با عبور از ذهنیات صرف در مورد بحث وحدت حوزه و دانشگاه و مطالعه ی موردی در مطالبات حقیقی مقام معظم رهبری و امام راحل(ره) به صورت خلاصه منظور ازوحدت حوزه و دانشگاه را به صورت زیر می توان ذکر کرد.
خبرنامه دانشجویان ایران: سیدمهدی حاجی آبادی// با عبور از ذهنیات صرف در مورد بحث وحدت حوزه و دانشگاه و مطالعه ی موردی در مطالبات حقیقی مقام معظم رهبری و امام راحل(ره) به صورت خلاصه منظور ازوحدت حوزه و دانشگاه را به صورت زیر می توان ذکر کرد.
علت شکلگیری موضوع وحدت حوزه و دانشگاه
حکومت در دوران پهلوی اول به دنبال تعطیلی دائمی حوزه علمیه بود که به علت مقاومت حوزه و عمق نفوذ روحانیت در میان مردم عملی نشد. سپس با دستور خارجی ها از دوران میانی پهلوی دوم سیاست دوم این بود که حوزه باشد، منتها حوزهای که مطلقاً رابطهای با دانشگاه برقرار نکند و براساس بدبینی به دانشگاه و هر دانش و فناوری جدید پیش برود. از طرف دیگر هم، تا آنجا که میتوانند با تبلیغات و روشهای گوناگون، دانشگاه را ضدّ حوزه، ضدّ دین و ضدّ روحانیّت بار بیاورند. در این صورت، بدترین نتایج حاصل میشود. زیرا دو نیرو به جای سازندگی، در جهت تخریب یکدیگر به کار خواهند رفت و این بسیار خطرناک است. حوزهی تنها - بدون دانشگاه - کفاف نیازهای امروز ملّت و کشور ایران را نمیدهد. دانشگاهِ تنها - بدون حوزه - هم کفاف نمیدهد.
وحدت یعنی چه؟ محورها چیست؟
وحدت حوزه و دانشگاه یعنی روآوردنِ این دو به یکدیگر. در نظام اسلامی، علم و دین پابهپا باید حرکت کند و این به معنای وحدت حوزه و دانشگاه است. وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتماً بایستی تخصصهای حوزوی در دانشگاه و تخصصهای دانشگاهی در حوزه دنبال بشود.وحدت حقیقی حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف. هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامىِ پیشرفتهى مستقل، جامعهى امام، جامعهى پیشاهنگ، جامعهى الگو، ملت شاهد - ملتى که مردم دنیا با نگاه به او جرأت پیدا کنند، تا فکر تحول را در ذهن خودشان بگذرانند و در عملشان پیاده کنند - حرکت نمایند.
محورهای بحث وحدت حوزه و دانشگاه در مطالبات رهبر انقلاب را می توان به دسته های زیر تقسیم کرد:
الف)این دو کانون علمی، این دو مرکز تعلیم و تعلّم را از لحاظ اخلاق حاکم بر آنها، از لحاظ سیستم و سازماندهی حاکم بر آنها، و از لحاظ برخی از محتواها به هم نزدیک کنیم.
ب) یکی از چیزهایی که در حوزه فعلی موجود است و به آن توجه و اهتمام میشود و خوب است که در دانشگاهها بیاید، احساس وظیفه در درس خواندن است.
ج) تخصصگرائی یک اخلاق دانشگاهی است که میتواند وارد حوزهها بشود و با هدفهای مختلف، رشتههای درسی گوناگون و روشهای گوناگون بوجود بیاید.
د) امتیازات حوزه و دانشگاه باید تبادل شود: اخلاص، صفا، ایثار، معنویت، زهد، احترام به سنتهای اصیل و ارزشمند، از یکسو و توجه به واقعیات، دیدِ باز و گسترده، وسعت بینش، نوگرایی مفید، نگرش سازنده و پویا و استفاده از روشهای جدید و کارساز از سوی دیگر، میتواند و باید که مکمل هم شوند.
ه) سخت کوشی در آموختن که از ممیزات حوزههای علمیه است، باید در دانشگاه بعنوان سنت اصیل دانشآموزی بکار گرفته شود و آیندهنگری همراه با طرح و برنامه که از مشخصات محیط دانشگاهی است، باید در حوزهها پذیرفته شود.
و) هماهنگی و اختلاط سازنده با مردم جامعه، که از روشهای سازنده و سالم و از ممیزات بارز حوزههای علمیه است، باید در دانشگاه ملحوظ باشد.
ز) شناختن نظام طلبگی برای دانشگاهیان و متقابلاً آگاهی از نظام آموزش دانشگاهی برای مدرسان حوزههای علمیه، بدون تردید آموزنده و الهامبخش خواهد بود. از دیگرسو اساتید و دانشجویان دانشگاهها، علیرغم توطئهها و تبلیغات دشمنان، شناخت محیط طلبگی را در برنامه کار خود قرار دهند