«کتابخانه دانشجویان ایران»؛ ضمن آرزوی سالی خوش، قصد دارد با معرفی 13 کتاب در ایام نوروز، چند سی سی از هر کدام آنها را به مخاطبین گرامی بچشاند.
بر همین اساس در سومین معرفی کتاب نوروز 95، به معرفی کتاب «سرلوحه ها» میپردازیم:
"شاید این پرت و پلاها نموداری باشند از اوضاع جامعه در آن سال ها از نگاه یک داستان نویس..."
این تعبیری است که خود رضا امیر خانی در مقدمه «سرلوحه ها» درباره ی کتابش آورده است. با کمی بدجنس باید گفت که بیراه هم نگفته است، چون در سرلوحه ها از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا می شود.
قصه از این قرار است که در اوایل دهه هشتاد امیرخانی مقالاتی با نام «سرلوحه ها» در سایت لوح می نوشت. مقالاتی با موضوعات کاملا مختلف که به قول خودش هیچ خط واحدی ندارند. حالا مقالات بین سالهای 81 تا 84 را در این کتاب جمع کرده است. از موضوع زلزله بم و دیدار با جرج جرداق بگیرید، تا آموزش داستان نویسی، معرفی صد رمان و ... . همه و همه در «سرلوحه ها».
به گمانم اگر طرفدار امیرخانی باشید، دیگر به توضیح بیشتر احتیاج نیست، هست؟
چند سی سی از متن کتاب:
سیدحسن نصرالله خودش تا دم در به پیش باز ما آمد. دورادورش نشستیم و گرم شروع کردیم به صحبت. یک دو ساعتی در خدمتش بودیم و از او می پرسیدیم و به گرمی جواب مان می داد. یکی دو دیپلمات هم هم راهمان بودند که البته آن ها نیز خیال می کردند ما هم راه ایشانیم! یکی شان پروتکلی صم بکم نشسته بود که عاقبت سیدحسن در آمد و به او گفت: چیزی که نمی گویید، اقلا از میوه ها میل کنید!
دیپلمات جداب داد که صحبت های شما شیرین تر است و سید حسن فی الفور جواب داد:
جمع میان این دو البته احوط است!