به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در خلال هیاهوی 16 آذری دانشگاهها و صندلیهایی که احیانا هیچ وقت دیگر انقدر از دانشجو لبریز نمیشد، میشود به چند نکته کوتاه در این زمینه، بسنده کرد. نکاتی که شاید برای برخی ناخوشایند باشد اما از چیزی به زبان و انتظار دانشجو نزدیک تر است.
1- امسال به برکت فضای مجازی پوسترهای عجیب و غریب برنامه های دانشگاهها در روز 16 آذر خیلی خوب در شبکه های اجتماعی دست به دست شد و موجی از طنز و شادی به همراه داشت. از استندآپ کمدی و آشپزی و سرگرمی در مهمترین دانشگاههای کشور گرفته تا دعوت از ورزشکارها و خواننده ها و بازیگرهایی مثل میم.گ برای روز دانشجو.
2- بصورت پیش فرض هر دانشجویی با هر گرایش سیاسی با دیدن چنین پوسترهایی تناقض را درک میکند. ظاهرا دانشجوها علی رغم نگاههای متفاوت سیاسی تعریف واحدی از این روز در ذهن دارند که احساس میکنند دعوت از طنزپزدازها و خوانندهها و بازیگرها در این برنامهها تناسبی با این روز ندارد و به این تناقض میخندند. روز 16 آذر قرار است در دانشگاه چه اتفاقی بیفتد؟ چه کسانی مناسب سخنرانی برای این روز هستند؟ با چه موضوعی؟
3- دانشجویان معترض 16 آذر 32 نه با گلوله سربازان آمریکایی که با گلوله سربازان هموطن خودمان در حال مطالبه استقلال از مسئولین کشور خودمان و با فرمان شلیک یکی از فرماندهان ارتش خودمان شهید میشوند. فرض کنید 16 آذر سال 33 دانشجویان برای اولین سالگرد شهدا یکی از همان مقاماتی که نیکسون آمریکایی را به ایران آورده نه برای محاکمه دانشجویی یا جلسه پرسش و پاسخ و مطالبهگری بلکه به عنوان سخنران یکطرفه روز دانشجو برای ارائه گزارش کار دعوت کنند و خودشان به عنوان یک مشت سیاهی لشگر برای پر کردن صندلیهای تالار چمران، فردوسی یا علامه امینی دانشگاه تهران صف بکشند. پارادوکسیکال نیست؟
4- امسال از مسئولین عالیرتبه قوای مختلف در دانشگاه تهران سخنرانی کردند؛ آقای قالیباف در دانشگاه شهید بهشتی بود؛ خیلی از نمایندههای جناحهای مختلف هم سخنران برنامههای دانشگاهها بودند. اینها خیلی های شان قرار نبود انگار در این روز بخاطر کارنامههای شان مورد مطالبه قرار بگیرند یا محاکمه دانشجویی بشوند. دانشجوها یک سری عنصر بدون نقش در این روز بودند برای پر کردن صندلیها، مسئولین هم اگر اخیرا به کوتاهی در حوزهای متهم شده باشند یا خرده حسابی با جناح رقیب داشته باشند، روز دانشجو و تریبون دانشگاه برای شان فرصتی است با جنبش دانشجویی دولا شده که پا روی کمرش بگذارند چنانکه از چهارپایه بالا میروند تا صدای شان رساتر شنیده بشود.
5- اگر قرار بر مطالبه از مسئولین در موضوعات استقلال، عدالت، مبارزه با فساد، آزادی و یا هرچیز دیگر در این روز است مثلا قرار است بپرسیم در هرکدام از این حوزه ها 37 سال بعد از انقلاب کارنامه هر کدام از قوا در چه حالی است، تریبون یکطرفه دادن به خود مسئولین بدون هیچگونه پرسش و پاسخ دانشجویی صرفا برای ارائه گزارش کار به چه معناست؟ آیا دانشجوها را صرفا سیاهی لشگر فرض کردن جهت پر کردن سالن برای شنیدن سخنرانی مسئولین خیلی با روح روز دانشجو سازگار است؟ ما وقتی پوستر یکی از سران قوا یا نمایندههای جناحی مجلس را برای روز دانشجو روی دیوار میبینیم با دعوتی که از ما برای پر کردن صندلیهای تالار شده چرا پی به هیچ تناقضی نمیبریم و از اینجور برگزار کردن روز دانشجو خندهمان نمیگیرد و احساس نمیکنیم خب اینها چه ربطی به روز دانشجو دارد؟ دعوت از یک طنز پرداز نامرتبط جهت استند آپ کمدی برای روز دانشجو خنده دار تر است یا دعوت از یک مسئول مرتبط که اتفاقا باید مورد مطالبه در جایگاه محکوم و متهم قرار بگیرد ولی در جایگاه سخنران یکطرفه مینشیند و دانشجویان با هر جملهاش کلی برایش کف و سوت و جیغ و هورا میکشند؟