خبرنامه دانشجویان ایران: شصت و نهمین جشنواره فیلم کن به پایان رسید و سهم فیلم «فروشنده» دوجایزه مهم بود؛ نخل طلای بهترین بازیگری مرد و بهترین فیلمنامه دو جایزه ای بود که به شهاب حسینی و اصغر فرهادی اهدا شد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ شهاب حسینی پس از دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره کن گفت: مطمئنم روح پدرم الان نظاره گر من است از اصغر فرهادی و ترانه علیدوستی تشکر می کنم این جایزه را از مردم دارم پس به آنها تقدیم می کنم.
بدون شک این جشنواره، می تواند حرف ها و حواشی زیادی برای تحریر داشته باشد، با نگاهی به این جشنواره طی چند سال اخیر نشان می دهد اغلب آثاری از ایران برگزیده می شوند که جریان روشنفکر سینمای ایران در آن حضور داشته اند؛ از برگزیده شدن «سفر قندهار» محسن مخملباف تا آثار جعفر پناهی و فیلم هایی که همچون «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد» که به دلیل «سیاه نمایی» هیچگاه موفق به مجوز اکران در ایران نشدند.
صحبت های شهاب حسینی در اختتامیه جشنواره کن
بهروز افخمی چندی پیش در مصاحبه ای (اینجــا) درباره این جشنواره و واقعیت جشنواره فیلم های اروپایی می گوید: "فرض کنید یک نفر یک راهی پیدا کند که در بازار با 5درصد یا کمتر از 5درصد دگرباش ارتباط برقرار کند. خب، یک تجارت است. جشنواره کن جشنواره این جور تجارتهاست. کن جشنواره جریان دگرباش فیلمسازی است. مثلا وقتی به فیلم «آبی گرمترین رنگ است» جایزه دادند اصلا به خاطر این دادند که درباره همجنسبازی است و خیلی وقیحانه هم در این باره ساخته شده است. حالا بعضیها میگویند به کیفیت هنری فیلم جایزه دادند اما این حرفها مزخرف است. مزخرف جریان روشنفکری وازده و جشنوارهزده است. در واقع شما میتوانید مطمئن باشید اگر فیلمی درباره همجنسبازی بسازید بالاخره در یکی از این جشنوارههای اروپایی جایزه میگیرد، چرا که پروتکلهای جشنوارهای درباره این موضوع تصریح دارند."
وی ادامه می دهد: "جشنواره کن تا ۴ سال پیش در بازار فیلم یک بخش خیلی مهم پورنوگرافی و فروش فیلمهای پورنو داشت اتفاقاً برای اینکه شوخی کنند یا توهین کنند یا اذیت کنند، میآمدند این غرفه را چسبیده به غرفه ایرانیها دایر میکردند. این افرادی که از کن دفاع میکنند، نمیدانند از چه دفاع میکنند. جشنواره کن بیشتر در کنار ساحل و در تمام میهمانیهایی که در کشتیها و هتلها اتفاق میافتد جریان دارد، در بخش پورن که حالا جمع کردهاند و در بازار تعریف میشود."
این عدم اقبال به جشنواره البته تنها نگاه افخمی نیست بلکه حاتمی کیا نیز با بیان اینکه راه رفتن روی فرش قرمز برایش حرام است و اساسا برای جشنواره و گرفتن اسکار یا غیره فیلم نمی سازد، درباره سینمای جشنواره ای می گوید: «بعضی از دوستان تنها غایت نگاهشان جشنوارههای خارجی و جایزه اسکار است. سینمای جشنوارهای بازاری دارد و مؤلفههایی را میطلبد که برخی از دوستان براساس آن فیلم میسازند و در آنجا هم مورد استقبال قرار میگیرند.»
حال اما جشنواره شصت و نهم کن نیز به پایان رسید و اصغر فرهادی که کارنامه حضور «گذشته» را دارد، برنده جایزه بهترین فیلمنامه با «فروشنده» می شوند؛ اما نکته مهم این جشنواره جایزه "نخل طلای بهترین بازیگری مرد" به شهاب حسینی است؛ هنرمندی که بر خلاف افرادی که با حضور در «فرش قرمز» کن، ماهیت ایرانی خود را فراموش می کنند، حرف از مردم کشورش میزند، و اساسا برای او نیز جشنواره، کن، اسکار و نخل غایت نیست، بلکه آرزویش ساختن یک فیلم برای امام حسین(ع) است.
وی بعد از ساخت فیلم ساکن طبقه متوسط گفت: "من اگر فیلم بسازم که احساس خود را بیان نکنم از سرگشتگی خودم نگویم به چه دردی می خورد این ظواهر که مسایل دنیایی مثل استار بودن، پول، مقام، اسکار و.. قابل دلبستگی نیست، من مرگ را چه کنم؟"
وی در ادامه گفت: "بچه که بودم در ایام محرم با بزرگترها به هیات می رفتم. چیزی که آن زمان می دیدم عشق و عزاداری واقعی بود. در دهه 60 مداحها با سوز و گداز و عشق می خواندند که من در زمان کودکی تحت تاثیر قرار می گرفتم. مدتی است احساسی مرا آزار می دهد. احساس می کنم تبدیل به خدای ناکرده بازاری می شود برای کسب فیض یک عدهای. وقتی کارهای پاپ روز را تنها شعرهایش را تغییر می دهد و در عزای امام حسین می خواند ما اینجوری امام حسین را نشناختیم. جدای از عشقی که با تولد ما مسلمان ها در وجودمان متجلی می شود کتابی است که از مادرم یادگاری گفتم به نام «آنکه هرگز تسلیم نشد» نوشته آقای محمد رشاد در گروه سنی نوجوان، سال نشر 1345. در طول روزگار آقایان با پنبه و تیغ سر هم می برند کلاه گشاد سر همدیگر می گذارند و تمام تصورشان این است که 10 روز محرم می توانند با دادن غذاها و خرجی کنتر را صفر کنند! غذاها هم به دست نیازمند نمی رسد. من در این ایام با خلوت خودم و فکر به فلسفه وجودی امام حسین(ع) راه و مرام ایشان سپری می کنم. بزرگترین آرزویم قبل از مردن ساختن یک اثر از روی کتاب آقای رشاد است به دلیل اینکه حظی که از کتاب گرفتم انتقال بدهم، دنبال این هستم که با سرمایه خصوصی این کار را انجام دهم. یک آدم اهل دل به لطف خدا پیدا خواهم کرد که این کار را بسازم."
آرزوی مرد اول جشنواره کن
شهاب حسینی نشان داده است از آن دست بازیگرانی نیست که پس از چند جایزه داخلی و خارجی به جریان «شبه روشنفکری» بپیوندد و حیات کار خود را در ساخت و بازی در فیلم های «ضدایرانی» و برای اینکه دیده شود، دنبال کند. شهاب حسینی از آن دست بازیگرانی است که آرزوهای متفاوتی دارد، و بخاطر همین مسئله است که در کارش موفق است.