانه کدام نشریه مهم و ملی است؟!بر اساس همان آمار،در شش ماهه نخست سال جاری،روزنامه خبر جنوب 656 میلیون تومان یارانه گرفته است! یعنی هر ماه بیش از یکصد میلیون تومان به روزنامهای که از قضا و براساس لیست ارشاد،گستره آن منطقهای است نه سراسری!همین روزنامه، تنها در سه ماه نخست سال 93مبلغ 481 میلیون تومان یارانه گرفت و در شش ماه دوم سال 92 هم 252 میلیون تومان! مشابه همین ارقام برای روزنامه خبر ورزشی قابل مشاهده است که مثلا در 6 ماه نخست سال 94 ،مبلغ 488 میلیون تومان یارانه گرفته است!اما این نشریات خوشبخت برای چه کسی است و راز سرازیر شدن ارقام نجومی و چند صد میلیونی به نشریاتی از این دست چیست؟در توضیحی کوتاه میتوان گفت که جناب معاون مطبوعاتی در مدت اخیر مشغول تامین و تجهیز روزنامههای خودش بوده است! چرا که «شرکت توسعه مکتب خبر ایرانیان»صاحب امتیاز این روزنامه هاست و براساس روزنامه رسمی مورخ 26/11/87 آقای حسین انتظامی –معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد- عضو و مدیر عامل این شرکت بوده است و...خوب دلیل رکورد داری این نشریات و تکلیف بقیه و بخصوص منتقدان از یارانه مطبوعات معلوم است!
اما دربرابر اعتراض چند رسانه محروم از حق و استفاده از حق منطقی و قانونی برای عدم حضور در نمایشگاه،آنها که بر سر سفره بیتالمال نشستهاند، امروز باید جبران کمکهای سخاوتمندانه دولت از کیسه مردم را نمایند و منتقدان را با سخیفترین ادبیات مورد حمله قرار دهند!گرچه حمله به منتقدان پس از مرور ادبیات تاریخی و فراموش نشدنی رئیس جمهور در مواجهه با منتقدان،چیز مهم و جدی به حساب نمیآید،اما مرور تیتر برخی منتقدان و تورق پولهایی که به حسابشان ریخته شده است،راز نمک گیری را بیشتر نشان میدهد. روزنامه جمهوری اسلامی در تیتر نخست روز یکشنبه خود نوشت:« همه طیفها در نمایشگاه مطبوعات حضور دارند»بررسیهای آماری نشان میدهد این روزنامه در شش ماه سال جاری 459 میلیون تومان یارانه دریافت کرده است!و خوب طبیعتا امروز روز جبران است !روزنامه مردم سالاری هم نوشت:« تحریم بیاثر نمایشگاه مطبوعات به بهانه تحدید قلم!»! این روزنامه هم در باشگاه بیش از صد میلیونیهای یارانه قرار دارد و ماهانه 22 میلیون تومان ناقابل کمک مستقیم دریافت میکند! این عدد ناقابل کافی بود تا مصطفی کواکبیان را وادار کند در نقش روابط عمومی معاونت مطبوعاتی در سیمای جمهوری اسلامی حاضر شود و تمام قد به دفاع از عملکرد ارشاد بپردازد و با ادبیات خاص خودش،نشریات منتقد را بنوازد! البته ظاهرا مردم سالاری ارزان فروشی کرده و نشریات هم رده او یارانه بیشتری گرفتهاند ! شاید هم دفاع اینچنین کواکبیان و ایفای نقش مدافع سینه چاک،حکایتی دیگر داشته باشد که از آن میگذریم
درست در زمانی که انتقاد و اعتراض دلسوزان و منتقدان به تخصیص یارانه به نور چشمیهای حامی دولت با چماق تکفیر و حتی ضدیت با انقلاب مواجه میشد،اعترافات جالب حسامالدین آشنا ،مشاور رئیس جمهور ،آب پاکی را روی دست جماعت سرکوبگر ریخت!آشنا صراحتا تخصیص یارانه به نور چشمیها را تایید کرد و گفت:« آنچه که واقعیت دارد این است که یک رابطه مستقیم و مشخصی بین کاهش یارانه دریافتی توسط بعضی رسانهها و میزان انتقادشان به سیاستهای دولت وجود دارد؛ لذا هر چه که میزان انتقاد به سیاستهای دولت بیشتر باشد یارانه آن رسانه کاهش مییابد» این اقرار بیسابقه و تاریخی مشاور رئیس جمهور، جای همه گونه استدلالی رامی گیرد و نشان میدهد بیت المال فقط برای مدح دولت و سیاستهای آن است و جزای حق گویی تحریم اقتصادی است!آشنا حرف جالب دیگر هم میزند او معتقد است آنچه امروز به سر مطبوعات مستقل میرود، برگشتناپذیر است و اگر اعتراضی هم بوده :« باید در زمانی که شیوه یارانه دادن به رسانهها مصوب میشد مورد مخالفت قرار میگرفت »! وبدین ترتیب پرونده یارانه از نظر ایشان بسته شده و البته بسته شدنی توام با تایید صریح اعتراض منتقدان.
بر اساس ادعای نور چشمیهای زنجیرهای، ،کیهان و چندین خبرگزاری و رسانه و روزنامه دیگری که در نمایشگاه امسال حاضر نشده اند،تنها ده درصد جامعه رسانهای کشور را تشکیل میدهند و نرفتنشان به نمایشگاه، اهمیتی ندارد!اما واقعا هم چنین است!؟برخی اعترافات خود زنجیرهای ها،حکایتی جز این لاف گزاف دارد و نشان میدهد روزنامهداری برای برخی ،به نوعی دکان داری تبدیل شده و البته وقتی بیت المال و یارانه دیگران ،به سادگی تقدیم آنها میشود، چه کاری بهتر از همین دکانداری!؟ چندی قبل و در جریان اعتراض یکی از سایتهای اصلاح طلب به روزنامه آرمان، بخاطر درج اخبارش بدون ذکر منبع-بخوانید سرقت خبر- معلوم شد که آن روزنامه تیراژی پنج هزارتایی دارد که نیمی از آن هم برگشتی است! اما موضوع وقتی جالبتر میشود که بدانید همین روزنامه با فروش 2500 نسخه در روز،تنها در شش ماه نخست سال جاری226 میلیون تومان یارانه دریافت کرده است!با محاسبه قیمت فروش این روزنامه به سامانه توزیع و نیز محاسبه مبلغ فوق معلوم میشود که این روزنامه در تمام شش ماه نخست سال،پول همه نسخههای خود را پیشاپیش از ارشاد دریافت کرده است و فروش یا عدم فروش آن دیگر اهمیتی ندارد!از این قبیل بیشمارها فراوانند که بررسی پرونده تک تک آنها ،به تطویل این نوشتار میانجامد و بعنوان نمونهای کلی میتوان به نوشته اخیرروزنامه بهار اکتفا کرد که نوشته بود:« باورکردنی نیست اما در همین تهران، دفتری 50 متری را میتوان سراغ گرفت که با 6 نفر (درست خواندید 6 نفر!) همزمان «چهار»روزنامه 12 صفحهای را آماده و شبانه به چاپخانه ارسال و با تیراژهای 1000 (هزار!) تا 2000 (دو هزار!) نسخه به زیور چاپ میآرایند! البته فلسفه وجودی این دکانهای به اصطلاح مطبوعاتی که شأن و جایگاه اهل اصیل رسانه را نیز مخدوش کرده، «پول و درآمدهای هنگفت مالی» از طریق لابی کردن با برخی مراکز مختلف است که فضای آلوده و بس مفسدهانگیزی را در فضای رسانهای حاکم کردهاند. اینکه همین چسبیدهها در «به اصطلاح روزنامهها»ی فاکتور یک آگهی را دو میلیون صادر و 5/1 میلیون را به مسئول آگهیهای فلان مرکز تقدیم میکنند و 500 هزار تومان هم به جیب جمع محدود دوستانه خودشان ریخته میشود، یک دکان چند نبش با درآمدهای میلیاردی، آن هم در فضای راکد کنونی اقتصادی کشور نیست؟...»
اما یارانههای آشکار و اعلام شده،تنها بخشی از چیزی است که روزنامههای حامی دولت را مورد تفقد و نوازش قرار میدهد و بخش بسیار بزرگتر ازآنچه اعلام شده را میتوان در قالب آگهیها و خبرهای سفارشی ملاحظه کرد که اغلب از چشم مخاطبان و حتی دستگاههای نظارتی پنهان میماند. بعنوان نمونه میتوان به گزارشهای زنجیرهای و تمام نشدنی مناطق آزاد و منطقه آزاد کیش در برخی روزنامههای نورچشمی اشاره کرد. گزارشهای هشت صفحهای که هر چند روز یکباربا عکسهایی شبیه بولتنهای روابط عمومیساز، از موفقیتهای بزرگ! مدیران مناطق آزاد رونمایی میکند. میتوان سفارشهای مجموعههای نفتی وبانکها و ... را هم در این فهرست لحاظ نمود و رد آنها را در اخبار و رپرتاژهای این روزنامههای آزاد اندیش و مستقل جستجو کرد! جایی که یک نفر مارکسیست و ساواکی دستگیر شده و نشان دار،مسئولیت یک روزنامه اقتصادی را در دست دارد و از همه جور محبت مسئولان دولتی برخوردار است، و با تمام توان مشغول ترویج و فرهنگسازی برای سبک زندگی غربی است، سخن گفتن از رسانههای مستقل، کمی مضحک به نظر میرسد!
اما در این بین کیهان چه میکند و چگونه امور خود را میگذراند؟ آیا آنگونه که مسئولان دولتی ادعا میکنند،ما از «بودجه عمومی»و «بودجه دولتی»استفاده میکنیم و به تصریح رئیس جمهور ،چون از این بودجه استفاده میکنیم حق حرف زدن نداریم؟!
اما پس از این همه مستندات، باید پرسید پولی که ارشاد به نور چشمیها و زنجیرهایها میدهد چه میشود؟! اگر صرف انقلاب و درد مردم میشد که هیچ غصهای نبود و همین که بیت المال برای پیشبرد اهداف نظام هزینه میشود،جای شکر دارد ،حتی اگر کیهان محروم باشد. اما واقعیت چیز دیگری است،روزی نیست که زردنامههای حامی دولت با پول بیتالمال، رکنی از ارکان نظام و انقلاب را زیر سوال نبرند!حتی رکنی از ارکان دین را! ماجرای توهین روزنامه بهار در بحث ولایت امیرالمومنین و غدیر خم را فراموش نمیکنیم،ماجرای حمایت روزنامه تازه متولد شده کارگزاران از کاریکاتورهای موهن شارلی ابدو به ساحت مقدس پیامبر اعظم را فراموش نمیکنیم،ماجرای توهین به رزمندگان دفاع مقدس در کاریکاتور روزنامه ایران و دهها مورد دیگر از این دست ،دل هر ایرانی آزادهای را به درد میآورد که پول فلان روستایی و فلان مدرسه و فلان بیمارستان و ... صرف توهین به مقدسات ملت میشود و رئیس جمهور برای آنها سینه چاک میکند و به منتقدان و دلسوزان حمله میکند و مدعی میشود که دست آنها در سفره بیت المال است! آیا جز این است که در موارد متعدد، روزنامههای زنجیرهای، به کپیبرداری بدون کم و کاست مقالات و گزارشهای بیبیسی در روزنامه خود پرداخته اند!آیا بارها و بارها پیش نیامد که بیبیسی خط نفاق و فتنه را داده و زنجیره ایهای داخلی،به تقلید بیکم و کاست از آن پرداخته اند!؟ از آخرین نمونه آن تنها سه روز گذشته و کاش رئیس جمهور میدید که تحریف امام راحل در بیبی سی انجام شد و در رسانههایی که برای ایشان سوت و کف میزنند، ادامه پیدا کرد و صدایی هم از ارشاد و دیگران بلند نشد!
اکنون بار دیگر سخنان رئیس جمهور و مشاور فرهنگی ایشان را مرور کنید، تردیدی نیست که جریانی هدفمند،مشغول شبکهسازی با پول بیتالمال برای سرکوب هر صدای منتقد و در مقابل ترویج آراء دشمن و روحیه تملق در کشور است.