روسیه پس از برداشته شدن تحریم های خصمانه علیه ایران از طریق «گازپروم» و «لوک اویل» به دنبال سرمایه گذاری های گسترده در صنایع ایران و حتی اعمال نفوذ در برنامه های صنعتی تهران است.
خبرنامه دانشجویان ایران: معادلات کلان جهانی و اتفاقات درهم تنیده خاورمیانه به گونه ای در حال تغییر است که روسیه به سمت روابط صمیمانه تر با ایران در عرصه های سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی سوق پیدا می کند. روز گذشته ولادیمیر پوتین بعد از سال 2007 بار دیگر به ایران سفر کرد؛ سفری که در ابتدا با لغو ممنوعیت انتقال فنآوری مدرنسازی فردو و راکتور اراک همراه شد و دیدار بی سابقه وی با رهبر انقلاب و حاشیه های آن اهمیت این سفر را دوچندان کرد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دیدار پوتین با رهبر انقلاب و حضور در اجلاس سران صادرکنندگان گاز (GECF)؛ بدون شک دارای پیامهای فراوانی همراه است. وال استریت ژورنال قبل از سفر پوتین در گزارشی می نویسد، روسیه تعامل اقتصادی و گسترش همکاری صنایع با ایران را در صدر برنامه های خود قرار داده است. «الکساندر نوواک»، وزیر انرژی روسیه می گوید روابط اقتصادی ایران و روسیه در حال حاضر سالانه یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار است. او از افزایش روابط اقتصادی دو کشور استقبال کرده و می افزاید حجم ارزش مبادلات اقتصادی ایران و روسیه در آینده سالانه نزدیک به ۱۰ میلیار دلار خواهد رسید.
روسیه پس از برداشته شدن تحریم های خصمانه علیه ایران از طریق «گازپروم» و «لوک اویل» به دنبال سرمایه گذاری های گسترده در صنایع ایران و حتی اعمال نفوذ در برنامه های صنعتی تهران است. روسیه همواره از هژمون انرژی خود در قاره سبز، نهایت بهره را برده است. دسترسی اتحادیه اروپایی به گاز ایران و یا دیگر کشورهای صادر کننده می تواند برای روسیه تبعات ناگواری داشته باشد.
حضور ولادیمیر پوتین در نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز این پیام را به اعضای این گروه می دهد که کرملین اگرچه بازار نفت و اوپک را در چنگ ندارد، اما در عرصه گاز با همراهی تهران همچنان حرف اول را می زند. کشورهای عضو این مجمع ۴۲ درصد از تولید گاز جهان، ۷۰ درصد از ذخایر گازی جهان، ۳۸ درصد از انتقال گاز با خط لوله و ۸۵ درصد از تجارت گاز طبیعی مایع شده (LNG) را در اختیار دارند.
گفتنی است که مجمع کشورهای صادرکننده گاز دارای ١٨ عضو اصلی و ناظر است که ایران، روسیه، قطر، الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، لیبی، نیجریه، ترینیداد و توباگو، ونزوئلا، پرو، امارات از اعضای اصلی این مجمع هستند و کشورهای هلند، قزاقستان، عراق، نروژ و عمان نیز به عنوان عضو ناظر در مجمع کشورهای صادرکننده گاز هستند.
پیام پوتین در تهران
به موازات نیت ظاهری پوتین برای همگرایی اقتصادی با تهران در پشت پرده موضوعات متنوعی وجود دارد. رفاقت کرملین با تهران پس از امضای توافق برجام به شکلی بی سابقه گرم و نشانه های آن در موضوعات اقتصادی نمودار شده است. در این میان، ولع روسیه برای تامین منافع تهران با حملات هوایی این کشور به مواضع تروریست های تکفیری داعش و بی اعتنایی به پیشنهادهای اغوا کننده دیکتاتورهای عرب به ویژه رژیم سعودی موضوعی غیر قابل کتمان است.
مسکو در کنار حملات هوایی به داعش با همکاری تهران، بغداد و دمشق مرکز اطلاعاتی مشترکی ایجاد کرده است که به نوعی ائتلاف متحدین اسد در مقابل ائتلاف نمایشی ضد داعش است. حملات سرسختانه روسیه که پیشروی های ارتش سوریه را تسهیل کرده، اگرچه در وهله اول منافع کرملین را در بندر طرطوس تامین می کند، اما روسیه در مواجهه با دشمن مشترکی به نام داعش خود را در کنار ایران می بیند.
جنگنده های روسیه براساس برنامه ریزی پوتین در آسمان سوریه چندین مرتبه تاکنون با جنگنده های ایالات متحده روبرو شده و آنها را به دوئل در آسمان دعوت کرده اند. برخورد خلبانی که با زبان روسی جنگنده های دیگر را مخاطب قرار می دهد، نشان دهنده این است که آنها از هیچ اتفاقی واهمه ندارند. «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه در جریان مذاکرات دیپلماتیک به شکلی بی سابقه نظر تهران را در نظر گرفته است.
همگرایی استراتژیک مسکو با تهران
خبرگزاری روسی اسپوتنیک در گزارشی درباره سفر پوتین به ایران می نویسد: «با در نظر گرفتن افزایش مشارکت مسکو و تهران در زمینههای نظامی، فنی و اقتصادی و بازرگانی این ضرورت به وجود آمده است که برخی مسائل استراتژیک میان دو کشور در سطح عالی هماهنگ شود.»
بهتازگی «سرگئی چمزوف»، مدیرکل شرکت صنایع دفاعی دولت روسیه (روس تک) اعلام کرده است که این کشور قرارداد فروش سامانه موشکی اس – ۳۰۰ که در سال 2007 امضا شده بود، را تا پایان سال جاری میلادی عملیاتی خواهد کرد. سامانه پدافندی اس300 قدرت ایران را به شدت افزایش خواهد.
در همین حال، براساس گزارش «نشریه نشنال اینترست»، فروش سامانه پدافند موشکی روسیه سرآغاز معاملات تسلیحاتی دیگری خواهد بود.
به نوشته این نشریه آمریکایی، روسیه قصد دارد تسلیحات متنوعی همچون «موشک ضدکشتی کلاب» با سرعت مافوق صوت که قابلیت انهدام هر نوع شناوری را دارد، «تانک تی-90» که قابلیت انهدام هدف از فاصله بیش از 4 هزار متر را دارد، «جت جنگنده سوخو 35» که میتواند اهداف را هم در هوا و هم در زمین با یک سیستم هدفگیری الکترونیکی – نوری پیشرفته مورد اصابت قرار دهد، «کشتی نفربر ایوان گرن» با قابلیت جابهجایی 5 هزار تن که میتواند 13 مخزن 60 تنی یا 36 نفر بر زرهی بهعلاوه 300 نیرو را حمل کند و به ارتقای سامانه دریایی ایران کمک خواهد کرد، «موشکهای کوتاه برد اسکندر» این موشکها برای حملات تاکتیکی طراحی شدهاند و میتوانند مراکز کنترل و فرماندهی، رادارها، سایتهای موشکی زمین به هوا و دیگر اهداف نظامی حساس را مورد اصابت قرار دهند را به ایرانی عرضه کند.
در نگاه رژیم صهیونیستی، آمریکایی ها و دیکتاتورهای عرب، ایران که از بالاترین توان خودکفایی نظامی برخوردار است، با دستیابی به تکنولوژی روسیه غیرقابل مهار تر از گذشته خواهد شد.
ایران در جنگ سرد کاخ سفید و کرملین
معادلات عرصه بین الملل همانند یک زنجیره در هم تنیده به هم پیوسته است، بررسی علت گرایش روسیه به سمت تهران از این منظر نتایج متفاوتی می دهد. انقلاب آبی اوکراین که در زمستان 1392 رخ داد، اتفاقی بود که منجر به بازطراحی معادلات سال های جنگ سرد با متغیرهایی جدید شد. روسیه که تحت برنامه های حزب روسیه واحد و با هدایت ولادیمیر پوتین توانست اقتدار سال های حکمرانی اتحادیه جماهیر شوروی را بازسازی کند، در جریان پیشروی اتحادیه اروپا، ناگهان مشت آهنین خود را نشان داد. کرملین جنگ نیابتی در اوکراین را آغاز کرد تا به نوعی دیوار برلین در کی یف بازسازی شود، روس ها در عین حال شبه جزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کردند.
اروپایی ها ظرف 5سال گذشته روسیه را مورد تحریم های سرسختانه اقتصادی قرار دادند، در مقابل کرملین نیز شیر گاز اوکراین و قاره سبز را سفت کرده است. اتحادیه اروپا در فصل سرما می داند که به شدت وابسته روسیه است و در همین چارچوب تاکنون برخلاف رویکرد ایالات متحده تلاش کرده است که کرملین را راضی نگه دارد. ورود هرکدام از اعضای مجمع صادرکنندگان گاز از جمله ایران می تواند این معادله حیاتی را علیه مسکو برهم زده و روسیه را در تقابل با اروپایی ها در موضع ضعف قرار می دهد.
نکته ظاهرا بی ربط به نیاز روسیه برای تعامل با تهران، هم پیمانی چینی ها در جنگ سرد است. پکن در دریای چین جنوبی با احداث جزایر مصنوعی اسپراتلی اقدام به توسعه ارضی در شاهراه دریایی خاور دور کرده است. این اقدام با توجه به قانون دریاها، می تواند منجر به هزینه سازی برای متحدین آمریکا در شرق آسیا شود. چینی ها در همین حال در جزایر ساکسانو نیز با ژاپن وارد مناقشه رو در رو شده اند. چین و روسیه برای مقابله با دشمن مشترک کانال های ارتباطی خاک گرفته سال های حکمرانی ارتش سرخ را بازسازی کرده اند و عملا این موضوع را در جریان رژه روز پیروزی روسیه در میدان سرخ مسکو به نمایش گذاشتند. چینی ها به اندازه روسیه تلاش می کنند که دل ایرانی ها را در موضوعات مختلف به چنگ آورند.
ایالات متحده در جهت مقابله با جنگ سرد ناچار شده است دکترین نظامی خود را با نگاه به خاور دور و دریای سیاه تغییر دهد. این مساله در کنار موضوع کنترل تروریست های تکفیری داعش، آمریکایی ها را ناچار کرده است که ناوگان خود را از خلیج فارس خارج کنند. واشنگتن به اندازه مسکو و پکن نیازمند این است که تنش های خود را با تهران کاهش دهد و در همین چارچوب ناچار شده است که تن به تفاهم برجام با جمهوری اسلامی بدهد.
مجموعه این عوامل در کنار تثبیت قدرت نظامی، اقتصادی و سیاسی ایران، تهران را به قدرتمندترین بازیگر خاورمیانه تبدیل کرده است. روسیه، چین، آمریکا و اتحادیه اروپا همگی ناچارند که منافع ایران را در نظر داشته باشند؛ هرگونه تخطی از این موضوع می تواند تبعات سنگینی برای طرفین داشته باشد و پوتین امروز به خوبی می داند با توجه به بدبینی تاریخی به عملکرد روسیه برای آنها گران تمام خواهد شد.
مساله اساسی در تعامل با روسیه و حتی چین، این است که این دوکشور در جریان وضع تحریم های شورای امنیت براساس توطئه ایالات متحده دست های خود را به نشانه امنیت بالا برده اند و این موضوع برای ایرانی ها غیر قابل بخشش است. «دیمیتری مدودف»، رئیس جمهوری وقت روسیه در چارچوب آنچه که «معامله بزرگ» با اوباما بر سر عقب نشینی آمریکایی ها از اوکراین که منجر به سقوط انقلاب نارنجی شد، ایران را قربانی بده بستان کرملین کرد.
وجه المصالحه قرار گرفتن ایران در موارد متعدد همانند ماجرای معامله بر سر اوکراین، نشان می دهد که استراتژی کلان جمهوری اسلامی مبنی بر «نه شرقی، نه غربی» باید همچنان غیر قابل تغییر بماند. امروز که ایران در نبرد با تروریسم تکفیری داعش به عنوان بزرگترین تهدید امنیتی جامعه جهانی دست بالا را دارد، نبض جنگ سرد در دست گرم تهران است. جمهوری اسلامی با توجه به مجموع شرایط ضمن حفظ استقلال و شأنیت خود در جهت تثبیت قدرت باید مراقت توطئه های نفوذ از سوی بازیگران جنگ سرد باشد تا به بهترین شکل منافع خود را تامین نماید.
البته در کنار این پیام «گازی»، این حضور، بدون شک پیام های «غیرگازی» آن نیز مورد توجه است؛ به طور مثال حسین شریعتمداری در تحلیل این اقدام پوتین نوشت: پوتین میداند که معادلات و مناسبات منطقه را جبهه گسترده مقاومت اسلامی رقم میزند. جبههای که از غرب آسیا تا شمال آفریقا را فراگرفته و نقشه آمریکا و متحدان غربی، عبری و عربی آن را برای سلطه و غارتگری ملتهای مظلوم این پهنه، با چالشی شکننده روبرو کرده است. رئیسجمهور روسیه به وضوح دیده و باور کرده است که هدایت این جبهه گسترده مقاومت به گونهای مستقیم و غیرمستقیم، از سوی رهبر معظم انقلاب صورت میپذیرد و بینش و منش حضرت ایشان است که در این عرصه حرف اول را میزند، این برداشت به پوتین توصیه میکند که روسیه برای حضور موثر و ایفای نقش در معادلات منطقه باید به کانون اصلی تصمیمگیری در این عرصه روی آورد. نادیده گرفتن مراسم رسمی استقبال و دیدار با رهبر معظم انقلاب که بلافاصله پس از ورود به تهران صورت گرفت، این پیام روشن و خالی از ابهام را در خود دارد که پوتین از موضع رئیسجمهور یک قدرت بزرگ جهانی به ملاقات حضرت آقا نرفته است، بلکه مذاکره و تبادلنظر از موضع متوازن را دنبال میکرده است.