به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی کشور و طرح ادعاهایی از سوی جریان های مختلف سیاسی مبنی بر پیروی از خط امام(ره)، بازخوانی صحیفه امام خمینی(ره) از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که اتفاقات روی داده در آن زمان بی شباهت به مسائل جاری کشور نیست.
امروز در صحیفه
زمان: ۲۹ فروردین ۱۳۶۴ / ۲۷ رجب ۱۴۰۵
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: وظیفه بشر، نزدیک شدن به آرمانهای وحی
مناسبت: سالروز بعثت پیامبر اکرم (ص) و روز ارتش
حضار: خامنهای، سید علی (رئیس جمهور)، هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای اسلامی)، موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم (رئیس دیوانعالی کشور)، موسوی، میرحسین (نخست وزیر) و اعضای هیأت دولت، شورای نگهبان، شورایعالی قضایی، مسئولان و مقامات لشکری و کشوری، روحانیون، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، و سفرا و کارداران کشورهای اسلامی در تهران
تهدید، تطمیع و ایجاد نفاق در مبارزه با متجاوز
من قاصرم از اینکه راجع به تحولاتی که حاصل شده برای جوانهای ما، حاصل شده است برای ملت ما، بتوانم بگویم که چه جور حاصل شده است، چه تحول بزرگی است، این چه روحی است که اینها پیدا کردهاند، چطور شده است که یکدفعه این جهش پیدا شد. سالها زحمت میخواهد تا به آستانه این امر برسد، چه شد که اینها اینطور سریع راه را طی کردند؟ این جز اینکه انسان بگوید یک عنایت خاصی است از خدای تبارک و تعالی که خدا این عنایت را به اینها کرده است. آنها فداکاری میکنند و او عنایت میکند.
و من امیدوارم که ان شاء الله این تحول برای همه و همه حاصل بشود ..
آن چیزی که من امروز میخواستم عرض کنم، این است که تحولاتی که در دنیا شده است بسیاریش را شما یعنی آن که در ایران شده است دیدید، بعض تحولات دیگری هم شده است. اخیراً انسان میبیند که - قبلاً هم گاهی بود، اما حالا زیادتر شده است - یک تحولی شده است که تحول انسانشناسی و اسلامشناسی! پیشترها اگر یادتان باشد کارتر ادعا میکرد که ایران اسلام را نمیداند. حالا دارند همه ادعا میکنند! مقامات امریکایی هم همین مطلب را میگویند که اینها اسلام را درست نمیدانند! قبلاً بگین هم این حرف را میزد! حالا داخل و خارج هم این حرفها را میزنند! من نمیدانم کی اینها میخواهند «عروة الوثقی» (کتابی است مشهور و مشتمل بر مسائل فقهی، تألیف فقیه متبحّر آقای سید محمدکاظم طباطبایی یزدی) را حاشیه کنند؟ و نکته اینکه اخیراً یک حرکت خاصی پیدا شده است، سابق بود اما به این شدت نبود، سابق حرکاتی بود اما اخیراً در داخل و خارج یک حرکت خاصی پیدا شده و همه حرکت به اینکه بیاییم ما صلح کنیم. این نکته چی است؟ این طرفدارهای امریکا در هر جا که هستند یکدفعه همصدا، از مصر گرفته تا سودان گرفته تا همه جا یکصدا دارند میگویند که بیایید صلح کنیم، دیگر نمیشود. مگر ما میخواستیم چی بشود که نمیشود؟ یک دستهشان از راه اینکه دیگر نباید این چیزها پیش بیاید چه و فلان و یک دستهشان هم میترسانند ما را از اینکه حالا دیگر صدام تانکهایش زیاد شده است، اسلحههایش زیاد شده است؛ راست است اینها، زیاد شده و من قبلاً گفتم که این یک خوشحالی است برای ما؛ برای اینکه جوانهای ما آنها را از آنها میگیرند برای خودشان. یک دسته زیادی این طورند که ما را هی میترسانند که دیگر حالا چه شده، دیگر حالا ول کنید. آنهایی که از اول میگفتند این حرفها را کم بودند، اخیراً یکدفعه انسان میبیند که از داخل و خارج یکصدا، این از کجا پیدا شده که یکصدا در داخل و خارج میکنند که یا به صورت خیرخواهی یا به صورت ارعاب یا باطرح نفاق، که با نفاق کار را انجام بدهند. این نفاق اینطور نیست که منحصر به این ملاهای درباری باشد که رساله مینویسند و کتاب مینویسند؛ این نفاق و ایجاد نفاق راجع به آنهایی هم که در خارج و داخل مردم را مأیوس میخواهند بکنند، این نفاق آن هم هست، ایجاد نفاق میکنند دیگر. مأیوس کردن معنایش این است که این جوانهایی که الآن دارند جانفشانی میکنند و با قدرت پیش میروند و قدرتشان عالمگیر شده است الآن، انعکاسش در عالم پیدا شده است، اینها حالا به یاد این افتادهاند که بترسانند اینها را. این جوانهای ما چی میخواهند که اینها آنها را میخواهند از او بترسانند که بهش نمیرسید؟ این جوانهایی که میآیند التماس میکنند که دعا کن من شهید بشوم، این چه میخواهد از خدا که شما او را میترسانید که حالا ول کنید برای اینکه چه میشود؟ مگر غیر از این است که اینها شهادت میخواهند؟
مأیوس نشدن ملت ایران در مبارزه با متجاوز
اصلاح کنند خودشان را اشخاص. این شیوخ اطراف خلیج و نمیدانم آنهایی که در مصر هستند و آنهایی که در سودان هستند و آنهایی که در جاهای دیگر هستند و آنهایی که در پاریس هستند و هرجا و داخل و همه جا، یک قدری فکر بکنند، اصلاح کنند خودشان را. بفهمند به اینکه یک ملت این طوری را نمیشود ترساندش، یک ملت این طوری را نمیشود مأیوسش کرد. ممکن است یک عدهای را مأیوس کنند، آنها آن عده ای هستند که مرفه هستند، از اول وارد کاری هم نبودند. اگر برای آنها میگویید آنها از اول وارد کار نبودند، خوب! یک عدهای هستند، در همه جا یک عده بیتفاوت، یک عده مخالف همیشه هست. اما آنهایی که انقلاب مال آنهاست، با دست آنهااین انقلاب پیدا شده است، و هیچ یک از اینها دخالت در این امر نداشتند. بله، یک دستهای از اول کارشکنی میکردند، دخالت در انقلاب هیچ یک از اینها نداشتند، من وارد بودم، میدیدم که اشخاصی چی هستند. اینها میخواهند کی را بترسانند؟ میخواهند کی را مأیوس کنند؟ میخواهند آن اشخاصی که از اول مخالف با ما بودند مأیوس کنند؟ آنها از اول مخالف بودند و حالا هم هستند و خواهند بود. میخواهند این جوانی که برای شهادت دارد میرود توی میدان، این را مأیوسش کنند؟ این نمیشود. این یک تحولی درش پیدا شده است که نمیشود. میخواهند ارتش ما را مأیوس کنند؟ ارتش ما الآن یک تحولی پیدا کرده است که به این حرفها مأیوس نمیشود. ملت و عموم ملت به استثنای این یک عده بدبخت که در خارج و داخل نشستهاند و نغمه سرایی میکنند یا عزاداری میکنند، اینها میخواهند کی را مأیوس کنند؟ اینها چه کاری میخواهند بکنند؟ یکدفعه انسان میبیند که یک صدا از مصر بلند میشود، از سودان بلند میشود، نمیدانم از اردن بلند میشود، از عراق بلند میشود، از امریکا بلند میشود، از فرانسه بلند میشود، از ایران هم بلند میشود، یک صداست، انسان میفهمد یک حلقوم است دارد این حرفها را میزند. اینهایی که اهل خود ایران هستند و رفتند بیرون، اینها با ملت خوب هستند؟ صلاح ملت را میبینند؟ آن که با عراق میسازد، صلاح ملت را میبیند؟
آن که با امریکا دوست است، صلاح ملت ما را میخواهد؟ خوب! ما میدانیم این جوری نیست اینها اصلاح کنند خودشان را. آن که میتواند، خودش را اصلاح کند، این قدر خباثت به خرج ندهد، اصلاح کند خودش را، یک قدر توجه کند به مسائل، توجه کند به حقایق اسلام، ببیند که پیغمبر در وقتی که مبعوث شد - یک نفر آدم، مخالفش همه - با پافشاری و استقامت کارش را راه انداخت. ملت ما که نمیترسند. شما چند نفر نشستهاید آنجا میترسید، هی القای ترس میکنید، القای رعب میکنید. کسانی که هیچ دخالت در هیچ چیز نداشتند، کسانی که آن روزی که انقلاب پیروز شد دنبال این بودند که برای خلاف انقلاب اسلحه جمع کنند، برای شکست انقلاب، آنهایی که نشستهاند و روابطشان را با امریکا محکم کردهاند - و از اول بود و حالا هم هست و خواهد بود - اینها توجه به این ندارند که با این اراجیفی که اینها دارند این ملت تغییر نمیکند.
پاسخگویی به فریاد استغاثه مسلمین
ما عالمگیری نمیخواهیم بکنیم که شما ما را میترسانید که نمیشود عالم را گرفت.
ما میخواهیم به درد مسلمانها برسیم، توانستیم به دردشان برسیم، توانستیم؛ نتوانستیم، اجرش را داریم. ما میخواهیم به درد ملت عراق برسیم. این ملت عراق مظلوم که دارد خرد میشود زیرپای این ظالم و ظالمها، ما میخواهیم به درد اینها برسیم. مسلمان نباید به درد مسلمان برسد؟ اسلام حدود دارد؟ ما درد اینها را میخواهیم ببینیم چی است.
اینها فریاد «یا للمسلمین» دارند میزنند، ما جواب باید بدهیم. ملت عراق دارد خرد میشود زیر پای این خبیث. ما پیش خدا جواب باید بدهیم. ما دفاع داریم میکنیم از حق اسلام، ما دفاع داریم میکنیم از حق مسلمین. ما جنگ نمیخواهیم بکنیم، از اول هم جنگ نداشتیم، ما بادی (شروع کننده) جنگ نبودیم، ما بعد از اینکه بهمان حمله کردند، دفاع کردیم، حالا هم در حال دفاع هستیم. دفاع معنایش این نیست که تا آن گفت که «یاالله! دستت را بده من با هم صلح بکنیم»، ما رها کنیم، این حرف غلطی است. مایی که میدانیم ماهیت یک حیوان درنده چی است، ما به واسطه اینکه او میگوید که بیایید صلح کنیم، بیاییم صلح کنیم، چه جور، با چی صلح کنیم؟ با کی صلح کنیم؟ ملت عراق صلح کنند، ما صلح میکنیم ملت عراق بگویند که «کاری ندارید با ما صدام را میخواهیم». اما واقعیت ملت عراق را ببینید، چه خبر است در عراق.
عراقی که میبیند که عائله یک انسان بزرگ را، یک روحانی بزرگ را آنطور میکشند و هر روز دارند مردم شریف عراق را آنطور میکشند، این عراق فریادش به «یا للمسلمین» بلند نیست؟ شما مسلمانها نباید از این مردم بی دفاع، دفاع بکنید؟ شما اسلام شناسان نباید دفاع از حق مسلمین بکنید؟ دیوار دور اسلام میکشید؟ ما در اقصی بلاد دنیا اگر یک کسی بهمان بگوید که «یا للمسلمین»، ما موظفیم که به درد آنها برسیم، هر قدری میتوانیم. ما نمیگوییم که ما میتوانیم همه جا چه بکنیم. ما آن قدری که میتوانیم دفاع از حق مسلمین میکنیم. مسلمین معنایش نیست ایرانی، مسلمین. کسی که یک مسلمی فریاد زد که به داد ما برسید و نرود سراغش، فکر او نباشد، این مسلم نیست، این انحراف است، ملتفت نیستید شماها، این انحراف است از اسلام، این بیتوجهی است به مقاصد اسلام. اسلام برای ایران نیامده، اسلام برای عالم آمده. بعثت، بعثت برای همه است و همه باید تابع باشند.
منطق اسلام در دفاع از حقوق مسلمین
و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی ما را بیدار کند و افراد ملت ما را بیدار کند.
آنهایی که در خواب هستند، آنهایی که باز هم خواب میبینند، آنهایی که خواب امریکا را میبینند خدا بیدارشان کند، توجه بهشان بدهد که یک ملت ضعیف را، یک ملتی که حالا میخواهد بیرون بیاید از این ضعف، حالا میخواهد قدرت خودش را به عالم نشان بدهد که ما زیر بار نمیرویم، همین قدر، ما نمیخواهیم که برویم جایی را بگیریم، ما زیربار نمیرویم. ما دفاع از اسلام میکنیم. صدام پا روی اسلام گذاشته، ما از او دفاع میخواهیم بکنیم؟! دفاع از اسلام میخواهیم بکنیم! صدام یک حکم از احکام اسلام را قبول ندارد، یک حکم از احکام اسلام را قبول ندارد. ما دفاع میخواهیم بکنیم.
صدام دارد ظلم میکند به ملت خودش، به ملتی که مسلمان هستند و از ما میخواهند که ما هم از آنها دفاع بکنیم، ما دفاع میخواهیم بکنیم از آنها. ما هجمه نداریم، ما الآن هم در حال دفاع هستیم. شما میگویید که ما با یک کسی که خرد کرده است مسلمین را و به اسلام هیچ اعتقاد ندارد و هر روز زورش برسد اسلام را زیرپا میمالد و منهدم میکند، ما با او بنشینیم و دست دوستی بدهیم و بعد هم بگوییم که «سَلَّمَکُمُ الله» (خدا شما را سلامت بدارد)! این چه منطقی است؟ منطق اسلام این است؟! شما اسلامشناسها این را منطق اسلام میدانید؟! خداوند اصلاحتان کند ان شاء الله. من امیدوارم که ملت ما توجه پیدا بکند که امروز شیاطین با صورتهای مختلف از خارج و داخل، با صورتهای مختلف افتادهاند برای تضعیف روحیه شما. و خدا با شماست، خدا قدرت دارد که همه چیز را اصلاح کند و درست کند و او با شماست. و ما پافشاری تا آخر، داریم و جوانهای ما و ارتش ما و سپاه ما و بسیج ما و همه و همه ایران - به استثنای یک عده معدودی که خداوند اصلاحشان کند - همه در این متفقاند که باید ما در صحنه باشیم، دفاع کنیم از حقوق مسلمین.
خداوند همه شما را ان شاء الله از فیض این روز مبارک بهره مند کند و همه ما را تابع این وجود مقدس کند.
والسلام علیکم و رحمة الله
منبع: صحیفه امام خمینی - جلد ۱۹ - صفحات ۲۲۶ تا ۲۳۱