به گزارش خبرنگار صنفی- آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در شرایطی که همه بر این باورند که آموزش عالی از اولویتهای دولت یازدهم خارج است، بعد از ماجرای پرحاشیه حذف کنکور آبانماه دکتری که مخالفت بسیاری از داوطلبان و دانشجویان را به همراه داشت، حالا تحصیلات تکمیلی در آموزش عالی کشور، وارد بحران جدیدتری شود.
نمایندههای مجلس این روزها به تکاپو افتادهاند تا کاهش هیئتهای علمی موثر در دانشگاهها که به آزمونهای دکتری سالهای اخیر باز میگردد را مورد بررسی قرار دهند.(اینجــــا)
بیش از 3 هزار دانشجویی که در دولت قبلی طبق آئیننامه مصوب، بورسیه شدند برای تامین هیئت علمیهای آینده در دانشگاهها روی آنها برنامهریزی شده بود، همچنان پادرهوا هستند.
پس دور از انتظار نیست که برای نمایندگان مجلس سوال پیش بیاید که چرا نبود هیئت علمی شاخص مقطع دکتری در دانشگاه، فقدان پیشتوانه مادی و فیزیکی دانشگاه برای تحصیل دانشجویان، رعایت نشدن شاخص ها و استانداردهای لازم برای پذیرش و نبود نیازسنجی پذیرش دانشجو در این مقطع، بحران گستردهای را در حوزه تحصیلات تکمیلی ایجاد کرده است.
از طرفی، اقدامات کارشناسی نشدهای مثل حذف کنکور آبانماه دکتری که سوال، ابهام و حتی مراتب اعتراض بسیاری از دانشجویان و داوطلبان شرکت در این آزمون را به وجود آورده است، مزید بر علت کاهش شوق شرکت در کنکور دکتری شده است.
از کنکور اسفند ماه سال 94 اگر عبور کنیم دانشجویانی بودند که پس از اعلام نتایج و عدم قبولی، تمام هم و غم خود را برای قبولی در کنکور دکتری برج 8 سال 95 گذاشتند، دانشجویانی که بیش از 5 ماه بر اساس یک برنامه مدون به مطالعه پرداختند و روح و روان خود را برای شرکت در این آزمون آماده کرده و بیش از نیمی از راه را طی کرده بودند.
حالا با این تصمیم خلقالساعه و عجیب باید دید که چه بر سر دانشجویانی میآید؛ دانشجویانی که کنکور برج 8 برای آنان شاخصی شده بود تا سایر برنامههای زندگیشان از قبیل اشتغال، ازدواج، خدمت سربازی و ... را بر مبنای تاریخ کنکور چیدمان کنند.(اینجــــا)
قصه پر غصه بورسیهها نیز وجه دیگر این بحران است؛ بورسیههایی که بعد از محرز نشدن ادعای غیرقانونی بودن، تا سر حدامکان، چوب لای چرخشان گذاشته شد تا حتی امکان جایابی و جذب در دانشگاهها را پیدا نکنند.
غافل از اینکه ماجرای بورسیهها آخرش بدون هویت از آب درآمد و بعد از اینکه ادعاهای وزارتعلومیها درست از آب در نیامد، دیگر حتی دیر شده بود که ظرفیتهای از دست رفتهای که میتوانستند نخبگان آینده کشور در دانشگاهها باشند نیز قابل برگشت نبود.
حالا نمایندگان مجلس که به علت اتهام بورسیهها و به کارگیری سران فتنه در وزارت علوم، فرجیدانا را استیضاح و برکنار کردند، به همین دلیل برایشان سوال پیش آمده است و میخواهند بررسی کنند.
حالا انگار همان رویه در طی سالهای بعد از فرجیدانا طی شده است و اکنون به بحران خوردیم! چه کسی پاسخگوست؟ دولت جواب میدهد یا مجلس؟