رقبای روحانی را میتوان بر اساس متغییر «داشتن موقعیت اجتماعی» و «تجربه ظهور انتخاباتی»، به دو دسته تقسیم کرد:
دسته اول آنهایی هستند که دارای موقعیت «بالفعل» اجتماعیاند و نیز دارای تجربه انتخاباتی و سیاسی هستند که رضایی و قالیباف و جلیلی و... در این گروه قرار میگیرند.
دسته دوم کسانیاند که از موقعیت اجتماعی «بالقوه» برخوردارند یعنی متناسب با ویژگی و مزیتهایی که دارند، استعداد کسب مقبولیت اجتماعی را دارند و نیز تجربه انتخاباتی و سیاسی (در سطح ریاست جمهوری) ندارند که امثال رئیسی و فتاح و چهرههایی مثل نادران و نیکزاد و... از آن جملهاند.
شرایط اجتماعی جامعه ایران به لحاظ مبنایی به گونهای است که ریسک حضور با کاندیدای واحد از اول رقابت تا آخر انتخابات، علیرغم مزایای آن، بیش از مدل رقابتی با دو یا سه کاندیداست. شرایط ناپایدار اجتماعی و سیاسی، ابهام در کارکرد و توانایی سیاسی و کیفیت مواجهه با جامعه از سوی نامزدهای دارای ظرفیت بالقوه (دسته دوم)، نداشتن نصاب اجتماعی لازم برای پیروزی در نامزدهای با ظرفیت بالفعل و دارای تجربه انتخاباتی و سیاسی و نیز ابهام درباره برخی حوادث و شرایط غیرمنتظره و پیشبینی نشده انتخاباتی، برخی از دلایل روبنایی ترجیح «ورود متکثر» به «ورود با کاندیدای واحد» از اول تا انتهای رقابت است.
در صورت متکثر، سه مدل قابل احصاء است:
مدل اول: حضور متکثر با نامزدهایی که ظرفیت بالفعل دارند و نیز از تجربه انتخاباتی و سیاسی برخوردارند. از بین عناصر بالفعل، آنهایی که نصاب قابل توجهی دارند، انتخاب شوند.
مدل دوم: حضور متکثر با کاندیداهایی که ظرفیت بالقوه اجتماعی دارند و از تجربه انتخاباتی و سیاسی بیبهرهاند. از بین عناصر بالقوه، آنهایی که نصاب قابل توجهی دارند، انتخاب شوند.
مدل سوم: حضور متکثر با تلفیقی از کاندیداهای با موقعیت اجتماعی بالفعل و بالقوه است. مثلا یک نفر با بالاترین ظرفیت بالفعل اجتماعی با دو فرد از بااستعدادترین نامزدهای بالقوه.
در ارزیابی تقریب و تخمینی میتوان گفت که مدل دوم و سوم بر مدل اول مرجح است. چرا که در مدل اول، ما با رأی نسبتا تثبیت شدهای روبروییم که نصاب پیروزی را ندارد و نیز احتمال تغییر آن و افزایشش در دوره ۲۰ روزه تبلیغات، دشوار و صعب به نظر میرسد. اما در مدل دوم و سوم، دستکم استعداد جذب آراء در حد نصاب لازم وجود دارد.
حالا نباف و کی بباف
حال هر انسان موحدی از شنیدن این سیاست بافی های سکولار و خالی از تکلیف به هم می خورد.