در مجموع میتوان گفت که تغییرات جدید در عربستان باعث تهاجمیتر شدن سیاست خارجی این کشور خواهد شد و این مساله پروندههای مهم منطقه مانند فلسطین، سوریه، یمن، عراق و قطر را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
خبرنامه دانشجویان ایران: علی خضریان// کشمکش دو ساله محمد بن سلمان وزیر دفاع و جانشین ولیعهد سعودی با محمد بن نایف وزیر کشور و ولیعهد این کشور سرانجام چهارشنبه 31 خرداد با برکناری بن نایف به پایان رسید. در واقع محمد بن سلمان در حالی موفق شد خود را به پست ولیعهدی برساند که تمام تجارب سیاسی خود را در دو سال گذشته کسب کرده است. ملک سلمان پادشاه سعودی از بهمن 93 که بر کرسی پادشاهی تکیه کرد به دلیل آلزایمر شدید و ضعف جسمانی به دنبال فراهم کردن زمینه برای به قدرت رساندن پسر خود یعنی محمد بن سلمان بود. در گام اول وی مقرن بن عبدالعزیز را از ولیعهدی برکنار و محمد بن نایف را بهعنوان ولیعهد جدید انتخاب کرد. محمد بن سلمان نیز به صورت طبیعی یک پله در ساختار قدرت عربستان صعود کرد و جانشین ولیعهد شد. اما برای ولیعهدی وی، هنوز شرایط مناسب نبود و سیاستمدار سیاس و باتجربهای مانند بن نایف باید در راه تحکیم قدرت خانواده سلمان در قدرت باقی میماند تا بن سلمان به اندازه کافی تجربه کسب کند. در این مدت پادشاه سعودی که بهشدت تحت نفوذ پسر خود بود فرمانهایی را صادر کرد که روزبهروز از قدرت ولیعهد کمتر و به همان میزان بر قدرت بن سلمان افزوده میشد. سرانجام این بازی دو ساله وزیر دفاع 32 ساله سعودی به پایان رسید و تغییرات نرم دو ساله که برخی نام آن را کودتا گذاشتهاند با برکناری بن نایف به سرانجام رسید و حتی برخی از رسانهها سخن از بازداشت خانگی ولیعهد برکنار شده سعودی گفتهاند.
اکنون قدرت کاملا در اختیار خانواده سلمان قرار دارد و محمد بن سلمان در میدان عمل مرد شماره یک در عربستان است و بهزودی احتمالا شاهد کنارهگیری شاه عربستان و پادشاهی پسرش خواهیم بود. شخصیت پسر شاه سعودی به همراه همسویی او با ترامپ و اسرائیل نشان میدهد این خبر برای منطقه نمیتواند پیام آور صلح و ثبات باشد، چراکه ولیعهد 32 ساله سعودی بهشدت اهل ریسک است و در همان روزهای نخست به یمن حمله کرد. اکنون نیز با ولیعهدی بن سلمان باید شاهد تندتر شدن سیاست تهاجمی عربستان در منطقه بود. از این رو میتوان پیامدهای تغییرات جدید در عربستان بر تحولات منطقه را هم از لحاظ تاثیرگذاری بر نظم منطقه و هم تحولات میدانی در منطقه به صورت زیر بررسی کرد.
1- از صدور پیامها، تحولات پشت پرده و روابط محمد بن سلمان با اسرائیلیها مشخص است که وی به دنبال بهبود روابط با اسرائیل است. بنابر اعلام نشریه «میدل ایستای» شرط حمایت آمریکا از وی نیز همین مساله بوده است. در دو سال گذشته محمد بن سلمان روابط ریاض و تلآویو را از حالت کاملا مخفی به نیمه پنهان تبدیل کرده و دیدارهای دوجانبه زیادی بین مقامات دو رژیم صورت گرفته است. خبر ولیعهد شدن بن سلمان بهشدت از سوی مقامات رژیم صهیونیستی و رسانههای این رژیم با استقبال مواجه شد و حتی وزیرحملونقل اسرائیل از سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی خواست تا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را برای برداشتن گامی واقعی در مسیر مذاکره با اسرائیل رهبری کند. در جریان کنفرانس هرتزلیا، وزیر حملونقل اسرائیل هم از کشورهای عربی خواست تا در عادیسازی مناسبات بین خود بکوشند. او همچنین از عربستان خواست تا در روزهای آینده از نخستوزیر اسرائیل برای حضور در ریاض دعوت کند.
2- محمد بن نایف از عقلانیت بیشتری نسبت به رابطه با ایران برخوردار بود. اختلافات ایران و عربستان در منطقه در دوران پادشاهی ملک سلمان بهشدت افزایش یافته است. مساله رقابت ژئوپلیتیک ایران و عربستان، در حالی وارد فاز جدید شده که نقش و نفوذ ایران در سطح منطقهای مورد انتقاد آمریکاییها و اسرائیلیها و عربستان شده است. بسیاری از ناظران عامل اصلی قطع روابط بین ایران و عربستان را محمد بن سلمان میدانند. او در مواضع ضد ایرانی به قدری صریح است که یک ماه پیش از حملات تروریستی داعش به تهران، اظهار داشت که جنگ باید به داخل ایران کشیده شود. با برکناری بن نایف و انتصاب بن سلمان به ولیعهدی، باید شاهد افزایش خصومتهای عربستان با ایران باشیم و در این مسیر بدون شک بن سلمان تلاش خواهد کرد که ایران را وارد بازیهای امنیتی نیز بکند.
3- هر چند بسیاری از مقامات امنیتی آمریکا از محمد بن نایف حمایت میکردند و او را مهره نهادهای اطلاعاتی و سیا میدانستند، اما محمد بن سلمان در دو سال اخیر که جانشین ولیعهد عربستان بوده، توانسته است گزینه مورد نظر جناح نظامی آمریکا باشد؛ همان جناحی که بهشدت به دنبال تشدید بیثباتی در منطقه در راستای فروش سلاح بیشتر است. گروههای تروریستی نیز مهمترین ابزار آمریکا در این مورد بوده و به صورت طبیعی عربستان باید نقش حامی این گروهها را برعهده بگیرد. از سوی دیگر تنش اخیر بین عربستان و قطر نیز تشدید خواهد شد چراکه بنابر اعلام رسانهها، طراح اصلی این تنش محمد بن سلمان بوده است تا کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را تحت سلطه و نفوذ خود قرار دهد. اعلام شروط سیزدهگانه عربستان برای پایان محاصره قطر به خوبی نشاندهنده این مساله است.
در مجموع میتوان گفت که تغییرات جدید در عربستان باعث تهاجمیتر شدن سیاست خارجی این کشور خواهد شد و این مساله پروندههای مهم منطقه مانند فلسطین، سوریه، یمن، عراق و قطر را تحتالشعاع قرار خواهد داد. به نظر میرسد با توجه به روند تغییر نظم منطقهای، محمد بن سلمان به دنبال آن است که خود را بهعنوان یکی از اضلاع نظم جدید معرفی کند. ضمن اینکه اقدامات وی در مقام ولیعهدی تغییر نظم را سرعت خواهد بخشید. در کل منطقه خاورمیانه با وجود پادشاهی محمد بن سلمان کیلومترها از نقطه صلح و امنیت دورتر خواهد شد.