به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی کشور و طرح ادعاهایی از سوی جریان های مختلف سیاسی مبنی بر پیروی از خط امام(ره)، بازخوانی صحیفه امام خمینی(ره) از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که اتفاقات روی داده در آن زمان بی شباهت به مسائل جاری کشور نیست.
امروز در صحیفه
زمان: ۲۶ بهمن ۱۳۵۹ / ۹ ربیع الثانی ۱۴۰۱
مکان: تهران، جماران
موضوع: ضرورت خود باوری و اغتنام فرصت محاصره اقتصادی برای خودکفایی
حضار: کفیل وزارت نفت - معاونان - مدیران شرکت ملی نفت و گاز و صنایع پتروشیمی و شرکتهای وابسته
خودباوری و اتکا به خویشتن
مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمیدهند، ما خودمان باید تهیه کنیم. اگر این کشاورزها این معنا را حالیشان بشود، باورشان بشود که خارج به ما چیزی نمیدهند، خود کشاورزها کار را انجام میدهند؛ خود ملت انجام میدهند. از قراری که شنیدم در چین یک وقتی در پشت بامهایشان هم گندم میکاشتند. علاوه بر زمینهایشان، توی حیاطهاشان، در پشت بام هم گندم میکاشتند. یک مملکت اگر بخواهد خودش به پای خودش بایستد، مستقل بشود در همه ابعاد، چاره ندارد جز این تفکر که «ما باید از خارج چیز وارد کنیم» از کلهاش بیرون کند. مغزش توجه به این بکند که ما از خارج نباید وارد بکنیم. اگر یک چیزی نداریم، از خارج برایمان نمیآورند آن [را] فلان کار را انجام نمیدهیم، تا خودمان درست کنیم. اگر یک وقت دیدیم که ما چنانچه یک کارخانهای را نمیتوانیم راه بیندازیم، اتکال به این نکنیم که برویم از خارج بیاوریم.
خودمان دنبالش برویم تا کار انجام بگیرد، و انجام میگیرد. مغزهای اروپا با مغزهای ایران فرقی ندارند، جز این معنا که آنها آن طوری تربیت شدند و خودشان را آن جوری درست کردند؛ و ماها را این طوری تربیت کردند. ما را یک موجودات مهملی بار آوردند. خوب، تا کی ما باید این تحمل را بکنیم که ما یک موجودات مُهْمَلی هستیم، و باید از اربابها پیش ما برسد؟ حتی نانمان را آنها بدهند و گوشتمان را آنها بدهند؛ اداراتمان را آنها درست کنند؛ ارتشمان را آنها. این باید یک آخری داشته باشد. نمیشود که همیشه انسان انگل باشد به غیر.
و عمده این است که ما باور کنیم که خودمان میتوانیم. اول هر چیزی، این باور است که میتوانیم این کار را انجام بدهیم. وقتی این باور آمد، اراده میکنیم. وقتی این اراده در یک ملتی پیدا شد، همه به کار میایستند، دنبال کار میروند. در هر صورت، این باور را باید از گوش [و] مغز خودمان بیرون کنیم. و کسانی که گوینده هستند، کسانی که نویسنده هستند، کسانی که فرض کنید در ادارات هستند و اطلاعات دارند، این مطلب را به مردم بباورانند. همان طوری که آنها با تبلیغات خودشان در طول چند صد سال تقریباً این مطلب را در شرق بوجود آوردند که ما تا طرف غرب، تا طرف شمال نرویم، طرف شرق نرویم، کار نمیتوانیم انجام بدهیم. این یک باوری بوده است که نویسندهها [و] گویندگان آن وقت همه آنها در تعقیب این بودند. یک عدهای با اینکه حسن نیت داشتند، عقیدهشان این بود که باید اینطور بشود. حالا هم خیلیها عقیدهشان این است که ما باید یک پیوندی داشته باشیم، با اینکه حسن نیت دارند. یک عده هم وابسته بودند، اجیر آنها بودند، برای اینکه این مسئله را دامن به آن بزنند. حالا که یک مملکتی شده است که آن چیزی را که در نظر [کسی] امکان نداشت و هیچ کس احتمالش را نمیداد که امریکا را که دارای همه چیز هست، دارای قدرت اول دنیاست تقریباً، یک ملت کوچکی که آن همه تبلیغات کردند و آن همه وابستگی بایستد و امریکا را بیرونش کند - این مسئلهای بود که به نظر خیلیها امکانش نبود. من بر نخوردم به شخصی که بگوید که نه میشود، یا ساکت بود، یا میگفت نمیشود.
خوب، دیدید که وقتی ملت خواست، شد. یک ملت وقتی یک چیزی را بخواهد، این خواهد شد - و اینها الآن در صدد این هستند که آن مسئله را باز پیش بیاورند: مسئله اینکه ما خودمان نمیتوانیم؛ ما خودمان متخصص نیستیم؛ ما خودمان تحصیلاتمان ناقص است. این مسئله را پیش بیاورند. آن ممالکی که توانستند مثل ژاپن، ژاپن - خوب - اول چیزی نبود. کوشش کردند. تا اینکه حالا با امریکا مقابله میکند. بسیاری از [مصنوعات] او در امریکا فروش میرود. خوب، یک امری نشدی را شد کردند. یا هندوستان که الآن پیش رفته است، برای این است که این فکر را در خودش پیش آورده است که ما نباید وابسته باشیم ....
منبع: صحیفه امام خمینی - جلد ۱۴ - صفحات ۱۱۶ تا ۱۱۸