تاریخ انتشار: جمعه 1394/11/16 - 13:58
کد خبر: 192233

به بهانه اکران «ایستاده در غبار» در جشنواره فیلم فجر؛

امان از آن «بنز» لعنتی!

امان از آن «بنز» لعنتی!

جالب است وقتی احمد و سه همکارش سوار بنز شده و دوربین از پشت تعقیبش می کند؛ با اینکه تیتراژ بالا می آید ولی تماشاگر دل از صندلی نمی کند که شاید فیلم ادامه یابد و آن شمایل دل برده برگردد. ولی هیهات که آن بنز لعنتی برنمی گردد و تو با چالش فکر و دل میخکوب می مانی.

خبرنامه دانشجویان ایران: جالب است وقتی احمد و سه همکارش سوار بنز شده و دوربین از پشت تعقیبش می کند؛ با اینکه تیتراژ بالا می آید ولی تماشاگر دل از صندلی نمی کند که شاید فیلم ادامه یابد و آن شمایل دل برده برگردد. ولی هیهات که آن بنز لعنتی برنمی گردد و تو با چالش فکر و دل میخکوب می مانی.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محمدتقی فهیم در یادداشتی درباره فیلم «ایستاده در غبار» که در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر اکران شد، نوشت: سینما همیشه با تغییرات فرمی تکان خورده است. محتوا به آن جهت داده اما ساختارهای کلیشه شکن تثبیت اش کرده است. اما این تغییر و تکاندن نباید آنقدر به افراط گراید که از زبان سینما و فهم تماشاگر دور شود. کاری که برخی تازه واردها یا غرق در شبه روشنفکری می کنند. می تازند تا از دروازه سینما به دره غلط نویسان سقوط می کنند. حالا سطحی سازان به کنار که همواره در ورطه ابتذال دست و پا می زنند.

محمدحسین مهدویان در اولین فیلم اش، «ایستاده در غبار» قدری خلاقیت به اثرش جاری کرده که ضمن ایجاد تغییر منجر به کیفیت،   ولی از اصل سینما دور نشود. همه چیز را خوب سر جای خودش چیده است  . طراحی درست صورت گرفته تا آنجا که هم فیلم بلند سینمایی ساخته است،   هم تفاوت با آنچه مرسوم است احساس می شود. همان کاری که در مستند روزهای زمستان کرده بود. تجربه گرایی در دایره جذابیت آفرینی.

پرده که باز می شود حس خوبی از گذشته و یک جور نوستالژی غم افزایی تماشاگر را در بر می گیرد. تیتراژ روی نوارکاست های قدیمی تاکید بر واقع نمایی دارد. البته قبلا نوشته بر سیاهی گوشزد کرده که صداها واقعی هستند ولی تصاویر غیر واقعی اند. در کل مستند غلبه دارد بدون اینکه به جنبه های نمایشی لطمه ای خورده باشد. نمای بسته روی نوارکاست ها کات می شود به سکانسی از جبهه که دستی در آسمان گوشی بی سیم را پرچم کرده است. از همین کات، خلاقیت خودش را تحمیل می کند. بهترین فصل فیلم و غم دارترین نماها، قطع می شود به گذشته دور در تصویر های سیاه و سفید، آنجا که با احمد آشنا می شویم. صداهای واقعی به کمک می آیند بدون اینکه صاحبانشان را ببینیم. به تناوب می گویند :  درسش متوسط بود. احمد بازی نمی کرده اما چون قوی هیکل بوده فقط به شمشیر بازی علاقه داشته است و دراین کارزار آنقدر ادامه می داده تا چوب های شمشیرنما بشکنند. دوست داشته تا قوی شود که مظلومین را نجات دهد ... برای همین در جوانی کیسه بوکس می خرد و تمرین می کند ... بستری شدن در بیمارستان فرصتی برایش پدید می آورد تا با مطالعه خود را به آدمی پیشرو ارتقا دهد ... زندانی می شود ... در قد و قامت رشیدش تغییر ایجاد می شود.   انقلابی و به فرماندهی می رسد و ...

دانلــود

ایستاده در غبار فیلم زندگی نامه ای احمد متوسلیان است. از عنوان «پرتره» استفاده نکردم چون تا این قالب و گونه فاصله ای اندک دارد. اتو بیوگرافیک است. دوربین ریزواره به درون و برون «احمد» نزدیک نمی شود. اما سلسله وار به تبعیت از سینمای کلاسیک ، کودکی تا بزرگسالی و فید شدن احمد در تاریخ را، جلو چشم تماشاگر ترسیم می کند. برای به سرانجام رساندن این پروسه، مهدویان رئالیسم را سرلوحه قرار داده، ولی با تمهیدات خلاقانه، درامی قوتمندانه هم شکل داده، چنانکه زمان سپری شده فیلم حس نمی شود. در واقع فیلم بعد از آن شاه فصل کات خورده به قدیم، معمولی شروع و تا دقایقی همین طور جلو می رود تا جایی که نگران کننده می شود که مبادا همین باشد ولی با رسیدن به فصل بزرگسالی احمد، عطف خوبی اتفاق می افتد. میل به تماشای ادامه فیلم دوچندان می شود. حتی با اینکه درمیانه هم دقایقی فیلم می افتد. راکد می شود. بلاتکلیفی غلبه می کند. اما زود جمع می شود، تا با ریتم مناسب و یکدستی درفرم همه چیز جلو برود. حالا کم کم شمایل قهرمان ظهور و خود را به رخ می کشد. تغییرات احمد از کودکی تا جوانی و از ظاهری چپ نما به مسلمانی انقلابی، بطئی و لایه ای اتفاق می افتد. تحولش کاملا سینمایی و عمیق و باور پذیر است. به واقع هم این اتفاق از پرداخت خوب شخصیت سرچشمه می گیرد. تیپ معنا ندارد. در کانون وقایع احمد تلولو دارد اما قهرمان تنها نیست. مردم معنایش می کنند. سکانس مسجد جامع پاوه و اهمیت احمد برای نظر مردم یا مداوی دموکرات زخمی و ... تاکید براین مدعا است. اهل تعامل و دور از اعمال دیکتاتوری است و ... همه این جزییات باعث شدند تا با شخصیتی خاکستری طرف باشیم. فصل های آموزش نظامی و اصرارش بر نظم و ... نیز بر وجوه شخصیت چند بعدی اش تاکید دارد.

اطلاعات پیرامون شخصیت اصلی هم کامل داده می شود. محل و مکان و شهر رشد و نمو، زمان تولد و شرایط اقتصادی خانواده، تعداد افراد خانواده، فضاسازی و ...

جالب است وقتی احمد و سه همکارش سوار بنز  شده و دوربین از پشت تعقیبش می کند با اینکه تیتراژ بالا می آید ولی تماشاگر دل از صندلی نمی کند که شاید فیلم ادامه یابد و آن شمایل دل برده برگردد. ولی هیهات که آن بنز لعنتی برنمی گردد و تو با چالش فکر و دل میخکوب می مانی. سینما یعنی همین : چنان کند با دلت که فکرت به کار افتد. ایستاده در غبار همین کار را می کند.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
غوغای طوفان فلسطین در دانشگاه‌‍‌های آمریکا؛ چرا واشنگتن نگران حمایت از فلسطین هستند؟
حضور ایران در میدان رقابت قدرت های جهان در شبه‌ قاره
عملیات وعده صادق قدرت پوشالی رژیم صهیونیستی را نمایان کرد
مستشاران ایرانی از سوریه خارج شدند؟
اولین تصاویر از امضای توافقنامه امنیتی بین ایران و روسیه
دلار ریخت
ازبکستان حریف ایران شد
آیین واگذاری مالکیت تیم‌های استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی
۳۰ کشور آفریقایی برای همکاری اقتصادی به ایران می آیند
بیش از ۳۰۰ جنازه از گورهای جمعی در غزه پیدا شده
محکومیت بدوی توماج صالحی به اعدام
اگر اسرائیل به رفح حمله کند فلسطینی ها به خواسته ۷۰ سال خود می‌رسند
روابط تجاری ترکیه با اسرائیل متوقف شد
اسرائیل دیر یا زود محو خواهد شد
استخوان‌ها هنوز شهادت می‌دهند!
اعلام رسمی حضور حمید مطهری در کادر فنی تراکتور
پلیس اصراری به انتقال خودروهای توقیفی با جرثقیل ندارد
این خودرو ۵۵ میلیون تومان ارزان شد
ببینید | ماجرای شکایت جالب همسر محسن قرائتی نزد رهبر انقلاب
سال گذشته میانگین سن پدر و مادر در اولین فرزندآوری چقدر بود؟
چشم پوشی سفارت ایران در پاریس از پیگیری قضایی فرد حمله کننده
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top