به گزارش خبرنگار صنفی – آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در کنار داوطلبین و شرکتکنندگان این آزمون مهم و بزرگ علمی کشور، همراهان و خانوادههای آنها نشان دادهاند اگر بیشتر از آنها استرس و نگرانی نداشته باشند، کمتر از آنها ندارند.
شاید زمانی که پدر و مادرهای امروز، خودشان دانشجو بودند و فضای دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی از نزدیک لمس کردند، آسیبهای اجتماعی به اندازه فعلی در بدنه دانشگاه ریشه نکرده بود؛ برای همین هم اولویت خانوادهها برای قبولی فرزندان در دانشگاه شهر محل سکونتشان است.
از طرفی آینده نگری برای تامین شغل، کسب معاش، توانایی تشکیل زندگی و ... را میتوان یکی از فاکتورهای اصلی والدین در هدایت فرزندانشان به سمت تحصیلات دانشگاهی با کیفیت دانست.
با این همه اما به نظر میرسد که اصلی ترین دغدغه خانوادههای شرکت کنندگان کنکور کارشناسی که برای اولین بار قصد ورود به فضای دانشگاه را دارند، نگرانی در مواجهه فرزندشان با معضلات اجتماعی و اخلاقی دانشگاه است. آسیبهایی که در صورت دور بودن محل تحصیل از محل زندگی یک دانشجو، امکان خطر و تشدید آن را بیشتر نیز میکند.
نگاهی به اظهارات والدینی که پشت درب حوزههای کنکور در انتظار فرزندان خود بودند میتواند دغدغه قبولی بومی در دانشگاه را از نگاه آنها روشنتر کند.
دغدغههای جالب والدین کنکوریها برای فرزندانشان
هرچند در سالهای اخیر قوانینی مثل تاثیر امتیاز بومی بودن در قبولی دانشگاه مورد نظر، وارد سیستم سنجش و پذیرش داوطلبین کنکور سراسری شده است اما نتیجه نهایی کارنامه کنکور سراسری بالاخره حرف اول و آخر را میزند؛ مثلا برای قبول شدن پزشکی در تهران، رتبه سه رقمی از لازمههای اصلی است، حال آنکه امتیاز بومی بودن برای رتبه مثلا 5000 تاثیری ندارد!
تاکید والدین برای قبولی داوطلبین در شهر محل سکونت خصوصا دختران را میشود ناشی از شدت اخبار سالهای اخیر در انتشار آسیبهای دانشگاهی دانست. آسیبهایی که اگر در گذشته فقط محدود به گرایش دانشجویان به سرگرمیهای ناسالمی مثل سیگار و قلیان بود اما امروز به سمت مواد مخدر خطرناکتر و اعتیادآور گسترش یافته است.
وقتی آسیبهای اجتماعی در دانشگاه «عیان» میشود
بازتر شدن فضای دانشگاهها و سهولت در برگزاری جشنها و کنسرتهای حاوی رقص و آواز که برخی اوقات با چاشنی اختلاط نیز همراه میشود، برگزاری اردوها مختلط و رواج دوستیهای بهظاهرجذاب بین پسران و دختران دانشجو که با شیوع فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز افزایش چشمگیری پیدا کرده است را میتوان دلایل دیگری بر نگرانی والدین دانست.
خوابگاه و محل اقامت دانشجویان در شهری که قرار است درس بخوانند نیز خودش به تنهایی یک معضل است؛ بعضی از دانشگاهها که اصلا خوابگاهی برای اقامت دانشجویان ندارند و آنها را به خوابگاهههای خصوصی و خودگردان یا پانسیونهای دانشجویی میفرستند.
تازه اگر خوابگاهی وجود نداشته باشد که دانشجو مجبور میشود که به تنهایی یا با چند دانشجوی دیگر، خانهای اجاره کنند و در طول مدت تحصیلشان آنجا ساکن شوند.
وجود پانسیون های خصوصی در ایران در سال های اخیر به دلیل افزایش حجم دانشجویان به خصوص دانشجویان دختر به یه ضرورت اجتناب ناپذیر تبدیل شده است که بر اساس اخبار منتشر شده در برخی از رسانه ها، عده ای با سو استفاده از این شرایط به سود جویی از این موقعیت میپردازند.
جوانانی که برای کسب مدارک عالی، شهر و دیار خود را ترک گفته و به دور از خانواده مشکلات مالی و روحی زیادی را تحمل می کنند، معمولا در معرض آسیب های متعدد اجتماعی – فرهنگی قرار دارند.
پانسیون های بدون مجوز تاکنون مشکلات زیادی برای دانشجویانی که دانشگاه هایشان هیچ تعهدی هم در قبال اسکان آنان ندارند. (اینجــــــــا)
دست آخر هم بن بست مسیرهای پر تلاطم و خطرناکی که یکی از دلایل آن دوری از فضای خانوادگی و شکست در احساسات فردی است، دانشجویان را با پدیده عجیب خودکشی به وقت دانشگاه روبرو میکند؛ با این حساب باید به خانوادههای داوطلبان حق داد که از دوری فرزند خود نگران باشند.