پالس‌های مأیوسانه یک رئیس جمهور

خبرنامه دانشجویان ایران: سفر اخیر آقای روحانی به نیویورک که در ابتدا هم با اما و اگر مواجه بود، سفری بی رمق و از سر ناچاری بود. ظاهراً آقای روحانی تمایل چندانی برای انجام این سفر نداشته و بالاجبار و به توصیه مشاورانش به انجام آن اقدام نموده است! چرا که در صورت خودداری از انجام آن مشخص می شد که تمام داستان سرایی ها و افسانه پردازی ها مبنی بر حل مشکلات کشور در صورت تعامل با کدخدا، دروغ یا فریبی بیش نبوده و رسماً توسط گوینده آن، پس گرفته شده است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، حمیدرضا شاه نظری در کانال تلگرامی خود نوشت:

درباره سفر آقای روحانی به نیویورک نکات زیر قابل توجه است:

سفر اخیر آقای روحانی به نیویورک که در ابتدا هم با اما و اگر مواجه بود، سفری بی رمق و از سر ناچاری بود. ظاهراً آقای روحانی تمایل چندانی برای انجام این سفر نداشته و بالاجبار و به توصیه مشاورانش به انجام آن اقدام نموده است! چرا که در صورت خودداری از انجام آن مشخص می شد که تمام داستان سرایی ها و افسانه پردازی ها مبنی بر حل مشکلات کشور در صورت تعامل با کدخدا، دروغ یا فریبی بیش نبوده و رسماً توسط گوینده آن، پس گرفته شده است.

مقایسه این سفر با سفر اول آقای روحانی نشان می دهد که دیگر از آن شور و اشتیاق برای مواجهه با کدخدا و ملاقات اتفاقی و ... خبری نیست و سفر وی حتی از طرف کدخدا و رسانه هایش نیز با سردی معناداری مواجه شده است. این سردی در بطن خود این معنا را دارد که اردوگاه اعتدال از حمایت کدخدا از خود ناامید شده و دیگر نباید منتظر دوپینگ نجات بخش بود و از طرفی کدخدا نیز در مورد پیروزی کدخداباوران در انتخابات 96 دچار تردیدی جدی است.

مرور سخنان آقای روحانی در سازمان ملل نشان می دهد که سخنان وی نیز حاوی مطلب جدیدی نبود و جز پالس هایی مأیوسانه درباره آمادگی برای اجرای برجام منطقه ای با هدف جلب حمایت و گله از سر استیصال بابت عدم انجام تعهدات برجامی توسط کدخدا، چیزی بیش از سخنان تکراری اندر مزایای تعامل گرایی و مذاکره در بر نداشت.

کنش ها و سخنان اخیر آقای روحانی و نیز سخنان شاذ پدرخوانده جریان اعتدال نشان می دهد که نگرانی از بابت شکست سنگین در انتخابات سال 96 به سطح بالایی رسیده و پالس های ارسال شده برای جلب حمایت کدخدا نیز تاکنون مؤثر واقع نشده است. وضعیت فعلی جریان غرب گرا از یک سو نشان دهنده هوشمندی بالای امام خامنه ای در اتخاذ تاکتیک نرمش قهرمانانه در رسوا کردن کدخدا و کدخداباوران است و از سوی دیگر خسران کسانی را نشان می دهد که ساده لوحانه به وعده های کدخدا یا همان شیطان بزرگ اعتماد کرده و دچار اشتباه محاسباتی شدند! و الان مسیر بازگشتی برای خود نمی بینند و به همین خاطر همچنان مأیوسانه امیدوار به لطف کدخدا هستند!

آیا وضعیت بغرنج فوق، گزینه های بدیل روحانی را به میان خواهد کشاند؟ و آیا این گزینه ها تحت مدیریت پدخوانده سر بر خواهند آورد یا اصلاح طلبان مسیر خود را برای عدم پذیرش مسئولبت شکست برجام و شکست روحانی جدا خواهند کرد؟ باید منتظر ماند و دید.