آقای روحانی در سخنرانی اش در مراسم گرامیداشت روز ملی صادرات به گونه ای سخن گفت که گویا الان در فضای رقابت های انتخاباتی سال 92 به سر می بریم و انگار نه انگار در ماه های پایانی دولت تدبیر و امید هستیم! در این مراسم وی از مزایای تعامل گرایی سخن گفت و مکرراً از عباراتی شبیه «باید اینگونه باشیم! باید فلان کار را بکنیم و ... تا مشکلاتمان حل شود!» استفاده نمود. اینگونه سخن گفتن از رئیس جمهوری که وعده حل 100 روزه بسیاری از مشکلات را داده بود! و قریب به 4 سال با فراغ بال و حمایت مردم و رهبری فرصت داشته تا طرح های خود را پیگیری نماید، عجیب و حتی شگفت انگیز است! ظاهراً آقای روحانی فراموش کرده اند که علی رغم نقدهای جدی و اشکالاتی که رهبر انقلاب و نیروهای انقلابی به تعامل گرایی و اعتماد ساده لوحانه به آمریکایی ها داشتند ولی در مسیر پیگیری راهبرد تعامل گرایی وی مانعی ایجاد نکردند و از دولت در مذاکرات حمایت نمودند تا بعداً بهانه ای برای ناکامی هایش نداشته باشد!
این نحو سخن گفتن انشایی و اعتراضی از آقای روحانی پس از چهار سال یکه تازی در پیاده کردن تعامل گرایی به عنوان ایده اصلی اش، دیگر چندان مورد پذیرش افکار عمومی نیست و مردم متوجه هستند در حالی که زنگ حساب دولت فرا رسیده، آقای روحانی در حال خواندن انشاء است! البته با نگاهی همدلانه می توان شرایط و علت این نحو سخن گفتن را درک کرد. بالاخره چند ماه بیشتر تا رقابت های انتخاباتی نمانده است و شکست آقای روحانی، صرفاً شکست یک شخص یا یک حزب سیاسی نیست بلکه این رویداد به منزله پایان دوران ماه عسل غرب گرایان در ایران خواهد بود که جهش قدرت ایران در جهان با پایان دادن به نفوذ آمریکایی ها در منطقه و آغاز عصری جدید برای ایران را به همراه خواهد داشت.
آقای روحانی دو راه بیشتر ندارد؛ یا مسئولیت خود را در قبال ناکامی های دولت و عدم تحقق وعده ها و خصوصاً وعده های برجامی اش می پذیرد که کمترین نتیجه آن شکست در انتخابات 96 خواهد بود و یا در این چند ماه باید منتظر سخنانی از موضع انتقاد از وضع موجود و تلاش برای دوقطبی سازی و ایجاد حاکمیتدوگانه باشیم که با پیش کشیدن عدم همراهی رهبر انقلاب و نهادهایی مثل سپاه پاسداران در موضوع برجام منطقه ای و موشکی به دنبال مقصرتراشی ناجوانمردانه برای ناکامی دولت در موضوع برجام هسته ای و دستاورد تقریبا هیچ آن خواهد بود. سناریویی که پالس های آن پیشتر توسط آقای هاشمی و جان کری رد و بدل شد! در این بین اقداماتی همچون تغییرات در کابینه که با هدف انتخاباتی انجام می گیرد، برای نجات آقای روحانی به تنهایی چندان مؤثر نیست، مگر اینکه در ادامه، تکمیل کننده پازل دوقطبی سازی اجتماعی گردد.
البته آقای روحانی یک راه سومی هم دارد که در بدو امر شاید دور از ذهن به نظر برسد ولی ادامه وضع موجود و روحیه محافظه کار وی، امکان تحقق آن را محتمل می کند که در آینده به آن خواهم پرداخت. ان شاالله