روز جمعه عکسی از یک بنر در نمازجمعه هفته گذشته تهران منتشر شد که روی آن نوشته شده بود: اگر با حضور غیرشرعی زنان برای تماشای مسابقات والیبال برخورد نشود، براساس امر آتش به اختیار مقام معظم رهبری جلوگیری میکنیم. امضا: دانشجویان حزبالله.
خبرنامه دانشجویان ایران: علی خضریان// کجفهمی و تفسیرهای غلط عامیانه همیشه دو روی یک سکه برای تخریب یک امر مهم هستند. مثالهای تاریخی بسیار است که از همدستی دو گروه با دو نیت متفاوت اما از یک هدف مشترک پرده برمیدارد تا یک حرف درست را ضایع کنند؛ شبیه دو لبه یک قیچی که وقتی روی هم میافتند، قابلیت برندگی ایجاد میکنند.
روز جمعه عکسی از یک بنر در نمازجمعه هفته گذشته تهران منتشر شد که روی آن نوشته شده بود: اگر با حضور غیرشرعی زنان برای تماشای مسابقات والیبال برخورد نشود، براساس امر آتش به اختیار مقام معظم رهبری جلوگیری میکنیم. امضا: دانشجویان حزبالله.
این در حالی است که هیچکدام از تشکلهای دانشجویی در دانشگاهها از این حرکت حمایت نکردند و حتی بسیاری از کسانی که زیر بنر را امضا کردند، پس از مواجهه با جنس ادبیات و هدف این بیانیه، امضای خود را پاک کردند. با این حال به سرعت این حرکت در ظاهر خودجوش سر از کانالهای ضدانقلاب درآورد و تحلیلگران این رسانهها که بهشدت دنبال چنین اقدامی بودند، ولی تا قبل از این حرکت نتوانستند ماجرای مطلوب خود را پیدا کنند، با خوشحالی تمام به چند و چون این حرکت پرداختند و واکنش نشان دادند که ملت ببینید هدف واقعی از دستور آتش به اختیار رویه مقابله مستقیم با حضور بانوان در ورزشگاههاست.
جای تعجب است پس از این همه گزارش، سخنرانی و یادداشت که به تبیین صحیح مساله آتش به اختیار طی روزهای گذشته پرداخته شد و رسانههای مختلف ازجمله «فرهیختگان» از مصداقهای واقعی آتش به اختیار گفتند، هنوز هستند کسانیکه بهراحتی تمام به رسانههای خارجی پاس گل میدهند تا برای تحلیلهای ناصواب خود حالا مصداق عینی نیز پیدا کنند.
جالب آنکه آقایان در اینگونه اقدامات عادت کرده اند تا از نام و اعتبار جریان دانشجویی بهره برده و خود را پشت نقاب دانشجویی پنهان کنند و هزینه اقدامات غیرمدبرانه شان را بر گردن دانشجویان بیندازند.اما سوال اصلی نگارنده از این آقایان این است که از کدام بخش واژه کلیدی «آتش به اختیار» مقام معظم رهبری چنین تفاسیر ضدقانونی و ضدمردمی را برداشت کردید؟
مقام معظم رهبری بهعنوان قانونمدارترین مسئول در جمهوری اسلامی که همواره دیگران را دعوت و سفارش به تمکین به قانون میکنند، هیچوقت حتی در مهمترین مسائل نگاهی شبیه به آنچه شما میگویید، ندارند. اگر هنوز نمیدانید «آتش به اختیار» چیست، توصیه میکنم موارد زیر را بخوانید تا دیگر شاهد این رفتارها نباشیم.
اصولا «آتش به اختیار» موضوعی ایجابی است نه سلبی. برای هموارکردن راه است، نه سنگریزی. «آتش به اختیار» یعنی جریان جوان و با نشاط انقلابی که طی سال های گذشته بدون درنظر گرفتن کاستی ها و ناکارآمدی های سیستمی اقدام به فیلمسازی و برگزاری جشنواره هایی همچون «عمار» نموده اند و بدون هرگونه قیل و قال برای راهسازی و عمران مناطق محروم در اردوهای جهادی تلاش می کنند، نه پریدن به این و آن که اگر قرار بر این رفتارها بود دیگر ضابطه و قانون نیاز نبود. «آتش به اختیار» یعنی تولید محصولات فرهنگی، نه توقف عقاید دیگران، «آتش به اختیار» یعنی ساخت بنگاههای کوچک اقتصادی، نه سنگپرانی و نقزنی دائم به دستگاههای طویل اقتصادی و در یک کلام «آتش به اختیار» یعنی آباد کردن، نه تخریب. وقتی از «آتش به اختیار» حرف میزنیم میگوییم موفقیت یا عدم موفقیت دستگاههای اجرایی از ما سلب تکلیف نمیکند ما نیز باید برای حل مشکلات مردم کمر همت ببندیم. برای رساندن صدای محرومان هم کار فرهنگی کنیم و هم باری از دوششان برداریم.
آقایان! هیچ میدانید چقدر کار بر زمین مانده در این کشور وجود دارد که جز با همبستگی نیروهای دلسوز انقلاب به پیش نمیرود؟ در این سیر تاریخی که عبدالله والیها، آوینیها و کاظمی آشتیانیها، مدیر فقید پژوهشگاه رویان، از همه چیزشان گذشتند، آیا این جنس رفتارها اثر مثبتی دارد؟ چرا قرار است نقش مکمل را برای دیگرانی بازی کنید که همیشه با هدف تخریب نظام اسلامی سناریوهای خود را میپیچند؟ راه نیروهای انقلابی واقعی هیچوقت با این رفتارها مطابق نبوده است، چراکه اعتقاد دارند برای فعالیت صحیح باید اصل اوامر را درست متوجه شد، وگرنه تا ثریا میرود دیوار کج. در ضمن این آقایان نیز همچون همه جریان ها و گروه های سیاسی آزادند تا دیدگاه ها و نظرات خود را با شناسنامه روشن و بدون هرگونه سوء استفاده از عناوین دیگر گروه ها و جریان های اجتماعی همچون دانشجویان بیان نمایند، اما مسئله اصلی آنجاست که چرا برای بیان دیدگاه ها و نظرات خود اقدام به بهره برداری های نادرست از شعارهای اساسی انقلاب و رهبری و کلیدواژه هایی که عموم مردم با آن ارتباط می گیرند، می نمایند؟
امیدوارم این رفتارها به دلیل عدم دریافت صحیح واژهها و نشان از تفسیر غلط این آقایان باشد، هرچند این نیز هزینه فراوانی برای نظام مظلوم ما دارد.
آنها را می کوبید؟ خیال کرده اید حرام خدا به بهانه ورزش حلال می شود و
زنان اجازه دارند بدنهای نیمه برهنه مردان نامحرم را تماشا کنند؟ این حکم
صریح قرآن است که زنان باید در مقابل مردان چشم فرو بندند. چه رسد که
بیایند تماشا...
امان از شهوت پرستی آنها و امان از بیغیرتی ما.