بعضی از افراد بهاشتباه یا تعمداً کشور را به دو قطب اصلاحطلب و اصولگرا تقسیم میکنند تا ضعفهای خود را پشت این تابلوها مخفی کنند، در صورتی که هر دو جناح در زمینههای متعدد افراط و تفریط میکنند درست این است که کشور را به دو قطب یکی وسط و میانه و قطب دیگری افراط و تفریط تقسیم کنیم، یکی از خواستگاه های این اتفاق انتخابات است که در آن فضا را طوری احساسی میکنند که مردم به دور از تعقل انتخاب کنند، در انتخاباتها فریب قطبیته شدن فضا را نخورید، ببینید کاندیدها چی گفتند و چطور عمل کردهاند، اگر مطابق آرمانهای نظام اسلامی بود که شما هم وارد قطب وسط شدهاید، خواه اصطلاحاً اصلاحاتی باشید و یا اصولگرا.
قبیله گرایی ریشههای عمیق تاریخی، جغرافیایی، سیاسی دارد، نه قبیله بد است و نه جناح، بلکه آن چیزی که تقبیح شده است قبیله گرایی است، مثلاً اگر دیدی پسر عمهات با کسی درگیر شده و شما بدون هیچ بحث و سؤالی رفتید کمکش و سیر دلتان آن بدبخت را زدید شما دچار قبیله گرایی اجتماعی شدهاید، که هم خلاف عقل است و هم دین، در باب درگیری های سیاسی دقیقاً مطلب همین است، و نباید ،صمٌ بکم، بشینید و سیاستمداران را تأیید کنید باید فرد را به چالش عقلی بکشانید چه خودی، چه بیخودی! مثلاً یکی از اشتباهات دولت دکتر احمدینژاد که خیلی بارز بود قبیله گرایی سیاسی بود که حتی ایشان در آخرین سال ریاست خود گفتند که هیئت دولت خط قرمز ماست و این یک نمونه از هزاران نمونه عدم تعقل و مستی سیاسی است.
می گویند که لیلی چهره زیبایی نداشته اما مجنون عاشقش بود و زشتی ها را نمیدید و مورد نکوهش مردم قرار میگرفت در باب علاقهها امام علی میفرمایند: حُبُ الشی یُعمی وَ یُصَم یعنی علاقه به چیزی انسان را کور و کر میکنند
در امواج پر تلاطم سیاست سعی کنیم با عقلانیت بر خواسته از دین و فطرت موجسواری کنیم، تا در این دریا، به چنگال امواج دچار نشویم