من با اعتقاداتم زندگی می کنم. شما توقع داشتی من بروم در «اخراجی ها» بازی کنم؟! نه حضرت عباسی! یا بروم در «رسوایی» بازی کنم؟ دشمنی با آقای ده نمکی ندارم. متن، متن بدی است! من که قرار نیست بروم جوک بازی کنم!
خبرنامه دانشجویان ایران: داریوش ارجمند هنرمند و بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون کشورمان در برنامه هفت حرف های زیادی برای گفتن داشت.
از فیلمنامه های ضعیف تا باند بازی وبازیهای سطحی. از انتقاداتش به سینمای ده نمکی تا ارادتش به حضرت ابوالفضل.
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ به نقل از هفت، ارجمند در پشت صحنه این برنامه اظهارات جالبی داشت که در ادامه میخوانید:
من بعد از بازی در فیلم «امام علی (ع)»، داود میرباقری به من پیشنهاد «آدم برفی» را داد. گوشه سناریو یک جمله ای نوشته که من آن سناریو را نگه داشتم. نوشته "در تمام مدتی که من برای تو نقش «اسی در به در» را می نوشتم، دلم به حال «مالک اشتر» می سوخت!
اما با اعتقادی که به تو دارم امیدوارم کاری بکنی کارستان!" خیلی جالب است. آن فیلم را از جشنواره درآوردند، والا همه بازیگران این فیلم باید جایزه می گرفتند.
بعد از «امام علی (ع)» و «آدم برفی» خیلی فیلم های اینجوری به من پیشنهاد شد. هر فیلم مذهبی در تلویزیون می بینید اول سراغ من آمدند. ولی بدرد من نمی خورد. باید یکی گنده تر از مالک بازی می کردم. گنده ترینشان حضرت عبدالعظیم بود که بازی کردم.
دیگه فیلم مذهبی گردن کلفتی نبود که من بروم بازی کنم. برای اینکه هرکسی سلیقه ای در کار خودش دارد. درسته من حرفه ای ام، انتخاب می شوم اما بعد از اینکه انتخاب می شوم حق انتخاب باز با من است؛ که بگم آره یا نه!
اینکه من کم کار شدم، علتش این است که چیز دندان گیری گیرم نمی آید. فیلم های پرفروش بسیاری هست، اما اینها مقصدم نیست. من هنوز فیلم کم فروش «هبوط» احمدرضا معتمدی را دوست دارم!
برای اینکه من با اعتقاداتم زندگی می کنم. شما توقع داشتی من بروم در «اخراجی ها» بازی کنم؟! نه حضرت عباسی! یا بروم در «رسوایی» بازی کنم؟ دشمنی با آقای ده نمکی ندارم. متن، متن بدی است! من که قرار نیست بروم جوک بازی کنم!
از فیلم های آپارتمانی جدید هم به شما پیشنهاد شده؟
فت و فراوان. اما من نیستم. اینها برای این قلمی بادمجون هاست. چشم رنگی ها، دماغ عمل کرده ها، پشت چشم برداشته ها و دور سر سفید کرده ها. اینها بدرد اونها میخوره. بدرد من نمی خورد!
هجمه زیادی به شما برای بازی در فیلم «پایان نامه» شد؟
آن فیلم نیز من با اعتقاد کامل به نقشی که به من داده بود، بازی کردم. نه به فیلمنامه! اولا آن فیلمنامه ای که به من داده بود اینی نبود که ساخته شد! برای چه من به جلسه نقد فیلم نیامدم؟! یعنی من آنقدر بی ادب و احترام هستم؟ نه!
برای اینکه فیلمنامه ای که به من داد آن نبود. اصلا تیکه های اول دانشگاه، ستاره و... نبود. من نقش دکتری را بازی کردم که هیچ کاری به سیاست نداشت. خودم نیز آن نقش را نوشتم.
بعد هم قیچی اش کردند. این هم بس که التماسم کرد. چون یک فیلم برایش بازی کردم. "کلاهداری" جوان بود و دلم برایش سوخت. ولی من هیچ ننگی نمی کنم. نه اصلا! انقدر فیلم خوب دارم که این یکی می تواند تو قاطی اونها یک ریگ در گونی عدس باشد.
شایعه ای مطرح شد که یکی از افراد موثر در انتخاب بازیگران در سینما سعی کرد شما و یکی دیگر از پیشکسوتان سینما را بایکوت کند. آن پیشکسوت برگشت ولی شما هیچ وقت جلوی او کرنش نکردید!
بله؛ اما اصلا! اصلا اهل این چیزها نیستم. من چون آدم رکی هستم، حرف خانه ام نمی برم. به همین دلیل خیلی ها با من دچار دشمنی می شوند. خب زیر بار یک سری چیزها نمی روم. یک کسی می آید می گوید من پیشنهادت دادم این نقش رو برو برای فلانی بازی کن!
یک زمانی به من می گفتند آقا شما برای چی راجع به فوتبال حرف می زنید؟ گفتم برای اینکه فوتبال به من مربوط است. هرچی در این جامعه به من مربوط است. خب در سینما کسایی دوست ندارند من بفهمم. ببین این مهم است!
کشور ما معولا یک همچین چیزی است. اگر بفهمند زیادی می فهمی، مقراض به فیتیله ات می زنند. ولی من به گفته آن یارو چیستانه گفت "عجایب صنعتی دیدم در این دشت، سرش را می بریدند زنده می گشت" من از آنها هستم!