تاریخ انتشار: شنبه 1396/02/09 - 11:29
کد خبر: 233835

گفتگویی با سعید زیباکلام درباره لغو اکران مستند «خفه خون»؛

نهادهای دولتی نه تنها جهت حقوق کارگران قدمی بر نمی‌دارند بلکه در مواقعی با مالکان همراهی می‌کنند!

نهادهای دولتی نه تنها جهت حقوق کارگران قدمی بر نمی‌دارند بلکه در مواقعی با مالکان همراهی می‌کنند!

اگر هنگام حضور در بندرعباس لغو برنامه صورت می‌گرفت با همان جماعت کارگران اخراجی وسط میدان شهر سخنرانی‌ام را برای ایجاد یک جریان مقاومتی ایراد می‌کردم و می‌گفتم آنچه باید بخاطر ممانعت از روند مردن انقلاب می‌گفتم.

خبرنامه دانشجویان ایران: اکران مستندی در موضوعی انقلابی که توسط جوانان انقلابی هم ساخته شده ممانعت می‌شود هیچ دلالتی جز این ندارد که مقامات، هماهنگ و همسان عموم مقامات جمهوری اسلامی، چند دهه‌ای است که در حال وداع‌کردن با آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی هستند و در مواقعی حتی در ضدیت با آن آرمان‌ها و حامیان آن آرمان‌ها و شعارها تلاش می‌کنند.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ اکران مسستند «خفه‌خون» که به بررسی ابعاد مختلف فساد انجام شده در واگذاری مجتمع آلومینیوم المهدی می پردازد، پنج شنبه گذشته در بندرعباس لغو شد. در این برنامه قرار بود سعید زیباکلام با موضوع "چگونه جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی وداع می‌کند؟" در اقدام به سخنرانی کند که این برنامه بنا دلایلی لغو شد.

مستند «خفه خون» کاری از تورج کلانتری است که به چگونگی واگذاری بزرگترین مجتمع آلومینیوم ایران به بخش خصوصی و اخراج بسیاری از کارگران توسط مدیریت جدید می‌پردازد. این مستند با استقبال تشکل های دانشجویی و به خصوص جنبش عدالتخواه دانشجویی روبرو شده است.

به همین بهانه به سراغ سعید زیباکلام رفتیم تا با وی درباره این مسئله به گفتگو بنوشینیم.

خبر لغو برنامه اکران مستند خفه‌خون و سخنرانی شما در بندرعباس صحت دارد؟
زیباکلام: بله، متأسفانه مقامات شهر بندرعباس و استان هرمزگان ساعاتی قبل از اکران مستند و سخنرانی بنده، بالکل برنامه را لغو و ممنوع اعلام کردند. همه با هم و با هماهنگی و حمایت یکدیگر: فرماندار و استاندار و نماینده ولی فقیه و ... .

محتوای این مستند چه بود؟
زیباکلام: مستند خفه‌خون بیانگر پدیدار پیچیده و اسرارآمیزی نیست! پدیداری است که باید اعتراف کرد امروزه‌روز در عرصة اقتصادی جامعة ما بسیار رایج شده است: بنگاه یا مؤسسه‌ای تولیدی یا تجاری با زدوبند تعدادی از نهادهای حکومتی (هم دولتی و هم غیر دولتی) و به ثمن بخس به بخش خصوصی واگذار می‌شود و سپس مالک یا مالکان خصوصی با توجه به حمایت و همراهی مسئولان/ مقامات ذی‌ربط محلی و هم ملّی دست به تغییرات گسترده‌ای در نظام آن بنگاه می‌زند.

از جمله مهمترین آن تغییرات اخراج و بعضاً بازخرید نیروی کار عمده آن (یعنی کارگران) است. با کمال درد و ناباوری باید اعلام کرد که در عموم موارد، این کارگران از هیچ نوع امکانات بیمه‌ای متعددی که در قانون پیش‌بینی‌شده، برخوردار نیستند. نیروی کار محلی نوعاً از حق و حقوق قانونی خود اطلاع درست و دقیقی ندارد و یا گاه چنان مضطرّ نان شب و قوت لایموت خود و خانواده‌اش می‌باشد که از طرح و پیگیری آن حقوق، از ترس از دست دادن آن کار، صرف ‌نظر می‌کند.

باز هم با کمال درد باید اعتراف کرد که نهادهای حکومتی دولتی بالادستی ذی‌ربط نه تنها جهت استیفای حقوق کارگران و جبران آن بی‌خبری قدمی برنمی‌دارند که فاجعه‌بارتر اینکه پس از اخراج کارگران و پیگیری حقوق‌شان در موارد نادر، این نهادها نه تنها عموماً هیچ رسیدگی جهت احقاق حقوق آنها نمی‌کنند که در مواقعی با مالک/ مالکان همراه و همگام می‌شوند.

اینجاست که ما با شبکه‌های رانتیِ محلی‌ـ‌ملّی مواجه می‌شویم. یعنی در اغلب موارد، مالک پیشاپیش استاندار و فرماندار و نمایندة ولی فقیه و مسئول سازمان بازرسی و بعضا نماینده/ نمایندگان مجلس آن حوزه و غیرهم را به نحو بسیار ظریف و پیچیده شریک تاراج خود کرده است. خوب است یادآور شویم که صورت بسیار سادة این قبیل شبکه‌های غارتگری پیش از انقلاب هم در جامعة ما وجود داشته است با این تفاوت که اینک مقام مشروعیت‌بخش تعیین‌کننده‌ای به جمع مهم رانت‌خواران چپاولگر حقوق مردم اضافه شده است: امام جمعه. و این تفاوت فوق‌العاده مهم است.

مهم است زیرا پیش از پیروزی گام اول انقلاب در بهمن 57، بسیاری از کسانی که حقوقشان مورد تعدی و تجاوز قرار می‌گرفت در عمق جان و قلب‌شان امیدی/امیدکی به ملجایی داشتند که اگر کاری هم از دستش برنمی‌آید دست‌کم رویی گشاده و گوش شنوایی برای شنیدن درد و رنج آن دوزخیان محروم دارد و برایشان دعا می‌کند و امیدشان می‌دهد. اما اینک اتفاق بزرگی رخ داده و آن اینکه ملجا قدیمیْ خود در مواردی عضو باند است و چنان مشروعیت و وجاهتی دارد که قدم از قدم نمی‌توان برداشت.

بیاییم خود را در جای آن کارگران، همسران، و به ویژه فرزندان خردسال و نوجوان آنها بگذاریم: هیچ پشتوانة مالی یا اندوخته‌ای یا خویشان متموّل یاری‌دهنده‌ای هم در بساط نیست. آن گاه ببینیم می‌توانیم تصور کنیم آنها چه تجربة وجودی، آری! وجودی، همان قلبی، نسبت به همة چیزهایی که از صبح علی‌الطلوع تا پاسی از شب از رسانة حکومتی پخش می‌شود پیدا خواهند کرد؟ پر واضح است که ما هیچگاه نمی‌توانیم حاق آن تجربة وجودی را با تمام تارهای جان‌مان و قلب‌مان حس کنیم. اما این مقدار را می‌توانیم و بلکه مطلقاً ضروری است بدانیم که برخی از نمودهای آن تجربه می‌شود کثرت و وفور آنتن‌های ماهواره روی پشت‌بام‌ها، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، فحشاء، و ... و خیلی چیزهای بسیار دیگر که به هنگام فراهم‌شدن زمینه خود را به صور مختلف و علیه تمام مواریث فرهنگی و اجتماعی، و نیز نهادهای حکومتی این مرز و بوم نشان خواهد داد.

هنر تورج کلانتری، و از آن مهم‌تر، دردمندی وی و هم نیز شجاعت وی در این است که به منزلة یک مستندساز موضوعی را در دست گرفته و به تصویر کشیده که کمتر مستندساز یا کارگردانی جرأت می‌کند پا در آن اقلیم بگذارد. هنر کلانتری در این است که بخش قابل توجهی از این فساد و آن شبکة انقلاب‌خوار طاعونیِ به شدت نهادینه‌شده، آری! نهادینه‌شده را آشکار کرده است.

موضوع سخنرانی شما چه بود؟
زیباکلام: همانطور که می‌دانید عنوان سخنرانی ”چگونه جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی وداع می‌کند؟“ بود. و قرار بود جلسه کاملا عمومی باشد و در محضر پردرد همان کارگران اخراجیِ نومیدِ دل‌مردة بخت‌برگشتة بیکارِ بی‌درآمد، و خانوادة آنها. و من وجداناً مانده بودم چگونه باید تو چشمان آنها و به‌ویژه زنان و بچه‌های آنها نگاه کنم و از عدالت در جمهوری اسلامی ایران سخن بگویم؟

اعتراف کنم هر بار آن صحنه پیش روی قلبم متصور می‌شد همچون انار ضربه‌خورده‌ای می‌ترکیدم و نمی‌دانستم چطور باید خود را جمع و جور کنم. عذر و بهانه‌هایم برای شانه‌خالی‌کردن هم فایده نکرد. عاقبت بر آن شدم که به آن عزیزان مورد تجاوز و تعدی واقع‌شده بگویم که این شبکه‌های ظاهرالصلاح فاسدِ مفسد نه تنها مطلقاً ربطی به آرمان‌ها و اهداف انقلاب ندارند که برعکس: ما انقلاب کردیم که در ادامة گام اول رفع موانع سیاسی از سر راه رشد و تعالی و کمال ایران، این قبیل روندهای رفتاری ضد انسانی را کاملاً از عرصة جامعه بزدانیم.

و مگر آرمان‌ها و اهداف انقلاب چه بود: استقلال کشور از یوغ استکباری آمریکا و سایر قدرت‌های استیلاطلب، آزادی در عرصه‌های اعتقادی فکری و بیان آنها و اجتماعات، عدالت در توزیع ثروت و قدرت و اطلاعات به نحوی که از تکاثر و تمرکز هر سه مقوله در دست عده‌ای یا خانواری از مردم جلوگیری کند، برابری در مقابل قانون به نحوی که هیچکس هیچ امتیازی در مقابل قانون بر دیگری نداشته باشد، رفع هرگونه تبعیض در تمام ساحات، پاسخگویی تمام مقامات و مسئولان به مردم یا نمایندگان مردم و کنارگذاردن آنها در صورت عدم پاسخگویی و یا عدم رضایت از پاسخگویی آنها. و به راستی کدام ایرانی وطن‌دوستی می‌تواند حتی با یکی از اینها مخالف باشد؟


نظر احمدی توکلی درباره مستند «خفه خون»

آنچه اما امروزه در آنچه ما جمهوری اسلامی می‌نامیم جاری و ساری شده این است که در بسیاری از زمینه‌ها نه تنها مقابله‌ای جدی با میراث شوم گذشته‌ها نمی‌شود که در پاره‌ای موارد ما به واقع عقب‌گرد کرده‌ایم. رانت‌خواری و شبکه‌های قدرت‌ـ‌ثروت در عموم عرصه‌ها حرف اول و مؤثر را می‌زنند. در عرصة سیاست، اگر فردی با یکی از دو جناح مسلط و مسیطر ربط و پیوند نزدیکی داشته باشد می‌تواند از آیندة شغلی و مالی و قدرت و منصب خود اطمینان داشته باشد وگرنه باید به فکر یک زندگی بسیار معمولیِ بدون قدرت و مکنت و منصب باشد. و بداند در عرصة سیاست هیچ جایگاهی ندارد.

و بداند در عرصة قضا نیز، اگر طرف مقابل وابسته به یکی از دو جناح سیاسی باشد و یا در شبکة رانتیِ قدرتمندی قرار داشته باشد تقریباً باید مطمئن باشد که حق و عدالت هر چه هست او را نصیبی از آن نخواهد بود. آری! این حرفها سمّ مهلک است برای حیات و حتی ممات گویندة آن. اما از آن هزاران هزار بار بدتر و مهلک‌تر این است که جمهوری اسلامی با تحمّل شیوع و رواج این قبیل پدیدارها، که در امثال مستند خفه‌خون و هم نیز مستند داد و غیره تصویرشده، به سرعت در حال وداع از انقلاب اسلامی است.

حق‌بینی و حق‌گویی می‌طلبد که بگویم جمهوری اسلامی مدت‌های مدیدی است که با انقلاب اسلامی در ساحات بسیاری وداع کرده است. و در برخی زمینه‌ها، جمهوری اسلامی تبدیل به ضد انقلاب اسلامی شده است.

می‌خواستم به آن مستضعفان جمهوری اسلامی بگویم که استضعاف شما هیچ ربطی به انقلاب اسلامی ندارد و اگر نیک بنگریم کسانی که شما را این چنین ناجوانمردانه و بی‌رحمانه به استضعاف کشانده‌اند، در واقع ضد انقلابند اگرچه برخی از مقامات و مسئولان مملکت باشند.

چه کسانی مانع برگزاری برنامه شدند و چه دلیل برای ممانعت خود بیان کردند؟
زیباکلام: پاسخ روی‌هم‌رفته روشن است: مقامات محلی و احیاناً ملّی دست به دست هم دادند و مانع برگزاری شدند. رأس همة آنها فرماندار بندرعباس و سپس حمایت و همراهی استاندار و امام جمعه بندرعباس و احتمالا سازمان بازرسی استان. و اما دلایل ممانعت: همانطور که می‌دانید مسئولان نهادهای حکومتی در ایران نوعاً دلیلی برای ممانعت از کاری و یا خودداری از کاری ارائه نمی‌کنند. نیز نوعاً اساساً وظیفه‌ای هم در این زمینه احساس نمی‌کنند.

فکر می‌کنید علت واقعی لغو این برنامه چه بود و چه انگیزه‌هایی پشت آن قرار دارد؟
زیباکلام: به نظرم روشن است: حضرات مقامات ظاهرالصلاحِ مناسک‌شناسِ موجّه عضو این شبکه فساد اولاً از آفتابی‌شدن ماجرا در ملأ عام و ثانیاً از اینکه یک آدم بی‌پشت‌و پناه و بی‌حزب و دارودسته آن را مورد بحث

و تبیین قرار دهد و احتمالاً راهکارهایی هم برای مقاومت و احقاق حقوق‌شان ارائه کند سخت بیم‌ناک بودند و همین است رمز ممانعت از اجرای برنامه. اما البته اگر هنگام حضور در بندرعباس لغو برنامه صورت می‌گرفت با همان جماعت کارگران اخراجی وسط میدان شهر سخنرانی‌ام را برای ایجاد یک جریان مقاومتی ایراد می‌کردم و می‌گفتم آنچه باید بخاطر ممانعت از روند مردن انقلاب می‌گفتم.

در شرایطی که همه می‌گویند با فساد می‌خواهند مقابله کنند، از نظر شما مشکل کار کجاست که به راحتی می‌توان از برگزاری برنامة نمایش مستندی که در موضوعی انقلابی و توسط جوانان انقلابی ساخته شده و استادی انقلابی قرار است به مناسبت اکران آن علیه فساد صحبت کند جلوگیری کرد؟
زیباکلام: تبیین اینکه همه امروزه از عدالت و مبارزه با فساد حرف می‌زنند این است که به همت جوانان پاکدلی، از قبیل جنبش عدالتخواه دانشجویی، این موضوعات مقبولیت و اعتبار ویژه‌ای در عرصة سیاست ما پیدا کرده است. اما تبیین اینکه چرا به سهولت از برگزاری این قبیل برنامه‌ها توسط نهادهای حکومتی ممانعت می‌شود این است که متأسفانه و بلکه متألمانه آنها هم قدرت تام و تمامی در عرصة سیاست دارند و هم خیلی ساده دستشان در عموم موارد با افراد و اشخاص متموّلِ مترفِ مکارِّ تبهکار در یک کاسه است. .


اکران مستند «خفه خون» در دفتر جنبش عدالتخواه دانشجویی

یعنی، اینکه اکران مستندی در موضوعی انقلابی که توسط جوانان انقلابی هم ساخته شده ممانعت می‌شود هیچ دلالتی جز این ندارد که مقامات، هماهنگ و همسان عموم مقامات جمهوری اسلامی، چند دهه‌ای است که در حال وداع‌کردن با آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی هستند و در مواقعی حتی در ضدیت با آن آرمان‌ها و حامیان آن آرمان‌ها و شعارها تلاش می‌کنند.

حرف آخر اینکه، باید بپذیریم که فضای غالب بر عرصة سیاست ما و رجال سیاسیِ ما فاسد و آلوده، و بل فاسدکننده و مخرّب شده است عرصه‌ای که انقلاب را به نفسْ نفسْ انداخته است و دیر بجنبیم دیگر جز نامی از انقلاب نخواهد ماند. وقت آن رسیده که از ورای ظواهر و ادعاها، رجال سیاسی دردمندِ عدالتخواهِ محرومیت‌ستیز را بشناسیم، رجالی که بیت‌المال همچون ناموس‌شان است و لحظه‌ای در قطع دستان متجاوز تبهکاران خوش‌سابقه و وجیهه‌المله درنگ نمی‌کنند و سر از پا نمی‌شناسند. این ناشناختن معنایی جز کفران نعمت ندارد و کفران نعمت حاصلی جز در قدرت‌ماندن و به قدرت‌رسیدن رجالی حرّاف و نیرنگ‌باز و تبهکار ندارد. سوابق عملکرد رجال را همواره باید مدّ نظر داشت و با توجه به آن تصمیم گرفت و اقدام کرد.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
سقف برداشت از حساب‌های بانکی کاهش یافت؟
کارگران به دیدار رهبرانقلاب می‌روند ‌
هشدار جدی امیرعبداللهیان به اتحادیه اروپا
سردار رادان:‌ برخورد با کشف حجاب با قوت ادامه دارد
صادرات گاز به پاکستان از سرگرفته می شود؟
درگیری لفظی تحلیلگران اینترنشنال در آنتن زنده +فیلم
آتش‌سوزی در بیمارستان امام حسین تهران
شکایت فرماندهی فراجا از کاپیتان استقلال
حضور سید ابراهیم رئیسی در دانشگاه جی سی لاهور +فیلم
آیین معارفه رئیس دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در ستاد وزارت بهداشت +عکس
سروده رهبر انقلاب در آستانه عملیات وعده صادق +عکس
فاتحه خوانی رئیسی بر مزار اقبال لاهوری +فیلم
پوشش مریم نواز هنگام استقبال از رئیسی + فیلم
۲ توصیه مهم پزشکی به زائران خانه خدا
شوخی گلزار با خانواده‌ها در برنامه تلویزیونی
درگیری شدید زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری
نگرانی از ورود هوش مصنوعی به سینما
«محبی» نامزد بهترین بازیکن سال لیگ برتر روسیه
واکنش اوسمار به تمدید قرارداد با پرسپولیس
جزئیات دیدار فرمانده ارتش پاکستان با رئیس جمهوری
فریاد نتانیاهو بر سر وزیرخارجه آلمان +فیلم
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top