تشکل های دانشجویی ،نهاد های مدنی دانشجویی هستند که در دانشگاه ها اقدام به فعالیت میکنند،وظایف تشکل های دانشجویی باید این باشد که در مرحله اول به نحو اندیشمندانه وآگاهانه مخاطبان خود که دانشجویان و کارگزاران دانشگاهی هستند را با داشته های فرهنگ خودی آشنا کنند.
تبعیت از ولی امر و ولایی بودن،البته نه به صورت شعاری ظاهری وسطحی بلکه به صورت حقیقی،یک معیار مهم تشکل مطلوب است. تشکل دانشجویی که ولایت را نپذیرد نه تنها مطلوب نیست که مضر هم هست.
تشکل های دانشجویی سرمایه اصلی هر دانشگاهی است و درون خودشان مجموعه ای از افراد جوان که دارای ویژگی های اندیشه ورزی، کمال گرایی،عدالت خواهی و...که زمینه های دیگر متعالی انسانی هستند را جمع کرده اند.
بنابراین حضور این طیف از دانشجوها به صورت سازماندهی شده به آنها این امکان را می دهد که تمرین دقیق و درستی جهت حضور در جامعه بعداز مرحله تحصیلات دانشگاهی را داشته باشد. یعنی دانشجو در تشکل ها یاد می گیرد که فعالیت جمعی به چه معناست.شاید در سالهای دور امکانات فعالیت های دانشجویی زیاد نبود و نتیجه آن فرد گرایی است که الان در برخی از مسئولین می بینیم. افراد حاضر در تشکل ها قادرند که سعه صدر خود را بالاببرند وافراد با نظرهای باز ،را دور هم جمع کنند که در جامعه شاید امکان این نباشد. تشکل به افراد شخصیت می دهد و فرد احساس می کند که از یاد رفته نیست و جایگاهی دارد و این از سازوکارهای مفید تشکل هاست که افراد درون تشکل ها احساس هویت و منزلت میکنند.
تشکل ضرورت دانشگاه است دانشگاه را شاداب میکند دانشگاه را وادار به حرکت روبه جلو می کند.
"تشکیلات باید معبد باشد ولی نباید معبود شود"
این که میتواند معبد باشد یعنی سازمانی برای تقویت صمیمیت که در آن دلها به هم نزدیک بشود و راه های رسیدن به خدا هموار بشود ولی نباید تبدیل به معبود بشود به این منظور که این تشکلی که ما درآن هستیم یک ابزار و وسیله است، یک وسیله برای رسیدن به هدفی که داریم و بر می گردد به این که هدف ما چیست و ما باید هدفمان را تعیین کنیم و صرف اینکه ما بخواهیم یکسری کارهای تشکیلاتی انجام بدهیم و یک سری مراسمات گرفته بشود این مباحث هرچند خوب است ولی کافی نیست.