به گزارش خبرنگار صنفی - آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ابتدای سال جدید بود که محمود فتوحی رئیس دانشگاه شریف در پیامی از برنامه های این دانشگاه در حوزه های آموزشی و پژوهشی در سال جدید خبر داد، مسئله ای که با واکنش یکی از فعالین صنفی این دانشگاه روبر شد.
محمد شریفی مقدم ریابی؛ فعال دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف درباره اظهارات اخیر رئیس این دانشگاه نوشت:
دانشگاه شریف؛ از شناخته شده ترین دانشگاه های منطقه است که پیشینه فعالیتهای علمی اش زبانزد عام و خاص بوده و هست.
اما در زیر سایه سیاست های تجاری سازی و خصوصی سازی، شاهد چرخش های ۱٨۰ درجه ای در این دانشگاه هستیم. دانشگاهی که روزگاری با دادن کمک های مالی و بلاعوض به دانشجویانش سعی در ایجاد فرصت برای "هر آن کس که پتانسیلش را داشت"؛ می کرد؛ امروز دانشجویانش میبایست میان انجام یک تکلیف درسی و به انجام رساندن یک شیفت کاری در شرکت، یکی را انتخاب کنند و یا برای تأمین هزینه کتاب، غذا و خوابگاه در شرکت های هرمی (اگر دانشجوی شریف باشید حتما یک بار توسط هم کلاسی هایتان برای شرکت هایی نظیر بادران و پنبه ریز پرزنت شده اید.) کار کنند.
جالب اینجاست که این وضع نمایش ناپسند مدیرانی هست که خود از دانشجویان سابق همین دانشگاه بوده اند. کسانی که هرگز شهریه پرداخت نکرده اند و واجد کمک های مالی بوده اند.
آموزش عالی که حقی انسانی است را تبدیل به امتیازی خاص کرده اند.
دیگر در شریف دسترسی به تحصیلات بر پایه توانایی تحصیل نیست بلکه به "توانایی پرداخت" وابسته است. بدیهی است که این وضعیت مانع ورود برخی گروه های اجتماعی به شریف و همچنین خروج سریعتر این گروه ها از آن شوند. شاید شعار دانشجویان این دانشگاه در تجمع ۱۵۰۰ نفری مهر ماه (آموزش کالایی/ حماقت اجرایی/میگه برو از ایران/ اینجا تو رو نمی خواند) اثباتی بر این امر باشد.
ناگفته پیداست که بهانه کمبود منابع دروغی بیش نیست. بلکه مسأله تنها اولویت بندی است. چه در سطح کلان جامعه و چه در سطح دانشگاه، نمونه اش هم سردر دانشگاه و فودکورت میلیاردی و ساخت طبقه ای بالای دانشکده برق (گرچه هزینه دو مورد اخیر توسط بخش خصوصی تأمین شده است؛ اما در تخصیص آن باز هم اولویت ها نادیده گرفته شده است.)
تعدیل ساختاری مشهود در دانشگاه خود بخشی از پروسه اقتصادی سیاسی نئولیبرالیسم است. پروسه ای که سعی دارد تمامی جنبه های زندگی اجتماعی را تحت منطق بازار در آورد؛ و همه چیز را چون کالایی در مالکیت اشخاص که برای کسب سود و زیان خرید و فروش می شود می انگارد. سیاست هایی که علاوه بر نابرابری و شکاف در ثروت و قدرت در سطح کلان، تعدیل ساختاری بزرگ در زمینه های مختلف اجتماعی را منجر می شود.
کاهش سرانه منابع دانشجویان، گذار از کمک مالی به دانشجویان به سمت وام و شهریه که سبب کار مزدی دانشجویان و دلسرد شدن دانشجویان بالقوه از خانواده های فقیرتر می شود؛ از تبعات همین روند تعدیل است.
در چنین ساختاری اساتید و کارکنان دانشگاه نیز فرصت پیگیری دانش برای دانش و رفع نیازهای آموزشی و غیر آموزشی دانشجویان را از دست می دهند. پدیده ای که مدتی است دانشجویان در زمان پروژه هایشان با آن رو به رو می شوند.