مبارزه با اشرار ادامه مییابد و روح الله (که اطرافیان او را آقا روح الله صدا میزنند) در همان خانه بزرگ میشود. با گذشت زمان با رنج های مردم آشنا میشود و در مییابد که پدرش براى چه قربانى شد.
خبرنامه دانشجویان ایران: علی خضریان// یکصد و سی و سه سال به عقب باز مىگردیم، سلسله متزلزل پادشاهى قاجار توان اداره صحیح مملکت را ندارد، قدرت مرکزى تضعیف و به موازات آن قدرت هاى محلى سر برآورده اند. در هر گوشه مملکت شاهزاده اى با به کار گرفتن خدم و حشم، بساطى به راه انداخته و یاغیان و اشرار از فرصت استفاده کرده، مردم را غارت مىکنند. بار مالیات هاى فزاینده بر دوش مردم سنگینى مىکند. شلاق ها تنها بر گرده محرومین و پابرهنگان فرود مىآید. قدرت حکومت مرکزى، حکومت ایالتها و ولایتها، خانهاى کوچک و بزرگ محلى و بالاخره طراران و دزدان و اشرار، بسان حلقه اى ملت را در محاصره گرفته و هر لحظه حلقه تنگ تر میشود. ملت گرسنه است، ملت بىدفاع است و مردم ستم دیدهاند...
در این دوران در شهر کوچک خمین و در منزل مصطفوى، کودکى چشم به جهان میگشاید و از طرف پدر نام روح الله بر خود میگیرد.
کودک هنوز پنج ماهه نشده بود که خون پدرش آقا مصطفی در مقابله با ظلم و ستم اشرار و خان ها زینت بخش صحرا مىگردد.
مبارزه با اشرار ادامه مىیابد و روح الله (که اطرافیان او را آقا روح الله صدا مىزنند) در همان خانه بزرگ مىشود. با گذشت زمان با رنج های مردم آشنا مىشود و در مىیابد که پدرش براى چه قربانى شد.
حال پس از گذشت قریب به 80 سال از آن روزها، آقا روح الله مبارزه با طاغوت را به سرانجام رسانده و ملت او را در مرتبه امامت می بینند و امام می خواهد رمز موفقیت بر ابرقدرت های شرق و غرب عالم را به شاگردان و مریدانش و به همه عالم عرضه کند.
چهارم آذرماه سال 58 آغازگر ابلاغ این پیام شد و امام روح الله بعد از یاد و نام خدا اینگونه آغاز می کند: "شما غافلید که الان با امریکا که مجهز به همه جهازهای درجه اول دنیاست یعنی یک قوه ای است که در دنیا مقابل ندارد روبرو هستید، اما ما مجهزیم به یک قدرت بالاتر از او و آن توجه به خدا و به اسلام است.... باید ما همه قوای مان را مجتمع کنیم برای نجات دادن یک کشور، باید اگر مسائلی برای ما پیش بیاید هرچه هم سخت باشد تحمل کنیم".
اما امام(ره) در خاتمه سخنانش رمز اصلی پیروزی را افشا می کند و زمانی توجه به خدا را عامل پیروزی معرفی می کند که مقاومت بر سختی ها و پایداری بر اصول از سوی عموم ملت صورت پذیرد و خطاب به جوانان می گوید: "مملکتی که بیست میلیون جوان دارد، باید بیست میلیون تنفگدار داشته باشد و بیست میلیون ارتش داشته باشد و یک چنین مملکتی آسیب پذیر نیست و الان هم الحمدلله آسیب پذیر نیست الان هم ما پشتیبانمان خداست و ما برای او نهضت کردیم، برای پیاده کردن دین او نهضت کردیم و خدا با ماست...".
این فرمان حکیمانه که ناشی از تدبیر عمیق معمار بزرگ انقلاب اسلامی داشت و به معنای تحقق نقش و مشارکت عموم مردم متدین بطور سازمان یافته و منسجم برای حفاظت از تمامی دستاوردهای (هویتی، دینی، ملی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و...) انقلاب بود که در قالب تشکیل بسیج متجلی گشت.
حوادث و رخدادهای اوایل انقلاب (توطئه های قومی، مذهبی، ترور، کودتا و ...) با وجود چنین مشارکتی خنثی شد وگرنه به اعتراف دشمنان انقلاب، هر یک از آن حوادث به تنهایی می توانست یک نظام سیاسی قدرتمند را در دنیا سرنگون نماید.
هنوز یک سال از صدور فرمان امام(ره) نگذشته بود که پس از عدم توفیق استکبار و دشمنان مردم و انقلاب در توطئه های قبلی، رژیم بعث عراق با هدف براندازی نظام نوپای اسلامی و با حمایت استکبار جهانی، علیه ملت ایران دست به حمله همه جانبه زد. در چنین شرایطی بود که جوانان سلحشور، به اشاره امامشان به صورت خودجوش و تحت تشکیلات بسیج به جبههها شتافتند و در طول هشت سال دفاع مقدس، با تقدیم خون خود، نهال نوپای انقلاب اسلامی را آبیاری کردند و حماسهها و رشادتهای بیسابقهای آفریدند. اینگونه بود که بسیج در تاریخ انقلاب اسلامی نه به عنوان یک نهاد صرفاً نظامی، بلکه به عنوان یک مکتب فرهنگی و ارزشی و کلمه طیبهای که در بین همه اقشار ملت ایران ریشه دوانیده است، مطرح میشود.
پس از پایان یافتن جنگ، کشور وارد مرحله جدیدی از توسعه و پیشرفت مادی، معنوی و علمی خود شده بود؛ ضمن آنکه با فراهم آمدن بستر مناسب جهت تبادل اندیشهها و ایدهها در دانشگاه، خلاء حضور روحیه بسیج بیش از پیش نمایان گردید.
امام امت در 2 آذرماه 67 با نگاهی به افق های دور انقلاب جهت بیمه ارکان اصولی و ارزشمند این نظام الهی با تأکید بر (دانشگاه مبدأ همه تحولات است) حضور نیروهای وفادار و حافظ در بخش های مختلف فکری و عقیدتی خطاب به جوانان فرمودند: "امروز یکی از ضروری ترین تشکل ها بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی باشند".
امام(ره) در این پیام افق بالایی را پیش روی بسیج قرار دادند و دفاع از اصول و مبارزه با استکبار جهانی را جزو رسالتهای دانشجویان و طلاب بسیجی عنوان فرمودند و اینگونه بود که یکی از ارزنده ترین یادگارهای امام راحل در حیات انقلاب اسلامی با رویکردی جدید پس از هشت سال دفاع مقدس مسیر خود را در حوزه و دانشگاه به پیش برد.
این پیام امام دقیقاً متقارن بود با برخی حرف و سخن ها که تلاش داشتند اینگونه القاء کنند که بسیج مولود اقتضائاتی بود که پس از آغاز جنگ تحمیلی به وجود آمده و با این استدلال بر آن بودند که در شرایط غیرجنگی بسیج موجودیت خود را از دست داده و دچار از هم گسیختگی شود. اما پیام استراتژیک امام امت باعث گردید تا آنچه در عمل اتفاق افتاد بیانگر چیز دیگری باشد و بسیج نه تنها نقش دفاعی خود در عرصه پاسداری از ارزشهای انقلاب را حفظ کند، بلکه گستره فعالیتهایش را به حوزه های مختلفی از جمله فرهنگی، اجتماعی، سازندگی و... اشاعه داده که با گذشت بیش از دو دهه از پایان جنگ تحمیلی به تنومندتر شدن هرچه بیشتر این شجره طیبه انجامیده است.
بسیج را باید یکی از برکات انقلاب اسلامی و از پدیده های بسیار شگفت آور و مخصوص این انقلاب دانست که امام بزرگوار با دید الهی خود، با حکمتی که خدای متعال به او ارزانی کرده بود، برای کشور، ملت و انقلاب اسلامی به یادگار گذاشت.
و این بر وظیفه بسیجیان خواهد افزود و باید تلاش کنند همانطوری باشند که رهبرمان فرمود: "...اگر بخواهیم بسیج را در یک تعریف کوتاه معرفی کنیم باید بگوییم: بسیج عبارت است از مجموعهای که در آن پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور، در راه اهداف عالی این ملت و برای کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور جمع شدهاند ... بسیج عبارت است از تشکیلاتی که در آن افراد متفرق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه، متعهد، بصیر و بینا به مسائل کشور و به نیاز ملت، تبدیل میشوند. مجموعهای که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطر جمع میکند؛ در حقیقت همه انسانهای مؤمن، آگاه، بصیر، عاشق، متعهد و علاقهمند و آگاه به کار، در هر میدانی از میدانها هستند که برای ملت مفید است، جزء بسیجاند".
و اما امروز صحن خانه مصطفوی که روح الله در آن پا به عرصه وجود نهاد، خاموش و ساکت در زیر بارش باران و تابش آفتاب با دیوارهاى کهنه درد دل مىکند. این صحن کهن خاطراتى خوش و ناگوار در دل خود جاى داده است. حوض کوچک منزل نور خورشید را تکرار مىکند، درهاى چوبى و کوچک بیت، بسته است. پلههاى برج با شیب بسیار تند پیچ و تاب خورده و به زحمت خود را به بارو مىرساند ولى در آنجا دیگر اثرى از مبارزان نمىیابد. آجرهاى کف حیاط هنوز ماندهاند ولى عبور از تاریخى یکصد ساله، از آنها رنگ و رویى باقى نگذارده است. امروز کف کوچه آسفالت شده، خانههاى خشت و گلى اطراف به مرور جاى خود را به خانههایى نوساز با نمایى آجرى یا سنگى دادهاند. تنها زادگاه امام(ره) است که همچنان با خشت و گل خویش در این میان جلب توجه مىکند، و همه را به خود مىخواند، باروها ندا مىزنند: خمینى، سازش ناپذیرى و پایداری بر ارزش ها و اعتقادات را در اینجا تجربه کرد، ظلم ستیزى را از پشت مذقلهاى ما آغاز کرد. محروم نوازى را در این خانه و از پدر به ارث برد. آغاز نقطه جهاد را در این مکان گذارد، نخستین آثار تلفیق دین و سیاست را در این منزل رؤیت کرد.
آرى، این منزل اگر چه نتوانست بیشتر از 20 سال از امام(ره) میزبانى کند، لیکن خاطراتى بیش از قرنها از استقامت وپایداری یک امت را در دل خود جاى داده است....