روضه منصور ارضی در مراسم افتتاحیه مجمع الذاکرین طلاّب
دیده اى نیست که از داغ تو نمناک نشد
قامتى خم شده چون قامت افلاک نشد
ز غمت ذکر لب ماهى دریا شده آب
لب بى آب کویرى چو لبت چاک نشد
خون اصغر بروى سینه ى تو تازه شده
هرچه کردم که کنم پاک ولى پاک نشد
خم شدم بوسه بگیرم ز گلویت امّا
با دوصد دیده ى نامحرم و ناپاک نشد
لطف ما بود به شاعر که غزل کامل شد
بیتى اندازه ى این بیت که غمناک نشد
مادرِ آب کجایى پسرت آب نخورد
پدرِ خاک کجایى پسرت خاک نشد