دولت سازی با کدام رهیافت؟
پرسش بنیادین امروز جامعه ما این است که کدام رهیافت می تواند در دولت سازی اسلامی موفق باشد؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید دوگانه هایی را مورد توجه قرار داد و بر این مبنا که چه میزان از این دوگانه ها باید مورد توجه قرار گیرد از میان آنها دست به انتخاب زد تا در پس آن رهیافت قابل اتکا برای دولت سازی اسلامی صورت بندی نظری درستی بیابد و حاصل آن کارآمدی نهاد دولت در جامعه ایران باشد.
دوگانه هویت – پیشرفت
جریان انقلابی همیشه به «هویت» توجه جدی داشته و انباشت تمدنی اسلامی ایرانی خود، مورد توجهش بوده است. به همین جهت از سوی روشنفکران و طرفداران مدرنیته همواره تلاش می شود جریان انقلابی به دلیل همین ویژگی، صرفا هویت خواه معرفی شود تا از پس آن این بازنمایی صورت پذیرد که این جریان پیشرفت خواه نیست. برچسب هایی چون گذشته نگری، سلفی گری و تعصب برای تصدیق بیشتر این گزاره از سوی جریان روشنفکری هوادار غرب به جریان انقلاب انتصاب داده می شود.
برای دولت سازی اسلامی توجه توامان به دو گانه هویت و پیشرفت لازم است. شهید بزرگوار دکتر بهشتی علاوه بر کارکرد اینجهانی دولت برای ساماندهی حیات ابنا بشر، کارکرد دیگر نهاد دولت را برطرف کردن موانع کمال انسانی میداند و این یعنی در دیدگاه یک انقلابی، دولتْ نهادی این جهانی برای سامان اجتماعی و آن جهانی برای زمینه سازی کمال است. جریان انقلابی وجه این جهانی دولت برای زمینه سازی کمال ابنا بشر را باید به صورت جدیتری مورد نظر خود قرار دهد تا از وضعیت بغرج امروز نهاد دولت در ایران گذر کنیم و به دولتی کارآمد برای این جهان و آن جهان مردم شکل دهیم. این یعنی در کنار هویت خواهی و عدالت خواهی توامان، پیشرفت خواهی هم مورد توجه باید باشد.
دوگانه ساختار – کارگزار
برای تحلیل پدیده های اجتماعی دو گونه نگاه وجود دارد. نگاه کارگزار محور که کنش و اراده فردی برایش مهم است و نگاه ساختار محور که ساختهای اجتماعی را در تحلیل رفتار و کنش افراد مورد توجه قرار میدهد . در جریان انقلابی، کنش معطوف به ساختارهای اجتماعی کمتر مورد توجه است. بدان معنا که بیشتر و گاهی صرفا اراده کارگزار مورد توجه قرار می گیرد. برای دولت سازی اسلامی که خود یک ساخت اجتماعی است، در کنار نگاه کارگزاری که بسیار مهم است باید نگاه ساختاری را هم مورد توجه قرار داد تا بتوان ساختی اجتماعی را شکل داد که در تناسب با دیگر ساختهای اجتماعی کارآمد باشد. تقویت نگاه ساختاری و توجه به این رویکرد نیز از لوازم دولت سازی اسلامی است.
دوگانه جنبشی - نهادی
انقلابیون معمولا ذیل نیروهای جنبشی دسته بندی می شوند. افرادی که به وضع موجود معترضند و در چهارچوب نهاد قدرت مستقر کنش نمیکنند و اولویت آنان «نفی» است. در صورتی که نهادها متشکل از مجموعههایی منظم هستند که معطوف به کارگردی در ثبات تقریبی به فعالیت می پردازند. نهادهای اجتماعی برآمده از نیازهای اجتماعی و جنبش ها بیشتر نتیجهی اختلال کارکردی نهادها هستند. انقلاب اسلامی یک جریان است که اکنون به دلیل نیاز اجتماعی به کارامدی نهاد دولت مبتنی بر انباشت تمدنی اسلامی ایرانی به دنبال نهادسازی دولت اسلامی است. صرف نگاه جنبشی به تنهایی نمی تواند نهاد دولت را مبتنی بر نیاز امروز جامعه ایران ساخت مناسب دهد. نیروهای انقلابی در کنار نفیهایی که دارند باید به فکر ایجابهای مورد نظر خود نیز باشند. دولت سازی اسلامی نمود بارز این ایجاب است. این که «چه چیزهایی نباید باشد»، مواد لازم برای ساخت دولت نیست؛ درباره اینکه نهاد دولت «چه چیزهایی باید باشد» نیز نیازمند تفکر و پاسخ هستیم.
رهیافت دولت سازانه
در رهیافت دولت سازانه برای دولت سازی اسلامی، صرف هویت خواهی کافی نیست؛ پیشرفت خواهی نیز باید به آن الصاق شود. البته نیروهای اسلامخواه در طول تاریخ به پیشرفت نیز توجه جدی داشتند. راه اندازی شرکت اسلامی توسط علمای اصفهان در زمانه ورود اولین کالاهای فرنگی به کشور، نمونه توجه دادن به پیشرفت به دلیل کمرنگ شدن و یا حتی فراموشی آن در بخشی از جریان انقلابی است. بخشی که کنشش معطوف به تمنای هویت اسلامی ایرانی است اما وجه مغفول مانده در بین، لزوم توجه توامان به پیشرفت است. پیشرفتی مبتنی بر خواست های اسلامی ایرانی جامعه و نه الگوهای «توسعه» ذیل مکاتب مخربی نظیر «نوسازی».
برای دولت سازی اسلامی، نگاه ساختاری و کارگزاری را توامان باید لحاظ کرد. صرف نگاه کارگزاری راه حل جامع و کامل نیست. توجه به ساخت های اجتماعی موجود و کنش معطوف به صورتبندی ساخت های مورد نیاز اجتماعی باید در اولویت قرار گیرد.
برای دولت سازی اسلامی صرف جنبشی بودن کافی نیست. باید نهادی نیز نگریست. باید برای اصول هویتی انقلاب اسلامی به فکر ساخت اجتماعی و نهادسازی اجتماعی بود. نکته ای که در زمانه معاصر از کانون توجه جدی جریان انقلاب خارج شده است. نهادسازی اجتماعی در حوزه نیازهای امروز نیروهای انقلابی باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
هنگامه اکنون
اکنون در شرایطی به سر می بریم که دولت اسلامی در نظام جمهوری اسلامی محقق نشده است. روند دولت سازی بسیار کند است. بخشی از جریان انقلابی اولویت را صرفا به هویت، کارگزار و جنبش داده است. نگاه جمعی که هویت خواهند، صرفا کارگزاری و فردی است و به ساختهای موجود توجه لازم را ندارند. نه «نهادی» که «جنبشی» کنش می کند. مثلا در پاسخ به مسئله فساد نگاهشان از منظر رهیافت دولت سازانه نیست بلکه پاسخشان صرفا مخالفت با مصداق فساد و فرد فاسد است. از دل این پاسخ «دولت اسلامی که فساد در آن بسیار سخت باشد» بیرون نمی آید بلکه صرفا یک کنش حداقلی معطوف به موقعیت زمان و مکان حاصل میشود. باید از منظر چشم عقاب و کل نگرانه به مسائل نگاه کرد. صرفا کنار نهادن فرد فاسد مشکل را حل نمی کند بلکه نهاد سازی باید صورت گیرد؛ گونه ای از دولت باید صورت بندی شود و شکل بگیرد که امر فساد در آن با مشکلات و موانع بسیار مواجه باشد. در شرایطی که نیروهای رانتیر در حال سازماندهی و نهادینه کردن فساد در جامعه هستند؛ نگاه دولت سازانه برای نهادینه کردن دولت اسلامی کم رمق است. برای دولت سازی اسلامی باید در نحوه پاسخ هایمان به مسائل بازنگری کنیم. باید یک بار دیگر مسائل جمهوری اسلامی را پیش رو بگذاریم و از رهیافت دولت سازی اسلامی به دنبال پاسخ برای آنان باشیم.