مدیریت جهادی کلید گمشده تدبیر ملی

خبرنامه دانشجویان ایران: علیرضا خرم روز//  اهواز این روزها محل رفت و آمد نمایشی بسیاری از مسئولین مرتبط و غیر مرتبط است . گرفتن عکس یادگاری با مردمی که با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند ، جزء سوابق مورد علاقه مسئولین برای انتخابات پیش رو است . آخرین سفر صورت گرفته در این اوضاع بحرانی، سفر ریاست جمهوری و هیات همیشه همراه است که با هدف بررسی اوضاع اهواز ، پس از حدود یک هفته از وقوع بحران اتفاق افتاد.

نکته بسیار جالب توجه این سفر همان تشریفاتی بود که در بازدیدهای استانی صورت می پذیرفت، سخنرانی در فرودگاه، در افتتاحیه طرح ها و در پایان تاکید بر همکاری دیگر مسئولین تا حل نهایی مشکلات که نه تنها در این دوره بلکه در تمام ادوار ریاست جمهوری به عنوان کلی گویی در اعلام سیاست ها مطرح می شود.

اتفاق جالب دیگری که به وقوع پیوست، درگیری نماینده لیست امید با ابتکار در حضور ریاست جمهور بود. تحلیل چرایی این اتفاق و برخوردهایی که با آن صورت پذیرفت می تواند پرده از نوع مدیریت بحران در دولت را نشان دهد . پس از پخش شدن فیلم اعتراضی این نماینده ، رسانه های همسو با دولت سریعا آن را سناریو خبرگزاری فارس اعلام نموده و آن را نمایشی مبهم در حضور رئیس جمهور،  در راستای برهم زدن جلسه عنوان نمودند و به معنای دیگر بی نتیجه بودن جلسه را به گردن خبرگزاری فارس و نماینده معترض انداختند. حال آنکه حرکت اعتراضی نماینده در مقابل سخنان ابتکار، می توانست با پاسخی قاطع از سوی دولت  به جای "نمایشی از سوی خبرگزاری فارس " به " پاسخ قاطع دولتمردان به منتقدان " تبدیل گردد، که اینطور نشد.

نکته جالب توجه در این مسئله، نگاه رسانه های به اصطلاح اعتدالی به این قضایا بود، انتظار سکوت از نماینده بحران زده در راستای عدم تخریب جبهه همسو، عملا نمی تواند توجیه اخلاقی داشته باشد. حال آنکه ابتکار می توانست با پاسخی قاطع این مسئله را به نفع خود برگرداند. حمله به نماینده لیست امید در صورتی به وقوع پیوست که آسیبی جدی در فرهنگ سیاسی جامعه را به نمایش گذاشت.

اینکه اگر بحران یا اتفاقی همسو با نظرات و جناح سیاسی گروهی نباشد، نباید آنر مطرح کرد و در اصل با برگرداندن موضوع به مسئله ای غیر واقعی آن را لاپوشانی نمود. نشان از سیاست زدگی عرصه مدیریت بحران های حیاتی کشور دارد. اینکه سیل و زلزله و ریزش و آتش سوزی به فرد یا جناحی نسبت داده شود، که البته افرادی بنا به مسئولیت خود در آن دخیل هستند، دور از اخلاق اسلامی و عرف اخلاقی جامعه است.

دفاع از دولت به قیمت ندیدن مشکلات ریشه ای یک منطقه بحران زده و به جای آن برگزاری دیدارهای نمایشی با شن ها و ریزگردها، نمی تواند به مشروعیت افراد در اذهان عمومی کمک برساند. برداشت عمومی در روزهای اخیر نشان داده است که ژست های نگران و قرار دادن تصویر و متن های احساسی در توییتر و اینستاگرام هم کاری از پیش نمی برد.

چالش اهواز نشان داد که مدیریت محیط زیست ملی ایران عزمی مردانه و مجدانه جهت پیش بینی بحران های پیش رو را خواستار است و بستن قرار داد صوری با کشورهای به اصطلاح پیشرفته گاز و آب و برق را برای مردم جنگ دیده و غیور جنوب کشور باز نخواهد گرداند. در نتیجه باید عنوان نمود، تنها مدیریت جهادی است که قدرت رفع تنش های ملی را در ذات خود هویدا نموده است و نگاه از بالا به پایین به شهرستان های آسیب زده و شعار " ما بعدا می توانیم " عملا کاری از پیش نخواهد برد.