صادق زیباکلام مواضعش درباره انقلاب اسلامی را در مصاحبههای گوناگون، و نیز در آثار و مکتوباتش به صراحت بیان کرده است. گویا حرف شنیده نشدهای وجود نداشت که جلوی دوربین دریچه بزند. اما در این میان، یک اتفاق متفاوت، ماجرا را برای ما تازه میکرد. حدود یک ماه پیش از این، زیباکلام که همواره در رسانههای داخلی، در قامت یک منتقد مصمم جمهوری اسلامی ظاهر میشود، در پارلمان انگلیس حاضر شده بود و از جمهوری اسلامی دفاع کرده بود و از ضرورت بقای آن به عنوان یک موضوع وابسته به منافع ملی ایرانیان سخن گفته بود. ما میدانستیم که زیباکلام در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب، یک انقلابی تمام عیار بوده است، اما گمان میکردیم که زیباکلام که دائما از آمریکاستیزی برآمده از انقلاب، گلایه میکند، جزو آن انقلابیونی است که در سال ۵۷ باقی مانده و با جمهوری اسلامی، پیش نیامده است. اینکه چگونه یک منتقد تمام عیار آمریکاستیزی جمهوری اسلامی، که لابد معتقد است آمریکاستیزی بلای جان منافع ملی ایران شده است، جمهوری اسلامی را نه تنها میپذیرد، بلکه از ضرورت آن هم دفاع میکند؛ سوالی بود که ارزش پرسیدن داشت.