به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، حضور او مستقل از نام امام خمینی(ره)، پشتوانه اجتماعی برای او نداشته و صرفا نام فامیل «خمینی» است که برای او پایگاه می سازد. همین موضوع باعث شده تا برخی که با وی فاصله فکری و سیاسی دارند، نپذیرند که او با این نام وارد انتخابات شده است. اما مگر می شود؟
او فرزند ارشد حجت الاسلام سیداحمد خمینی است که تا آخرین لحظه های حیات امام در کنار ایشان بوده و بارها و بارها مورد تفقد امام در گفتارهای و نوشتارهای علنی قرار گرفته است که چه بسا برخی گمان نکنند تایید امام از حاج احمدآقا مقطعی است. حضور حسن خمینی در انتخابات هم به واسطه همین نسبت قطعا محل نظر وتوجه مردم خواهد بود.
در این میان توجه به یک نکته اساسی است. اینکه امروز در 1394، حسن خمینی(ره)، مصداق اندیشه های امام است یا صرفا به واسطه نسبتی با امام در محل توجه است؟ حسن خمینی باید خود را هر آینه به خط امام نزدیک کند یا اندیشه های امام است که باید با حسن خمینی 1394بروز شود؟ به بیان دیگر حسن خمینی باید خود را به انقلاب نزدیک کند یا انقلاب است که باید خود را با حسن خمینی و بیت امام تطبیق کند و خود را به آن نزدیک کند؟ قطعا گزاره اول منطقی به نظر می رسد. چرا که انقلاب اسلامی امری است با مولفه های ثابت و پذیرفته شده و معقول که حتی رهبران انقلاب را نیز باید با آن مولفه ها و معیارها سنجید. اما آقای سیدحسن خمینی و بیت امام چنان که نشان داده و چنان که معترفند با عقاید و سلیقه های متفاوتِ مورد احترام و متغیر و نه ثابت در طول این سالها رفتار کرده اند. سیدعلی خمینی چند روز پیش به این اختلاف سلیقه ها اشاره کرد: «در خانواده امام از ابتدای شروع انقلاب تفکرات و اندیشههای مختلفی وجود داشته».
این روزها اما برخی روزنامه ها و اشخاص به دلایل شخصی و سیاسی تلاش دارند، این موضوع و اصل پذیرفته شده منطقی را به شکل دیگری مطرح کنند.
در همین راستا، محسن غرویان از افراد نزدیک به هاشمی رفسنجانی در گفتگو با روزنامه منتسب به آیت الله هاشمی، در استدلالی غریب گفته است: مقام معظم رهبری بارها اعلام کردهاند که انقلاب اسلامی ایران بینام خمینی در هیچ جای دنیا شناخته شده نیست. بر این اساس در داخل ایران نیز نباید اجازه بدهیم که انقلاب از بیت امام بزرگوار فاصله پیدا کند... لازم است ورود بیت امام به ارکان مختلف سیاست پررنگتر گردد. ورود فقیه دانشمندی مانند آیتالله حسن خمینی که منتسب به بیت شریف حضرت امام نیز هستند باعث حفظ اندیشههای امام(ره) میشود.
این اظهار نظر و جمله عجیب «نباید اجازه بدهیم که انقلاب از بیت امام فاصله پیدا کند»، در اقلی ترین حالت، منطقی هم نیست. چند روز پیش سیدعلی خمینی به اظهاراتی از این دست اینطور پاسخ داده است: امام به خوبی میدانند که اگر محبتی نسبت به ایشان صورت میگیرد به برکت امام است. همهی ما صفرهایی هستیم که با عدد وجودی امام ارزش و احترام پیدا میکنیم و هر قدر از راه و رسم و اندیشهی امام فاصله بگیریم به همان اندازه از چشم مردم می افتیم. اگر هویتی داریم از امام است و اگر کاری باید بکنیم خدمت است و وظیفه.
در واقع این گفته سیدحسن خمینی ترجمان دیگری از این عبارت صحیح است که این بیت امام است که باید هر آینه خود را به انقلاب نزدیک کند. حفظ اندیشه های امام نیز با عمل به آنها حفظ می شودف چه از سوی بیت امام چه از سوی آحاد مردم.
در حالی که حتی امام راحل با خضوع و صداقت کامل با مردم سخن می گفتند و حتی می فرمودند: «اگر من یک پایم را کج گذاشتم ملت موظف است که بگوید پایت را کج گذاشتی»، چگونه است که برخی برای بیت ایشان شرایطی ثابت و مستقل از تغییر و تحول قائل هستند و باقی موارد را در نسبت با افراد و بیت امام می سنجند؟